قبل از هر چیز بهتر است بدانیم که معنی رسالت فردی چیست و چرا یکی از مهم ترین مسائلی است که هر انسان باید بداند.
در این عالم, حتی کوچکترین موجودی که خلق شده یک رسالت بزرگ دارد .یعنی وظیفه ای که از ابتدای خلقتش با آن خلق شده است. حتی کوچکترین موجودات هستی با یک هدف منحصر به فرد خلق شده اند چه برسد به ما انسان ها که اشرف مخلوقات و هدف اصلی آفرینش جهان هستی هستیم.
رسالت به معنی ماموریت, مسئولیت و وظیفه ای است که ما بر عهده داریم و شاید بتوان گفت دلیل خلقت ما در این جهان است. رسالت به ما کمک می کند یک هدف و جهت مناسب به خود بگیریم و با داشتن یک نظم شخصی خاص, تمام تلاش خود را در راستای آن هدف به کار گیریم .
شاعر و عارف بلند نام ما حضرت مولانا چقدر زیبا می فرمایند :
"از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود ؟ "
همین مصرع کوتاه و تامل درباره آن می تواند پاسخ مناسبی برای سوال رسالت فردی باشد . با خودتان فکر کنید که واقعاً آمدنتان بهر چه بود؟ آدمهای زیادی می گویند که نمیتوانند رسالت زندگی خودشان را پیدا کنند و نمیدانند که چرا اینجا, روی این کره خاکی هستند. من فکر می کنم اولین مساله این است که خیلی از مردم فکر می کنند رسالت زندگی آنها چیزی است که باید پیدایش کنند. مثل سوزنی که در کاهدون افتاده است. یا فکر می کنند برای فهم دلیل زندگی, پیدا کردن رسالت یک مساله ریاضی است که میتوان آن را حل کرد.
رسالت تو گم نشده که پیدایش کنی, مساله هم نیست که بخواهی آن را حل کنی. یک فرصت مناسب لازم است که به سطح بیاید و از ناخودآگاه تو به خودآگاهت وارد شود. رسالت همان هدفی است که برای آن خلق شده ای. رسالت نقشی است که تو بر عهده داری در این دنیا ایفا کنی . رسالت با فکر کردن مشخص نمیشه چون مساله ریاضی نیست که برای حل کردن آن نیاز به فکر کردن باشد. اون با قلب برات معلوم می شود با بصیرت و آگاهی کشف می شود. بهترین توانت صرف کاری کن که در لحظه انجام می دهی. چقدر به آن کار عشق می ورزی؟
رسالت چیزی فراتر از ارزشها و تارگت های مالی است . به اطراف خود نگاهی بیاندازید!
حتما افرادی را میشناسید که در رفاه کامل مالی هستند و ثروت کافی دارند, اما حال خوبی ندارند. زیرا زندگیشان یکنواخت است و نمی دانند که چه چیزی از زندگی می خواهند. اصلا برای انجام چه ماموریتی در زندگی آفریده شده اند !؟ همه ما بالاخره از دنیا می رویم و دنیا تمام می شود. پس باید دنبال چیزهایی باشیم که باقی می ماند. رسالت حلقه گمشده درصد زیادی از انسان هاست که متاسفانه به آن دچار هستیم.
رسالت بزرگ ترین و اصلی ترین هدف و ماموریت زندگی ما است که تمام هدف های کوچک باید در جهت رسیدن به آن هدف اصلی تعریف شود. مثلا اگر رسیدن به شیراز هدف اصلی و رسالت ما باشد, هر یک از شهرها و مسیر های بین راهی جز اهداف میانی ما خواهند بود که برای رسیدن به هدف اصلی باید این اهداف کوچک را پشت سر بگذاریم.
یا اینکه رسالت آکادمی پرویش این است که بتواند به دیگران کمک کند که در راستای استعداد و رسالت واقعی خود گام برداند و برای افزایش بهره وری و بهبود عملکرد و موفقیت فردی افراد را همراهی نماید . طبیعتا برای انجام دادن درست این کار باید اهداف کوچک تری تعیین کند . مانند : انتشار مقالات آموزشی , فیلم های آموزشی _ مینی دوره ها رایگان , پادکست و ...
