آیسا بهرامی
آیسا بهرامی
خواندن ۶ دقیقه·۵ ماه پیش

ناگفتنی های تاریکترین بخش تجربیات اشتباه

طرات تجربیات اشتباه فرد در بخش تاریک وجود شخص
طرات تجربیات اشتباه فرد در بخش تاریک وجود شخص


همه ی ما حتی کسی که از نظر همه کاملا شخص موجهی است، کوله باری از خاطرات غیر قابل توجیهی از تجربیات اشتباه خودش دارد.

مرور این بخش از خاطرات حتی برای خودمان هم دردآور است چه برسد بخواهیم آن را با دیگران هم اشتراک بگذاریم. حتی اگر با یک دوست یا پارتنر خیلی نزدیک درمیان بگذاریم، باز هم بخشی از این تجربیات را پنهان میکنیم ما بیشتر از این که از قضاوت دیگران بترسیم از برچسب هایی که به خودمان زدیم و آن ها را دفن کردیم می ترسیم.

آیا این خاطرات همواره باید دفن شوند؟

دفن خاطرات تاریک
دفن خاطرات تاریک

با گذر زمان مرور برخی از این خاطرات برای خودمان خیلی کمتر می شود و در واقع سعی میکنیم خود را بابت اشتباهاتمان ببخشیم و آینده را عاری از این گونه تجربیات مشابه ترسیم کنیم. حتی ممکن است به نظر برسد که با فکر کردن به آن ها هیچ احساسی به ما دست ندهد و خدا هم شکر کنیم که از آن روزها عبور کردیم.

میتوانم با خیال راحت بگویم تا اینجا برای همه ما قابل درک است. برای این که به این پرسش پاسخ دهم باید وارد جزئییات بیشتری شوم. لطفا با من همراه شوید تا بیشتر خودمان را بشناسیم.

ذهن قضاوتگر

آنقدر این اشتباهات را احمقانه می بینیم که لحظه ای نمی توانیم به خود حق دهیم یا باور کنیم که با خودم میگوییم: چگونه باعث شد آن کارهارو بکنم باورم نمیشود!!؟

اما تا به حال به این فکر کردیم که شاید اگر همان تجربیات را نداشتیم، در جای دیگر زندگی و در سنی بالاتر احتمالا باید همان اشتباهات را به شکل های خاص زمان خودش انجام دهیم تا به شفافیت امروز برسیم؟

ما با ذهنی که درد های آن روزهای تاریک را کشیده و درس هایی گرفته (شاید حتی خودتان نمیدانید کدام درس ولی روح و ذهن شما می داند)، ذهنی را قضاوت می کنیم که آن درس ها را پاس نکرده بود. چقدر احمقانه است که کودک خردسالی را به خاطر زمین افتادنش حین راه رفتن، قضاوت کنیم چون خودمان یاد گرفته ایم راه برویم.

تاثیر رسانه در تشدید انکار اشتباهات

جامعه مدرن به جایی میرود که آدم ها برده های فضای مجازی می شوند، آنقدر ظریفانه وارد ذهن ما می شوند و دستکاری مغزی میکنند که خودمان هم متوجه نیستیم در چه گردابی فرو می رویم.

این یک توهم توطئه یا جمله ی کلیشه ای نیست متاسفانه عین حقیقت است. چیزهایی به خورد مغز ما می رود که فکر میکنیم باید عاری از هرگونه اشتباهی باشیم، چون مسئله ای نیست که در فضای مجازی بما دیکته نکرده باشند. هر چیزی روش درست خودش را دارد که حتما باید از آن پیروی کنیم باید انسان کامل، کافی، خوش پوش، خوش رو و همه چیز تمام باشیم چون از قضاوت شدن می ترسیم چون ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خود می سنجیم.

و بسیاری ترس و باور های دیگر که از اساس اشتباهند. اما مهمترین تاثیر این رسانه در دفن کردن هرچه بیشتر این تجربیات تلخی است که به نظرمان بیشتر آن را خودمان رقم زده ایم، چون فکر میکنیم ما دیگر اون آدم سابق نیستیم و نیازی نیست روحمان را کنکاش کنیم و تلخی ها را بیرون بکشیم.

این من یاغی به جرم ذهن متفاوت

ذهن یاغی در حال شکستن تابو ها
ذهن یاغی در حال شکستن تابو ها


آیا هنوز به نظرتان آن روز نرسیده که با این من یاغی خود روبرو شوید؟ آیا آن روز نرسیده که به جای این که دنبال ساخت ظاهر فیک خود باشید و به آن افتخار کنید به روح بزرگتان افتخار کنید؟

آن منی که تابو های مغز شما را در زمان خودش شکسته چون دنبال کشف بیشتر زندگی و حقیقت خود بودید.

