آزاد حلوی
خواندن ۸ دقیقه·۳ ماه پیش

کوچینگ و روان‌درمانی اگزیستانسیال

کوچینگ و روان‌درمانی اگزیستانسیال
کوچینگ و روان‌درمانی اگزیستانسیال

کوچینگ و روان‌درمانی اگزیستانسیال: همگرایی یا واگرایی

کوچینگ و روان‌درمانی اگزیستانسیال، هر دو رویکردهایی هستند که بر توسعه فردی و رشد شخصی تمرکز دارند. البته تفاوت‌های مهمی هم بین این دو وجود دارد که منجر به کاربردهای متفاوت آن‌ها می‌شود.

در این نوشته با تمرکز به شباهتهای دو رویکرد رواندرمانی اگزیستانسیال و کوچینگ این دو مفهوم را توضیح داده و درعین حال برخی از تفاوتهای آنها را نیز بررسی می کنیم.

  • رواندرمانی اگزیستانسیال از قلب فلسفه اگزیستانسیالیسم استخراج شده . فلسفه ای که از مواجهه انسان مدرن با مشکلات دنیای مدرن بوجود آمد . فیلسوفانی چون سورن کیرکگارد ، مارتین هایدگر ، ژان پل سارتر، آلبرکامو،نیچه و... سردمداران این دیدگاه بوده اند . روانشناسانی چون رولو می، ویکتور فرانکل، الوین یالوم و ... با وام گرفتن از این دیدگاه رواندرمانی اگزیستانسیال را پایه گذاری نمودند.

دیدگاه اگزیستانسیال همانطور که از نام آن می توان حدس زد اصالت را بر وجود می داند تا ماهیت و طبیعتا روانشناسی برگرفته از آن نیز اصالت را بر وجود انسان می داند تا ماهیت آن . این نوشته فلسفی نیست; برای روشن شدن موضوع اصالت وجود را کمی توضیح می دهیم . ماهیت یعنی مشخصات و ذات یک پدیده.وقتی اصالت را بر ماهیت یک پدیده مثل "انسان" بدهیم یعنی تعریف انسان با مشخصات ( ماهیت) که از آن داریم اهمیت دارد . ولی در فلسفه اگزیستانسیالیسم اصالت بر وجود داشتن است و نه ماهیت یا تعریف ما از انسان یا هر پدیده دیگر.

توجه داشته باشیم که فلسفه اگزیستانسیالیسم به خودی خود سکولار یا غیر سکولار نیست. در این فلسفه هم دیدگاه خدا باور جایگاه دارد و هم طرفداران سکولاریسم، هم فیلسوف اگزیستانسیال خداباور وجود داشته(کارل یاسپرس) و هم فیلسوف سکولار ( ویلهلم نیچه).

در اینجا متذکر می شویم که انسانگرایی ( Humanism) یا اومانیسم هرچند مشترکات زیادی با اگزیستانسیالیسم دارد ولی این دو یک فرق اساسی دارند . در انسان گرایی محوریت هر بحثی انسان است ولی محوریت در اگزیستانسیالیسم وجود یا هستی است.

روان‌درمانی اگزیستانسیال یک نوع روان‌درمانی است که بر مسائل بنیادی وجودی انسان مانند مرگ، آزادی، مسئولیت، معنا و انزوا تمرکز دارد. این رویکرد به افراد کمک می‌کند تا با سوالات اساسی درباره زندگی خود روبرو شوند و به درک عمیق‌تری از خود و جهان پیرامون خود برسند. درمانگران اگزیستانسیال به جای تمرکز بر مشکلات گذشته، به فرد کمک می‌کنند تا در لحظه حال زندگی کند و به معنای زندگی خود پی ببرد.

دیدگاه اگزیستانسیالیسم اگر محدودیتی برای انتخابهای انسان قائل شود آن محدودیتها مربوط به ژنتیک و محیط خواهد بود و خارج از آن انسان را مختار در انتخاب می داند . با این پیش فرض مسیر حرکت روان درمانی اگزیستانسیال با روانکاوی ( رواندرمانی پویشی -روش فروید و شاگردانش) از هم جدا می شود.

روان‌درمانی اگزیستانسیال به گذشته بعنوان یک تجربه می نگرد و نه قید و بندهایی که باید از آن رها شد، بنابر این نگاهش بیشتر به آینده است و تمرکزش بر شناخت آنچه اکنون در اختیار داریم. با شناخت اضطرابهای وجودی، انسان می تواند نسخه بهتری از خود را در جهان به نمایش بگذارد و زندگی که تا کنون تجربه نکرده( زندگی نزیسته) را به منصه ظهور برساند.

