" تحلیل رفتار متقابل " یکی از مورد پسند ترین نظریه های روان شناسی مدرن است که توسط اریک برن ابداع شد و همچنین نظریه معروف ( والد, بالغ, کودک ) امروزه در حال توسعه و بسیار مورد استفاده است.
" تحلیل رفتار متقابل " کاربرد گسترده ای در زمینه های سازمانی, شخصی, ارتباطی, توسعه ی فردی و همچنین در زمینه های بالینی, درمانی دارد که شامل مدیریت, شخصیت, ارتباطات, روابط و رفتار می شود. اینچه در کسب و کار باشید, چه پدر و مادر باشید, کارمند یا مدیر یک سازمان باشید, مددکار اجتماعی باشید یا به توسعه ی فردی و شخصی علاقه داشته باشید, نظریه تعاملات شما با دیگران و درک شما از خودتان را غنی می سازد.
تحلیل رفتار متقابل (TA) نظریه ای در روان شناسی اجتماعی است که توسط اریک برن روان شناس کانادایی به وجود آمد و به لحاظ کاربرد آن در حل مشکلات احساسی و رفتاری, مورد قبول قرار گرفت و در حوزه های مشاوره, روان کاوی, مدیریت, جامعه شناسی, توسعه سازمانی و آموزش نظریه های جدیدی ارائه نموده و گسترش پیدا کرده است.
نظریه تحلیل رفتار متقابل با تکیه بر خودکاوی و خود درمانی بدون استفاده از اصطلاحات پیچیده به شما کمک می کند تا بفهمید چگونه به وضع شخصیتی فعلی رسیده اید, چطور می توانید تغییر کنید و به موقعیت بهتری برسید.
انسان ها در ارتباطات خود با کلمات با هم سخن می گویند اما با رفتارهایشان هم ارتباط برقرار می کنند, این رفتارها شامل رفتارهای کلامی و غیرکلامی , سکوت, نگاه, خشم, مهربانی, شرم, تواضع, خجالت, پرحرفی, اضطراب و احساس های خوب و بد می باشد.
تحلیل رفتار متقابل به شما کمک می کند که هم خود و هم دیگران را بشناسید, ماهیت و انگیزه ی رفتاری خود و دیگران را شناسایی کنید. بعد از شناسایی, خود را اصلاح کنید و بعد از آن رفتارهای صحیح تر و بهتری از خود نشان دهید.
این نظریه سعی بر آن دارد تا تصویری از ساختار روان شناختی انسان ها به ما نشان دهد. بدین منظور این نظریه از یک الگوی سه بخشی ( کودک , والد , بالغ ) به عنوان الگوی حالت های نفسانی استفاده می کند.
در واقع الگوی شخصیتی به ما کمک می کند تا بفهمیم انسان های اطرافمان چگونه عمل می کنند و چه رفتاری از خود بروز می دهند. در نظر داشته باشید که موانع و بازدارنده های عصبی را نمی توان به سادگی و در یک شب با پند و نصیحت و تلقین ار سر راه برداشت. بلکه مستلزم تمرین و تکرار است.
تاریخچه
حدود 60 سال پیش, دکتر اریک برن ( Eric Berne ) روانشناس, تحلیل رفتار متقابل را مطرح کرد و عنوان کرد که بسیاری از روابط بین فردی ما ناشی از رفتارهای آموخته شده ی ریشه ای است که اغلب در کودکی و خردسالی آموخته ایم. این رفتارها می توانند علت اصلی تعارضات ارتباطی در خانه و محل کار باشند.
واقعیت این است که تحلیل رفتار متقابل, به دلیل برخی ساده سازی ها و فراگیرشدن بیش از حد که از تبعات آن, ساده انگاری نیز می باشد, مورد توجه روان درمان گرها قرار نگرفت و به همین دلیل عملاً " تحلیل رفتار متقابل" از حوزه ی روانشناسی به حوزه های ارتباطات و مذاکره و توسعه ی مهارت های فردی کوچ کرد.
نقطه ی آغاز یادگیری تحلیل رفتار متقابل, آشنایی با سه حالت شخصیتی اصلی ( والد , کودک , بالغ ) است. در واقع این سه گانه ی شخصیتی را می توان قلب تحلیل رفتار متقابل دانست.