اشتباهات گذشته شما برای مغز فعلی شما اشتباه است، برای ذهن گذشته شما یک موفقیت، یک شجاعت و یک یاغی گری بوده که لایق افتخار کردن و ستایش است، نه سرزنش یا بخشیدن اشتباه یا حتی انکار آن که از همه بدتر است.

اشتباه نکنید من آن افعال اشتباه را توجیه نمی کنم. دزدی، دزدی است و همه ی ما می دانیم کار اشتباهی است اما اگر در تاریک ترین بخش تجربیات کسی قرار دارد یعنی آن شخص یک روزی این تابو را در ذهن خود شکسته (چون ذهنش به آن تجربه و آن نقش نیاز داشته) و از آن عبور کرده باید خودش را ستایش کند چون دردی در ذهن خود کشیده است تا کسی شود که الان است، او دیگر دزد نیست.

درست مانند وقتی که از گفتن سختی ها و دردهای مسیر موفقیت لذت می برید، می توانید از یادآوری دوران به ظاهر احمقانه خود لذت ببرید. مغز شما دقیقا نیاز به همچین حمایتی از شما دارد. او میخواهد بدانید برای این که امروز درک بالاتری دارید چه زخم هایی خورده و چه برچسب هایی از جانب خودش گرفت است.

جایی که باید دنبال خود بگردید درست همینجاست. چیزی که شما هستید نه حاصل مطالعات شماست نه حاصل ویدیوهای فیک شبکات اجتماعی و نه آن نصیحت های اطرافیانتان، آن را پنهان نکنید آن حاصل تجربیات تلخ شماست.

درمان تاریکی با تاریکی

زندگی فراز و نشیب زیادی دارد و چه بخواهیم و چه نخواهیم، روزهای تاریک دیگر را دوباره به ما نشان خواهد داد. به ظاهر تاریکی های پیش رو هیچ ارتباطی با خاطرات و اشتباهات ما ندارند و ما دوباره باید با آن دست و پنجه نرم کنیم.

آن من یاغی کجاست؟ آیا ما همه ی آن تجربیات تلخ را پشت سر گذاشتیم که حالا مثل یک کودک بی تجربه با زندگی برخورد کنیم؟

جوری جلوی خود را گرفتیم که مبادا اشتباه کنیم که انگار اولین بارمان است. یادمان رفته هرچه داریم از همین اشتباهات است و با این اشتباهات است که پیروز میدان زندگی خود میشویم.

زندگی ای که پر باشد از باید و نباید و درست و غلط های رعایت شده به چه کار آید پس تفاوت آدمی با ربات و برده و حیوان چیست؟ اگر قرار باشد پشت تمام چراغ قرمز های زندگی بایستیم پس فرق من با حیوان دست آموز چیست؟

وقتش رسیده که با آغوش باز به استقبال اشتباهات جدید برویم. بپذیریم ما نیامده ایم که اشتباه نکنیم، ما آمدیم رشد کنیم و رشد بدون خطا غیر ممکن است.

صلح با خویش، شالوده عدم انکار من یاغی

وقتی بپذیریم قشنگ ترین قسمت وجود انسان این است که گاهی خلاف میل بقیه و قوانین دیکته شده (فضای مجازی، ادیان، بزرگان، خانواده، مدرسه و ...) عمل کند، چون متفاوت است، این نتایج ظاهر می شوند:

1- عاشق آدم و حوا میشویم: چرا که من حالا می توانم درکشان کنم چون این بخش وجودم دقیقا همان کاری را میکرد، که آنها کردند. میخواستم بدانم در مسیری که سیبی به اشتباه بخورم چه میشود، مسیر بودن در بهشت را طی کرده بودم، حالا دنبال مسیر جدیدی بودم. دیدید که اشتباهم، اشتباه نبوده است...

2- با من جوان تر خود و کودک درونمان، صلح می کنیم، چرا که آن ها را درک می کنیم و بهشان افتخار می کنیم که مسیری را طی کردند که ما را به این بینش رسانده است. اگر به تمام موفقیت های فعلی خود نگاهی بیاندازیم، متوجه می شویم همه آن ها از یک مسیر اشتباه شروع شده حتی از زنجیره اشتباهات دیگر طی شده اند.

3- پدر و مادر، دوستان، معلمان و هر کسی که به ما بدی کرده را می توانیم ببخشیم، چرا که همه ی آن ها را می توانیم درک کنیم که ما آدم ها مسیر های درست و غلطی انتخاب می کنیم که گاهی میتواند به دیگران هم آسیب بزند، اما این برای رشد همه ی ما خوب است.

تجربیات اشتباهخاطرات تلخاشتباهات زندگیصلح با خویشمن یاغی
سلام من یک متخصص سئو با تجربه هستم که بیشتر وقتم را صرف راه های دیده شدن کسب و کارهای مختلف از طریق گوگل کرده ام و اکنون آماده راهنمایی و مشاوره شما در این زمینه هستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید