azam
azam
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

زمان

یک سال پیش، در همین ویرگول، مطلبی خواندم که گفته بود: یا ایهاالذین آمنوا سریال دارک را نبینید. من دیدم و مغزم در حال انفجار است و مدت‌ها طول کشید به زندگی عادی برگردم شما دیگر نبینید به خودتان رحم کنید.

همین نهی بیشتر باعث شد به سمت این سریال که تا قبل از آن هیچ چیز از آن نشنیده بودم کشیده شوم. الحق و الانصاف سریال خوبی هم بود. برای منی که خوره‌ی مفاهیم فیزیکیِ فضا و زمانی هستم خیلی جالب بود و پیچیدگی‌هایش عامل اصلی علاقه‌ی من بود.

داستان درباره‌ی پسربچه‌ای است که گم می‌شود. شخصی ناشناس، که نمیدانیم کیست و چه می‌خواهد، در خلوت خود می‌گوید: سوال این نیست که این پسر کجاست! سوال این است که در چه زمانی است؟

ماجرا پیش می‌رود و متوجه می‌شویم پسرک در زمان سفر کرده و به گذشته رفته. همان جا هم گیر افتاده و نمی‌تواند برگردد.

سریال ده قسمت بود و من دو قسمت پایانی فیلم را ندیدم. تا همین دو سه هفته‌ی پیش که اتفاقی فهمیدم فصل دوم آن آمده. این بار تمام فیلم را دیدم و الان بعد یک هفته اینجایم که مغزم را از انبوه حرفهای پیرامون فیلم تخلیه کنم.

سریال بسیار پیچیده است و مجال توضیح آن نیست. همیندر بگویم که درباره‌ی مفهوم زمان است. و در نهایت امر متوجه می‌شویم شخصی به نام آدام تمام این وقایع را کنترل می‌کند. او آینده‌ی یکی از کاراکترهای فیلم است که به گذشته سفر کرده و در اوایل قرن بیستم زندگی می‌کند.

در بخشی از فیلم سوالی مطرح می‌شود: اول گذشته اتفاق افتاده یا آینده؟

سوال بسیار احمقانه‌ای است. معلوم است که اول گذشته اتفاق افتاده و آینده هنوز نیامده. ولی اگر این سریال ببینید احتمالا نظرتان برمی‌گردد و می‌گویید آینده می‌تواند عقب تر باشد.


دو سال پیش، دبیر فیزیکم گفت: فرض کنید ماشین زمان هم اختراع شد و به آینده رفتیم. فرضا چیز خوشایندی نبود. وقتی برگشتیم به زمان حال تصمیمات دیگری می‌گیریم که آن آینده رقم نخورد. اگر بتوانیم چنین کاری بکنیم یک جای کار ایراد دارد چون در واقع آن آینده‌ای که دیدیم آِنده‌ی حقیقی نیست. مگر این‌که نتوانیم تصمیماتمان را (در زمان حال) عوض کنیم و همه چیز به نحوی پیش رود که همان آینده، دقیقا همانی که دیدیم، رقم بخورد.

ماجرا بسیار پیچیده است. در بخشی از سریال می‌گوید تنها گذشته نیست که بر آینده تاثیر می‌گذارد؛ بلکه آینده نیز می‌تواند بر گذشته تاثیر بگذارد.

دایره‌ای را درنظر بگیرید با یک نقطه در محیط آن. نام آن نقطه را ازل بگذاریم. از آنجا راه می‌افتیم به سمت آینده. پیش می‌رویم و پیش می‌رویم تا در نهایت در انتهای مسیر آینده به همان نقطه‌ی ابتدایی می‌رسیم.

همه شنیده‌اید که زمان مفهومی خطی نیست. ممکن است برای موجوداتی فراسه بعدی، زمان مانند پستی و بلندی‌های سطح زمین باشد و به همین سادگی آن را درک کنند. حقیقتش را بخواهید فکر می‌کنم زمان حتی دایره هم نیست و به این سادگی‌ها نیست. احتمالا مفهومی به گستردگی یک کُره باشد که من فقط دو بعد آن، یعنی در حد یک دایره،را فهمیده‌ام.

احساس می‌کنم خیلی پراکنده و گنگ حرف زدم به بزرگی خودتان ببخشید. اگر هم علاقه‌مند به این دست موضوات هستید سریال دارک را ببینید و کِیف کنید. اما اگر اهل این حرف ها نیستید از اطراف آن هم رد نشوید.


زمانتایمدارک
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید