تحلیل نمادین و سیاسی اپیزودی از «پایتخت ۷»؛ وقتی کلاهگیس شمشیر، برق علیآباد را قطع میکند
سریال «پایتخت» همواره با زبانی طنز و گاه طعنهآمیز، بازتابدهندهی مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران و حتی منطقه بوده است. در قسمتهایی از فصل هفتم این سریال، شاهد حضور یک خانوادهی تاجیکی برای خواستگاری از دختر نقی معمولی هستیم که با دقت در جزئیات آن، میتوان به مجموعهای از نشانهها و نمادهای پنهان و معنادار پی برد.
نام پدر داماد «شمشیر» است. شمشیر، همانطور که از نامش پیداست، ابزار سرکوب و خشونت است و بهنوعی میتواند اشارهای باشد به نقش تاریخی نهادهای اقتدارگرای منطقهای. فرزند او «دولت» نام دارد که به طرز جالبی به عنوان داماد نقی معمولی (نماد مرد ایرانی سنتی) معرفی میشود. از طرف دیگر، خواهر دولت «چمن» نام دارد؛ نامی که بهسادگی تداعیگر کشور چین (China) و ترکیب آن با «دولت» میتواند به رابطهی اقتصادی، فناورانه و حتی ایدئولوژیک برخی دولتهای منطقه با چین اشاره داشته باشد.
در یکی از صحنههای مهم، آقای شمشیر زیر کلاهگیس خود خالکوبی داس و چکش کمونیستی دارد؛ نمادی کلاسیک از اتحاد جماهیر شوروی و ایدئولوژی کمونیسم. این نماد دقیقاً روی مرکز سر او قرار دارد، گویی مرکز تفکر یا مغز او را اشغال کرده و هنوز هم آن ایدئولوژی را در ذهن دارد. زمانی که ماشین پرندهی دامادِ نخبه (تکنولوژی) وارد خانه میشود، باد پرههای آن کلاهگیس را میرباید و نماد خالکوبی را آشکار میسازد. اما به شکلی نمادین، این کلاهگیس پس از پرواز، به سیم برق برخورد میکند و باعث خاموشی منطقه میشود. این سکانس بهخوبی میتواند نماد خرابکاری تکنولوژی وارداتی توسط ساختارهای ایدئولوژیک قدیمی باشد. یعنی، وقتی ساختار سنتی و سرکوبگر (شمشیر با نماد شوروی) در برابر فناوری نوین قرار میگیرد، نتیجه آن اختلال در سیستم و تاریکیست.
در سکانسی دیگر، آقای شمشیر در کنار کتابخانه مینشیند و کتابی بهطور ناگهانی بر سرش میافتد. کتاب، نماد دانش، آگاهی و حقیقت است و افتادن آن بر سر شمشیر میتواند نشانهای از تهدید آگاهی علیه سرکوب یا افشاگری نسبت به ایدئولوژیهای پنهان باشد. جالب آنکه این حادثه نیز نزدیک بود راز خالکوبی زیر کلاه شمشیر را فاش کند؛ راز گذشتهای ایدئولوژیک که خانوادهی شمشیر سعی در پنهان کردن آن دارند.
حضور دامادی به نام «ارشاد» که نخبه است و با یک ماشین پرنده (نماد فناوری پیشرفته و توسعه صنعتی) با دعوت نقی معمولی وارد میشود، نقی معمولی خود تضادی جالب با تکنولوژی دارد دقیقا مانند مردم معمولی که از اینترنت و فضای مجازی گاها برای پز دادن استفاده میکنند اما در نهایت این امر میتواند رازهایی را بر ملا کند.
نام چمن، خواهر دولت، اگرچه در ظاهر نامی زیبا و بومیست، اما شباهت آوایی آن به کشور چین (China) و قرار گرفتن آن در کنار «دولت» و «شمشیر» میتواند اشارهای زیرکانه به نقش چین بهعنوان بازیگری مهم در معادلات اقتصادی و سیاسی منطقه باشد. چمن میتواند نماد قدرت نرم چین در قالب ظاهر سبز، آرام و طبیعی باشد که در بطن خود در پی نفوذ و اتحاد با ساختارهای قدرت است. چمن چشم و گوش هوشیاری دارد او همان ابتدا فهمید بهتاش در خانه است و یا همسر ارسطو فضانورد قرار نیست به فضا برود و ماجرا خالیبندیست هرچند که خود فضا و پهپاد و این ماجرا نیز کنایه هیی به مسائل نظامی و صنعت هوافضا دارد
در این اپیزود، بهظاهر ساده از یک سریال خانوادگی، لایههایی از کنایههای سیاسی، تاریخی و فرهنگی وجود دارد. از اسامی گرفته تا رفتار شخصیتها، همگی به شکلی ماهرانه طراحی شدهاند تا تصویری انتقادی از ایدئولوژیهای کهنه، تکنولوژی وارداتی، ترس از آگاهی و نقش بازیگران خارجی در مناسبات داخلی ارائه دهند. اگرچه سریال پایتخت در وهلهی اول اثری کمدی و خانوادگیست، اما نمیتوان از هوشمندی نویسندگان و کارگردانان آن در بیان حرفهای ناگفته از طریق زبان طنز غافل شد.
نویسنده : آزاد آذرخش