خوب خوب خوب. بازم صحبت نجوم شد، قرار گذاشته بودم زیاد در موردش صحبت نکنم و از این حال و هوا بیام بیرون. اما نمیشه. توی گاهنامههای قبلی در مورد اینکه تصویربرداری تلسکوپ جیمز وب در باند مادون قرمزه و عکسهایی که میگیره در باند سبز و آبی و قرمز نیست و بخاطر همین رنگ تصاویری که منتشر میشه غیر واقعیه گفتم و صحبت کردم. این هفته یه سری تصاویر از این تلسکوپ از سیاره معروف مشتری منتشر شد. چیزی که ما با تلسکوپهای معمولی از مشتری میبینیم همچین تصویریه:
اما تصاویر جدیدی که از جیمز وب منتشر شد و اینقدر سروصدا کرد اینجوریه:
ممکنه سئوال پیش بیاد که چرا اینقدر با هم فرق میکنن؟! تصویر اول، تصویری هست که در طیف نورهای مرئی گرفته شده، یعنی نورهایی که چشم انسان قادره اونارو ببینه. بخاطر همین عکس اول دقیقاً مشابه چیزیه که ما میبینیم. اما تصویر دوم، تصویری از سیاره مشتری هست که در طیف نور مادون قرمز گرفته شده، چون چشم ما قادر به دیدن امواج مادون قرمز نیست و مغز ما تصوری ازش نداره، عکسهایی که در طیف مادون قرمز گرفته شده رو با رنگهای معمولی جایگزین میکنن تا برای چشم و مغز آشنا باشه. در این عکس جیمز وب، رنگ نارنجی و متمایل به قرمز که در قطبهای مشتری به چشم میخوره، شفقهای قطبی هستن، رنگ سبز ریز گردها و رنگ آبی نشون دهنده لایه اصلی ابرهاس.
مشتری، ژوپیتر یا هرمز بزرگترین سیاره منظومه شمسیه، وزنش 318 برابر وزن زمین و حجمش 1320 برابره زمینه (یعنی 1320 تا زمین داخلش جا میشه). از زیباییهای مشتری، لکه بزرگ سرخ رنگیه که به چشم مشتری معروفه. این لکه در حقیقت ابرها و توده هوای چرخانی هست که در جو مشتری شکل گرفته. مشتری اینقدر پر نوره که به راحتی میشه اونو با چشم غیر مسلح در شبها دیدش. اما برای دیدن سطح مشتری، تلسکوپ کوچیک یا دوربین دوچشمی لازمه. از جذابیتهای دیگه مشتری، 4 تا ماه(قمر) بزرگ اونه که اطراف مشتری گردش میکنن. این اقمارو با تلسکوپ یا دوربین دوچشمی میشه دید و به اقمار گالیله ای معروفن. چون گالیله تونسته بود با تلسکوپ کوچیک و دست ساز خودش اونارو ببینه.
در طی چند هفته آینده، سیاره مشتری حدود ساعت 9 شب از سمت مشرق طلوع میکنه و حدودای نیمه شب به وسط آسمون میرسه و راحت دیده میشه. خیلی پرنوره و به راحتی میتونین پیداش کنین. یه سری اَپ ها برای گوشیهای هوشمند هست که وقتی به طرف آسمون میگیرین اسم ستارهها و سیارات رو نشون میده که خیلی کاربردیه. حتماً حتماً دیدن سیاره مشتری رو از دست ندین.
هنوز دستگاه قبلی (هشدار دهنده ایستگاه فضایی بین المللی) رو تموم نکردم که فکر ساخت یه روبات دیگه به سرم زده. روبات نقاش یا روبات ترسیم کننده. این عکسشه:
البته دقیقاً شبیه این نخواهد شد و با امکانات و چیزایی که دم دستم هست میسازم و الزاما این شکلی نخواهد شد. تصاویر رسم شده دقت زیادی هم نخواد داشت و نمیشه برای پرینت نقشههای مهندسی ازش استفاده کرد. اما به درد رسم یه سری کارهای معمولی با دقت کم مثل پوسترهای ساده، نقشههای با دقت کم، الگوهای خیاطی و ...میخوره.
هفت هشت سال پیش با قطعات DVD درایوهای کامپیوتر و یه سری خرده ریز دیگه، یه همچین پلاتری درست کردم، دقتش خیلی عالی و زیاده اما اندازه کاغذش کوچیکه و نمیشه نقشههای بزرگ باهاش کشید، اما روبات ترسیم کننده تقریباً محدودیتی از لحاظ اندازه کاغذ نداره.
