اعظم توکلی
اعظم توکلی
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

نامه ای به خدا

سلام بر تو ای خدای گناهکاران
درودی بر تو به عظمت هفت آسمانت و هرچه در آن هاست.
والاترین صفات از آنِ توست
تو بی نیازی و من نیازمند
تو بزرگی و من ناچیز
تو "همه" را معنی می کنی و من هیچ را
تو خالقی و من مخلوق
خداوندا کسی به دیدارت آمده است که از همه

نا امید است ، دلش از مهر تو لبریز است ولی زبانش قاصر است از اینکه در برابر شکوه و جلالت حرفی به زبان آورد و شرم دارد از اینکه حتی در حضورت این سکوت را بشکند ،‌چه دارم که بگویم‌ ، بنده ای که سر تا پا تقصیر است.
روسیاهم به خاطر اوقاتی که تو را از یاد بردم و نادیده گرفتم ولی تو در همه حال به یاد من بودی و هوادار من و مشتاق به دیدارم.
پروردگارا این بنده ی حقیر کجا رود و به چه کسی دردش را بگوید که جز تو کسی درمان نیست و رازم را برای چه کسی فاش کنم که می شنوند ولی حفظش نمی کنند و جز تو چه کسی هست که خریدار آبرویم باشد .
الها میدانم که اگر به خاطر گناهانم عقوبتم کنی جز حق و عدالت چیزی در میان نیست ولی تو
اله العاصینی یعنی خدای گناهکاران و چه امیدبخش است که تو ای مهربان اسمی مخصوص برای بندگان عاصیِ خود داری و به آن ها گفتی بازگردید که شما را خواهم بخشید و گفتی گنهکاران جز به درگاه من پناهی ندارند و اگر آن را ببندم به کدام سو بروند و به چه کسی پناه آورند.
آفریدگارا حتی اگر میخواهی مرا مجازات کنی لال می شوم و اعتراضی نمیکنم ولی مرا به حال خود وا مگذار که اگر چنین کنی ناله ای سر میدهم که تمام آسمان و زمین آن را بشنوند و از تو بخواهند که من را مورد عفو و رحمت خود قرار دهی.
شرمسارم و با رویی پر از خجالت از تو درخواست میکنم که بگذری از بنده ای که چیزی از خود ندارد که اگر او را نبخشی همان بهتر که لحظه ای نباشد که نگاهت را از او برگردانی.
خدایا می شود آغوشت را برای من بگشایی، فقط تو هستی که می شود سر روی شانه اش گذاشت و گریست و آرام شد.

ویرگولخداوندنامه ای به خدا
زنده بودن یعنی یک قلم و دفتر داشتن و جسارتی برای نوشتن ، سلام من اعظم توکلی هستم ، کسیکه نوشتن را راهی می داند برای آرام کردن قلب و ذهن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید