مدیریت فرایند کسب و کار (BPM)در واقع به یک کارشناس این امکان را می دهد تا تمام جزئیات مربوط به اهداف خاصی از سازمان را در جهت خاصی سوق بدهد. در بیشتر مواقع این امر برای اطمینان از نتایج سازگار و بهره مندی از فرصتهای بهبود صورت میگیرد. واژه "بهبود" بنا به اهداف سازمان معانی متفاوتی خواهد داشت. نمونه های رایج بهبود عبارتند از : کاهش هزینهها، کاهش نرخ خطاهای احتمالی، افزایش بازدهی در برخی بخشهای خاص، افزایش چابکی سازمان و....اصل مهم در مدیریت فرایندهای سازمان توجه به امر "بهبود" میباشد.در برخی موارد بهبود ها ماهیتی ماندگار دارند و نیازی به بهبود مستمر در فرایندهای سازمان مشاهده نمیشود. مساله مهم دیگر این است که بهبود فرایندها مربوط به شخص خاصی در سازمان نمیباشد، بلکه مجموعه ای از رویدادها و فعالیتها را در برمیگیرد.
علاوه بر این باید این نکته را متذکر شد که مدیریت کیفیت جامع(TQM) رویکردی میباشد که از لحاظ زمانی بر BPM پیشتاز بوده است. بیشتر تمرکز TQM بر بهبود مستمر و حفظ کیفیت خدمات و محصولات و همچنین توسعه آنها می باشد.در مدیریت کیفیت جامع نیز تاکید بر امر بهبود میباشد در حالیکه در BPM تمرکز بر روی بهبود فرایندهایی است که این محصولات و خدمات را تولید میکنند. همچنین BPM یکی از شیوههای مختلفی میباشد که در مدیریت کیفیت جامع یافت میشود. از لحاظ نظری تفاوت چندانی بین این دو مورد نمیباشد اما مدیریت کیفیت جامع به صورت تجربی در حوزه تولید یافت میشود و BPM در حوزه خدمات ملموس تر میباشد.