در این متد روان درمانی ، روان درمانگر نه رهبر است و نه شکل دهنده بلکه یک فراهم آورنده امکان( UNFOLDING) است.(1) رواندرمانگر در این شیوه با ایجاد رابطه ای صمیمانه با مراجع بدون قضاوت گوش فرا می دهد و او را در یک قالب از پیش تعریف شده قرار نمی دهد.

  • کوچینگ یک فرآیند همکاری است که در آن یک کوچ (مربی) به فرد (مراجع) کمک می‌کند تا به اهداف شخصی و حرفه‌ای خود دست یابد. کوچینگ بر نقاط قوت فرد، شناسایی موانع و ایجاد یک برنامه عملی برای رسیدن به اهداف تمرکز دارد. کوچ‌ها معمولاً بر آینده‌نگری و توانمندسازی فرد تاکید می‌کنند و به او کمک می‌کنند تا پتانسیل‌های نهفته خود را کشف کند.

کوچ بدون قضاوت و با پرسیدن سوالات قدرتمند دیدگاه و ارزشهای مراجع را مانند یک آیینه به خود او نشان می دهد یعنی در واقع او را به یک شناخت اولیه از خود می رساند سپس با استفاده از توانایی های خود مراجع، وی را با آنچه در توانش هست آشنا می کند.

کوچینگ انسانها را توانمند و مختار می داند و بر همین اساس آنها را منحصر به فرد می خواند بنابراین نسخه واحدی برای رسیدن به خودشکوفایی وجود ندارد و هرکس خود بهتر می داند چطور می تواند به رشد و شکوفایی برسد و فقط باید با یک اسلوب مناسب ( کوچینگ) به آن دست یافت.

از نگاه کوچینگ هرچند انسانها مشترکات زیادی دارند ولی دنیای هر فرد ( که شامل تجربیات اوست) متفاوت و مختص خود اوست و به همین علت هم تجویز روشهای موفقیت برای انسانها اشتباه است چرا که هر فرد می تواند از مسیر اختصاصی به خودشکوفایی برسد. البته کوچینگ مخالف مشاوره ، منتورینگ و حتی روان درمانی نیست بلکه در شرایط مناسب باید از این روشها نیز استفاده کرد.

از این منظر تنهایی انسان در این جهان هستی در هر دو روش کوچینگ و روان درمانی اگزیستانسیال کاملا مشهود است و همچنین مختار بودن وی برای انتخاب هم کاملا در هر دو دیدگاه با هم منطبق است .

در ادامه، به تشابهات عمیق بین این دو رویکرد خواهیم پرداخت که نشان می‌دهد چگونه آن‌ها می‌توانند به صورت مکمل یکدیگر عمل کنند.

تمرکز بر فرد و مسئولیت‌پذیری

  • کوچینگ به فرد کمک می‌کند تا بر نقاط قوت خود تمرکز کند، اهداف خود را مشخص کند و برای رسیدن به آن‌ها برنامه‌ریزی کند. در کوچینگ، مسئولیت رسیدن به اهداف بر عهده خود فرد است و کوچ صرفاً به‌عنوان یک راهنما و همراه عمل می‌کند.
  • روان‌درمانی اگزیستانسیال: این رویکرد نیز بر فرد و مسئولیت‌پذیری وی تاکید دارد. اگزیستانسیال‌ها معتقدند که هر فرد مسئول ایجاد معنای زندگی خود است و درمانگر تنها می‌تواند به فرد کمک کند تا این معنا را بیابد.

تمرکز بر تجربیات زیسته

  • کوچینگ: کوچینگ بر تجربیات و باورهای کنونی فرد تمرکز دارد. کوچ‌ها به جای تمرکز بر گذشته، به فرد کمک می‌کنند تا در لحظه حال زندگی کند و برای آینده برنامه‌ریزی کند.
  • روان‌درمانی اگزیستانسیال: این رویکرد نیز بر تجربیات زیسته فرد تاکید دارد. اگزیستانسیال‌ها معتقدند که معنا و هدف زندگی از طریق تجربیات فردی شکل می‌گیرد و درمان باید بر همین تجربیات تمرکز کند.

رشد و توسعه شخصی

  • کوچینگ: کوچینگ به افراد کمک می‌کند تا پتانسیل‌های خود را کشف کنند و به رشد شخصی دست یابند. کوچ‌ها به افراد کمک می‌کنند تا از منطقه امن خود خارج شوند و به چالش‌های جدیدی دست بزنند.
  • روان‌درمانی اگزیستانسیال: این رویکرد نیز بر رشد و توسعه شخصی تاکید دارد. اگزیستانسیال‌ها معتقدند که انسان‌ها به طور مداوم در حال رشد و تغییر هستند و روان‌درمانی می‌تواند به این فرآیند کمک کند.