کیفیت فیلم خوب نیست و صحنه هم شلوغ پلوغه، ببخشید. قرار نبود اینو منتشرش کنم. حالا که صحبتش شد توی آپارات گذاشتم. داستان این رسام (یا پلاتر) از اینقراره که برای ساختش از قسمتهای مکانیکی دو تا DVD درایور استفاده کردم. داخل DVD درایورها، یه موتوره (با حرف M توی عکس زیر نشون داده شده) که با چرخشش هد یا لیزر DVD رو بصورت خطی روی DVD یا CD حرکت میده. اگه بخوایم فقط از یه دونه قسمت مکانیکی استفاده کنیم، برای رسم نقشه فقط قادریم در یک جهت خطی، مثلا X حرکت کنیم و امکان دسترسی به تمام نقاط صفحه کاغذ رو نداریم.
برای حل این مشکل میایم و 2 تا قسمت مکانیکی رو روی هم با زاویه 90 درجه قرار میدیم و میچسبونیم، اینجوری امکان حرکت در دو جهت X و Y فراهم میشه.
بعد یه موتور هم برای بالا و پایین بردن مداد یا خودکار میذاریم. این سه تا موتورو به مدار کنترلی وصل میکنیم و برنامهریزی می کنیم و ...
یه نوع دیگه پلاتر هم هست که به پلاترهای دیواری معروفه و جالبه. همونطور که توی عکس میبینین، دو تا موتور سمت چپ و راست کاغذ (یا وایت بورد) هست که قلم رو روی کاغذ (یا وایت بورد) حرکت میده و اشکال رو رسم میکنه، اینم چیز جالبه، ایشالا اگه عمری بود میرم توی کار ساختش.
در مورد "هشدار دهنده ایستگاه فضایی بین المللی" اگه بخواین بدونین که به کجا رسیده، در گاهنامه قبلی گفتم که جعبهاش رو طراحی کردم، این هفته فایل رو برای برش لیزری دادم و اینو تحویل گرفتم:
جعبه رو هنوز کامل نکردم و فقط قسمتهاییش چسب خورده (عکسشو نمیذارم، بعد که کامل شد). امروز رفتم سراغ تهیه مدار الکترونیکی اون. برای اینکه قطعات الکترونیکی، مثل مقاومت و خازن و ترانزیستور و آی سی رو طبق نقشهای که مد نظرمون هست به هم وصل کنیم (با لحیم کردن) راههای مختلفی هست، مثلاً میتونیم با سیم قطعات رو به هم لحیم کنیم و مدارو بسازیم. یه همچین چیزی:
درسته حرفهای نیست، اما بعضیا مدارهایی میسازن که جنبه هنری هم داره. چند روش دیگه هم هست که فعلاً کاری باهاش نداریم. مناسبترین روش (از نظر هزینه، سهولت ساخت، نتیجه مطلوب و...)، ساخت مدار چاپیه که معمولاً بیشتر از همه روشها استفاده میشه. برای اینکار مدار و مدارچاپی رو با نرم افزار طراحی میکنیم. مثلا برای این دستگاه، مدار چاپی اون یه همچین شکلیه:
در عکس بالا قسمت 1، محل قطعات الکترونیکی و مسیرهای سیم کشی مشخصه، قسمت 2 هم فقط مسیرهای سیم کشی رو نشون داده. من معمولاً برای ساخت مدار چاپی از روش "پرینتر لیزری و اتو" استفاده میکنم. برای اینکار مسیرهای سیمکشی ( قسمت شماره 2 عکس بالا) رو روی کاغذ کلاسه با پرینتر لیزری پرینت میگیرم. بخاطر جنس این کاغذها، تونر (همون جوهر پرینتر لیزری) بخوبی روی کاغذ نمیچسبه و به راحتی از روی کاغذ کنده میشه. این کاغذ (که مدار روش پرینت شده) رو روی صفحههای مخصوص مدار چاپی (صفحههای از جنس فیبر که یه طرفشون با مس پوشیده شده) میچسبونم و روش اتو می کشم که تونر از صفحه کاغذ به صفحه مسی بچسبه.
بعد کاغذو به آرومی جدا می کنم (تصویر پایین قسمت 1) و مدارو میندازم داخل نوعی اسید. با اینکار قسمتهایی از صفحه مسی که بهش تونر نچسبیده، در معرض اسید قرار میگیره و داخل اسید حل میشه، و قسمتهایی که بهش تونر چسبیده (در واقع مدارمون) دست نخورده باقی میمونه (تصویر پایین قسمت 2). بعد تونرهارو تمیز می کنم (تصویر 3) که همونطور که میبینین مدار چاپی ما ساخته میشه. بعد با دریل سوراخ و بعد از اون قطعات رو جاگذاری و لحیم می کنم. البته ساخت مدار چاپی به این راحتی ها نیست و کلی ریزه کاری داره. یه بار فرصت بشه کامل توضیح میدم.