ر
استیو جابز :
" اگر خوشبختی را برای همه زندگی خود می خواهی، کاری را انتخاب کن که عاشق آن باشی و اگر هنوز آن را پیدا نکرده ای آنقدر به دنبال آن بگرد که پیدایش کنی… "
از مهم ترین نشانه های انسان های بدون رسالت این است که احساس خوشبختی ندارند، آن ها عاشق کارشان نیستند و به دلیل همین موضوع سردرگم هستند و حتی تلاش نمی کنند تا رسالت زندگیشان را پیدا کنند. اکثر افرادی که رسالت خود را یدا نکرده اند، یک سری ویژگی های مشترک دارند که اکنون می خواهیم آن ها را برایتان نام ببریم:
رسالت زندگی چیزی عجیب نیست؟
برای اینکه این موضوع را بتوانید بهتر درک کنید کافی است نگاهی به افراد شاخص داشته باشید. فکر میکنید چرا یک نفر در دنیا تبدیل به استاد فرشچیان میشود؟ چرا یک نفر اسطوره فوتبال میشود؟ چرا یک نفر تبدیل به استاد شهرام ناظری میشود؟ چرا یک نفر مثل پروفسور سمیعی وجود دارد؟ چرا … در واقع این افراد رسالت زندگی خودشان را پیداکردهاند و در مسیر آن قدم برداشتهاند و تبدیل به بهترین خود شدهاند. پس این امکان وجود دارد که درون شما هم نابغهای نهفته باشد ولی شاید سال هاست که آن را کشف نکردهاید. کشف رسالت زندگی به این معنا نیست که حتما انسان معروفی شوید بلکه به این معناست که در کار خود بهترین شوید .
شما هم کنجکاو هستید بدانید رسالت شما در زندگی چیست؟ طرح الهی شما و هدف از آفرینش شما و نقش شما در این دنیا چیست؟ خیلی از افراد امروزه در شغلها و حرفه هایی مشغولند که هیچ علاقه ای به آن کار ندارند و موقع کار مدام به ساعت خودشان نگاه می کنند که چه زمانی وقت کاری شان تمام می شود و اگر حقوق کافی دریافت نکنند آن کار را رها می کنند ولی کار که مطابق رسالت ما باشد کاری است که متوجه گذر زمان نمی شویم و اگر هم حقوق خوبی نداشته باشد باز هم خسته نمی شویم و باز با عشق آن کار را انجام می دهیم . مانند : نویسندگی , معلمی و ...
ما در حرفه ای که رسالتمون باشد با کمترین زحمت می توانیم بهترین باشیم . زیرا آن کار را به نحو احسنت و با خلاقیت بسیار انجام می دهیم. یکی از نشانه هایی که خداوند برای پیدا کردن رسالت در ما نهاده است عشق است . ببین به چه کاری عشق داری؟ قلبت و ندای درونت چه می گوید ؟ چه کاری را وقتی انجام می دهی گذر زمان را نمی فهمی و زمان از دستت می رود ؟..
سنگ محک رسالت , ندای درون و قلب است .
با خودت خلوت کن و به ندای درونت گوش کن , بگرد و علاقه و عشقت را پیدا کن. وقت بگذار و خودت را بشناس. فکر کن در مورد خودت!!! حالا وقتی شروع می کنی به شناخت خودت و گوش دادن به ندای درونت ممکن است اسم یک کتاب به ذهنت بیاید یا اسم یک فیلم. ممکن است یک خواب عجیب ببینی. همه اینها نشانه های جهان هستی است. میخواهد از این طریق با شما صحبت کند تا شما را به مسیر هدایت کند.( کتاب کیمیاگر را به خاطر بیاورید )
طبق پژوهش ها خیلی از کارآفرین ها و افراد موفق و یا حتی مخترعین بعد از 45 سالگی به موفقیت های بزرگ رسیده اند. آنها در طی زمان رسالت خود را کشف کرده و با تجربه آمیخته اند و توانسته اند نقش خود را به عنوان تکه ای از پازل هستی در این دنیا اجرا کنند. بعضی افراد رسالت اجتماعی دارند بعضی هنری یا فرهنگی و ورزشی و حتی خانوادگی.
اگر مایل هستید سرنخ کوچکی از رسالت فردی خود بیابید دو تکنیک خیلی ساده و ابتدایی در سایت ما قرار گرفته که می توانید مطالعه و انجام دهید .
موفق و پیروز باشید
آزاده پرویش