اریک برن در مدل شخصیتی خود, فرض را بر این می گذارد که ما انسان ها, در هر لحظه در یکی از سه حالت والد ( Parent ) , کودک ( Child ) یا بالغ ( Adult ) هستیم . اصطلاحی که اریک برن برای حالت شخصیتی به کار می برد ایگو ( ego-state ) است که در فارسی به حالات نفسانی هم ترجمه میشود.
اریک برن نظریه تحلیل رفتار متقابل را ارائه کرد که نشان می دهد ما به رویارویی, مدیریت و اقتدار از طریق یکی از سه حالت من والد, من کودک و من بالغ واکنش نشان می دهیم. او همچنین عقیده داشت که کلید همیشگی موفقیت در انواع معاملات و روابط کاری و بین فردی, در " حالت ایگوی بالغ " است.
به گفته ی برن, هر مکالمه یک نوع معامله است. یک نفر تعامل را آغاز می کند و دیگری پاسخ می دهد. هنگامی که هر دو نفر از حالت های ایگوی مکمل صحبت می کنند, ارتباط بین آن دو نفر روان و موثر است. با این حال, اگر ارتباط متقاطع شود و کی یا هر دو نفر به حالت تضاد ایگو درگیر شوند, نتیجه ی آن درگیری یا آسیب دیدن روابط است .
تحلیل رفتار متقابل اریک برن به ما کمک می کند تا حالات ایگوی موجود در هر تعامل را شناسایی کنیم تا بتوانیم اقدامات لازم را برای ایجاد ارتباط سازنده انجام دهیم .
والد, من آموزش داده شده ماست, صدای اقتداری که در کودکی آموخته و جذب کرده ایم و شامل اطلاعات کودک از پدر و مادر و یا جانشینان آنهاست. تمام مطالب و رفتارهایی که کودک از والدین خود حس می کند, می شنود, و یا می بیند در بخش والد ضبط می شود. همچنین پندها, دستورها, سخت گیری ها و رفتارهای حمایت کننده, ساختار بخش والد را تشکیل می دهد.
دو جنبه ی بالقوه برای وضعیت والد وجود دارد که هر کدام پیامدهای مثبت و منفی ای به رفتارهای ما باقی می گذارند. این دو جنبه عبارتند از :
والد پرورش دهنده ممکن است مراقب, حمایت کننده, تشویق کننده و غیر قضاوت کننده به نظر برسد. البته گاهی اوقات هم ممکن است بیش از حد محافظ باشد.
والد کنترل کننده ممکن است دستوری, انتقادی, مچ گیر, ایرادگیر, سرزنش گرو تحقیر کننده به نظر برسد و یا ممکن است حرکات عصبی یا بی حوصله از خود بروز دهد.
مثال:
پیام " کودک " : به من کمک کن تا این مساله را حل کنم.
پاسخ والد پرورش دهنده ( حمایت گر) : اول خودت سعی کن, اگر نتوانستی من کمکت می کنم.
پاسخ والد کنترل گر( انتقاد کننده ) : اگر درس هایت را خوانده بودی کمک نمی خواستی از بی اطلاعی توست که مساله به این راحتی را نمی توانی حل کنی.
تمرین : در خود بگردید و چند نمونه از رفتارهای والد خود را پیدا کنید. ببینید بیشتر والد حمایتگر هستید یا سرزنش گر؟
تسلط بر والد
افرادی که در ساختار شخصیتی آنها والد تسلط دارد در برخورد با دیگران آنها را کودک می پندارند. تلاش می کنند تا همه مشکلات اطرافیان را حل کنند و ناخودآگاه افرادی جذب آنها می شوند که تمایل به وابستگی و اطاعت داشته باشند و حالت شخصیتی کودک بر آنها تسلط دارد. چنین افرادی دارای تعصب و برخوردهای انتقادی هستند و طوری رفتار می کنند که انگار پاسخ همه ی سوالات را می دانند و دیگران را کنترل می کنند .
این حالت کاملاً در مورد احساسات صدق می کند و نشان دهنده ی واکنش درونی ما به رویدادهای بیرونی و مبتنی بر احساسات است. هر زمان که شخص نا امیدی یا عصبانیت را از خودش بروز می دهد یعنی " کودک" تحت کنترل است.
شما به کمک تحلیل رفتار متقابل می توانید حالت کودک را در یک چهره غمگین, واکنش های عصبی, صدای نالان, اذیت کردن, خنده یا سایر حرکات کودکانه تشخیص دهید . در این حالت ممکن است کلماتی مانند : نمی دانم, نمی خواهم, نمی توانم بشنوید.