هم‌افزایی دو رویکرد

کوچینگ و روان‌درمانی اگزیستانسیال می‌توانند به صورت مکمل یکدیگر عمل کنند. کوچینگ می‌تواند به افراد کمک کند تا اهداف مشخصی را تعیین کنند و برای رسیدن به آن‌ها برنامه‌ریزی کنند، در حالی که روان‌درمانی اگزیستانسیال می‌تواند به افراد کمک کند تا معنا و هدف زندگی خود را بیابند و با چالش‌های عمیق‌تر وجودی روبرو شوند.

نتیجتا می توان ادعا کرد که کوچینگ و روان‌درمانی اگزیستانسیال، هر دو رویکردی هستند که به افراد کمک می‌کنند تا زندگی معناداری را تجربه کنند. هر دو رویکرد بر فرد، مسئولیت‌پذیری ، تمرکز بر تجربیات زیسته و رشد و توسعه شخصی تاکید دارند. با توجه به شباهت‌های فراوان بین این دو رویکرد، می‌توان گفت که آن‌ها می‌توانند به صورت مکمل یکدیگر عمل کنند و به افراد کمک کنند تا به پتانسیل کامل خود دست یابند.

تفاوت های کوچینگ و روان درمانی اگزیستانسیال

اگرچه کوچینگ و روان درمانی اگزیستانسیال در برخی جنبه‌ها مشترک هستند، اما تفاوت‌های اساسی نیز بین آن‌ها وجود دارد که باعث می‌شود هر یک برای شرایط و اهداف خاصی مناسب باشند.

با اینکه تنهایی و آزادی که دو مورد از اضطرابهای وجودی در دیدگاه اگزیستانسیال است و در کوچینگ نیز به شدت مورد توجه است اما مساله مرگ و پوچی بعنوان دو پیشران اصلی انسان در کوچینگ مغفول مانده و به آن اشاره ای نمی شود یا ابزاری محسوب نمی شود.همین تفاوت در عمل باعث تغییر در برخی عملکردها می گردد.

تفاوت در هدف

  • کوچینگ: هدف اصلی کوچینگ، کمک به افراد برای رسیدن به اهداف مشخص و بهبود عملکرد در حوزه‌های مختلف زندگی مانند شغل، روابط شخصی و رشد شخصی است. کوچینگ بر آینده‌نگری و توانمندسازی فرد تمرکز دارد.
  • روان درمانی اگزیستانسیال: هدف این نوع روان درمانی، کمک به افراد برای درک بهتر معنا و هدف زندگی، مواجهه با مسائل وجودی مانند مرگ، آزادی ،مسئولیت،پوچی ، مرگ و یافتن راه حل‌هایی برای مشکلات عمیق‌تر روانشناختی است.

تفاوت در تمرکز

  • کوچینگ: کوچینگ بر مهارت‌ها، رفتارها و استراتژی‌های خاصی تمرکز دارد که به فرد کمک می‌کنند تا به اهداف خود برسد.
  • روان درمانی اگزیستانسیال: این رویکرد بر درک عمیق‌تر از خود(شناخت)، معنا و ارزش‌ها تمرکز دارد.

تفاوت در مدت زمان

  • کوچینگ: پروسه کوچینگ معمولاً کوتاه‌مدت است و بر حل مسائل خاص و رسیدن به اهداف مشخص تمرکز دارد.
  • روان درمانی اگزیستانسیال: این پروسه ممکن است طولانی‌تر باشد و به فرد کمک کند تا تغییرات عمیق‌تری درزندگی خود ایجاد کند.
مقایسه رواندرمانی اگزیستانسیال و کوچینگ
مقایسه رواندرمانی اگزیستانسیال و کوچینگ

چه زمانی از کدام یک استفاده کنیم؟

  • کوچینگ: اگر به دنبال بهبود عملکرد در حوزه‌های خاصی از زندگی، توسعه مهارت‌های جدید یا رسیدن به اهداف مشخص هستید، کوچینگ می‌تواند گزینه مناسبی باشد.
  • روان درمانی اگزیستانسیال: اگر با سوالات عمیق وجودی روبرو هستید، احساس پوچی می‌کنید یا با مشکلات روانشناختی جدی دست و پنجه نرم می‌کنید، روان درمانی اگزیستانسیال می‌تواند به شما کمک کند.

سخن پایانی

این دو رویکرد نه تنها متناقض نیستند بلکه می‌توانند به صورت مکمل یکدیگر استفاده شوند. در برخی موارد، فرد ممکن است به هر دو نوع کمک نیاز داشته باشد. کوچها می توانند با رویکرد اگزیستانسیال کوچینگ کنند و رواندرمانگران اگزیستانسیال می توانند از متدهای کوچینگ بهره ببرند.

(1)کتاب روان درمانی اگزیستانسیال ، اروین یالوم، ترجمه دکتر سپیده حبیب


۲
۰
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید
نظرات