" کودک " هم مانند " والد " دو جنبه ی بالقوه دارد:
-سازگار
سرکش و آزاد
کودک ممکن است سازگار- همکار – مشتاق و با انگیزه به نظر برسد. کودک آزاد ممکن است سرکش – بدخلق و مقاوم به نظر برسد.
تسلط بر کودک
افرادی که " کودک " بر آن ها تسلط دارد, همیشه مانند دختر یا پسر کوچکی هستند که نمی خواهند رشد کنند. آنها به طور مستقل فکر نمی کنند و آزادانه تصمیم نمی گیرند و مسئولیت رفتار خود را نیز نمی پذیرند. به هر کس که حمایت از آن ها را بپذیرد وابسته می شوند و دوست دارند به طور دائم مانند یک کودک, تنبیه, تشویق و تحسین شوند, و جذب کسانی خواهند شد که تسلط والد دارند.
حالت بالغ یا بزرگسال, ریشه در تفکر عقلانی, تعادل و دیدگاه منطقی دارد. با توجه به نظریه تحلیل رفتار متقابل می توان گفت این حالت نوعی توانایی را برای ما فراهم می کند که بر اساس داده هایی که دریافت می کنیم, فکر و عمل سنجیده داریم.
ارتباطات بالغ پر از توجه و علاقه مندی های مستقیم و غیر تهدید کننده هستند. آن ها از زبان سنجیده ای مانند : " چه زمانی, چه, چه کسی, به چه روشی " و جملاتی مانند : " به نظر من, معتقدم, می بینم, متوجه می شوم, فکر می کنم, احتمالاً " استفاده می کنند. مهم تر از همه, بالغ در ارتباطات خود سوال می پرسد, گوش می دهد و به دنبال درک است.
( حالت بالغ, خود ایده آل ماست که از چنگال واکنش های ناخودآگاه ما رها شده است. بنابراین, این حالت,ایده آل برای برقراری ارتباط موثر محسوب می شود. )
تسلط بر بالغ
خصوصیت چنین افرادی توجه به واقعیت ها,اطلاعات موجود و عینی بودن است و مشاغلی را انتخاب می کنند که در آن تفکر یا تجزیه و تحلیل, ارزش بیشتری از عواطف و ارزش های اجتماعی داشته باشند.
هر فردی دارای انی توانایی است که " بالغ " را به عنوان مجری شخصیت خود قرار دهد. اگر " بالغ " از تاثیرات منفی و نامربوط " والد " و " کودک " آزاد شود, فرد قادر به تصمیم گیری مستقل خواهد بود.
هنگامی که بالغ مجری شخصیت شود, پیام ها ابتدا از طریق او دریافت می شود و این بالغ است که تصمیم می گیرد کدام یک از حالت های شخصیتی " والد " , " کودک" یا خود " بالغ " , مناسب پاسخگویی هستند. بنابراین " بالغ " به عنوان مجری شخصیت, هدایت و هماهنگی بین حالت های شخصیتی " والد" و "کودک" را بر عهده دارد.
فرق تسلط بالغ با انتخاب بالغ به عنوان مجری شخصیت این است که هنگام تسلط بالغ, والد و کودک غیر فعال می شنوند, اما هنگامی که " بالغ " مجری شخصیت باشد, زمینه برای حضور به موقع " والد" و "کودک" فراهم خواهد شد.
مثال :
کودک: همسمر دیر به خانه می آید, چون مرا دوست ندارد.
والد: به مردها نباید اعتماد کرد, معلوم نیست کجا می روند.
بالغ مجری : این شب ها مجبور است تا دیر وقت در اداره بماند چون پایان سال است و کارها را باید تمام کند.
هرچقدر انسانی بیشتر از " بالغ " خود استفاده کند, بهتر می تواند آن را تقویت کند. اریک برن می گوید : حالت شخصیتی بالغ مانند عضله ای است که هر چه بیشتر از آن استفاده شود, قوی تر می شود. یکی از راه های تقویت و ورزیدگی " بالغ " افزایش آگاهی , تعلیم و تمرین است. رویارویی با واقعیت ها نیز موجب تقویت " بالغ " می شود.
با آرزوی موفقیت و پیروزی
آزاده پرویش