شما هم به نظرتان میرسد اکثر افراد در حال مشهور شدن هستند و فقط شما ماندهاید؟ انگار فقط ما هستیم که بلاگر نشدهایم! بله، ساخت برند شخصی به همین سادگی است! همین که تعدادی مخاطب شما را بشناسند و از جهتهای مختلفی روی شما حساب کنند، برند شخصی خودتان را راه انداختهاید. مثلا بلاگر یا اینفلوئنسر شدن، کارآفرینی در یک زمینه خاص یا شهرت در همان زمینه کاری خودتان به ساختن برند کمک میکند.
فرض کنید معلمی در یک مدرسه کار میکند و عملکرد فوقالعادهای دارد. دانش آموزان و اولیا از نحوه تدریس و رفتار او خیلی راضی هستند. ممکن است به دلیل همین رضایت از او بخواهند کلاس خصوصی برگزار کند. کم کم این معلم شهرت بیشتری در سطح شهر به دست میآورد و حتی ممکن است خیلی از اولیا فرزندانشان را به خاطر وجود او در مدرسهای که تدریس میکند، ثبت نام کنند. یعنی اهمیت برند شخصی این معلم از برند و نام مدرسه مهمتر است! این یک نمونه ساده و کوچک از برند شخصی است. یعنی فردی که شخصا مشهور یا محبوب میشود و به موسسه، شرکت یا سازمان خاصی مربوط نیست.
اما چگونه یک برند بسازیم ؟ مدیریت برند چیست و چطور میتوان محبوبیت یا شهرت به دست آورد؟ واقعیت این است که این کار در دنیای دیجیتال خیلی ساده است. اینترنت، شبکههای اجتماعی و طراحی وبسایت شخصی، امکان ساخت برند شخصی را فراهم کرده است. احتمالا خیلی از افراد را در اینستاگرام میشناسید که به واسطه اطمینانی که به آنها دارید، محصولاتشان را میخرید؛ یا مثلا محصولاتی که تبلیغ یا معرفی میکنند را قبول دارید و تهیه میکنید. اینفلوئنسرها یا افراد تاثیرگذار هم برند شخصی خودشان را دارند.
حتما دارید از خودتان میپرسید که بالاخره چگونه برند بسازیم ؟ شخصیت برند چیست و چه امکاناتی برای این کار لازم داریم؟ در این مقاله به جواب همه این سوالات میرسید. با آموزش برندسازی شخصی همراه من باشید.
برند شخصی در مورد اخلاق، اهداف و مأموریت شما در دنیای حرفهای است. برخی از نظر شخصیتی و هویتی خیلی معروف شدهاند: مثل میشل اوباما؛ و برخی هم به دلیل حرفه و شغلی که دارند. مثلا کسی نیست که اطلاعاتی خیلی اندک از تکنولوژی داشته باشد و استیو جابز را نشناسد. این موضوع در مورد خوانندگان، بازیگران، شخصیتهای سیاسی و … هم صدق میکند.
هر یک از این افراد هویتی منحصربهفرد دارند و این هویت برندی شخصی برای آنها به وجود آورده است. مثلا وقتی در مورد مایکل جکسون و محمدرضا شجریان صحبت میکنیم، میبینیم که هر یک در دنیای موسیقی خیلی مشهور هستند؛ اما با شخصیتها و کاراکترهای کاملا متفاوت.
برندسازی شخصی ارتباط خاصی با تبلیغات ندارد و مسئلهای کاملا حرفهای است. یعنی افراد از طریق کار و شغل حرفهای که انجام میدهند شناخته میشوند و این شهرت از طریق تبلیغات به دست نمیآید. بله کیفیت کار و تمایز شخصیتی آنها است که برندشان را به وجود آورده است. البته شاید بعدا از آنها برای تبلیغات استفاده شود یا خودشان دست به تبلیغات برند و محصولاتشان بزنند؛ اما شهرت آنها به واسطه تبلیغات به دست نیامده است.
اینترنت و فرصتهایی که از این طریق به وجود آمده است، پرسونال برندینگ را راحتتر کرده است. وجود شبکههای اجتماعی، امکان راهاندازی وبسایت شخصی و وجود انواع شرکت دیجیتال مارکتینگ که در این زمینه به ما کمک میکنند، فرصت خوبی برای ساخت پرسونال برند است.
تا اینجا با برندسازی شخصی و دلیل ایجاد آن آشنا شدیم. اما چگونه برندسازی کنیم ؟ اولین چیزی که باید به یاد بسپارید این است که برند شخصی باید به گونهای ساخته شود که به راحتی در محیط آنلاین بیان شود؛ چون اصلا نمیتوان محیط آنلاین را نادیده گرفت! همچنین این امکان را داشته باشد که به صورت شفاهی و از طریق رفتارها و اقدامات ارتباط برقرار کند. یعنی افراد از طریق بازاریابی دهان به دهان خیلی راحت برای شما تبلیغ کنند.
برند شخصی باید واقعی باشد و تصویری دقیق از شخصیت شما نشان دهد. برای اینکه یک برند شخصی بسازید باید یک سری مراحل را طی کنید. در ادامه مراحل برند سازی را با هم مرور میکنیم.
یکی از اصلیترین مواردی که باید در برند شخصی شما دیده شود، علایق شما است. برندتان باید منعکسکننده علاقهمندیها و شخصیت شما باشد. از قبل مشخص کنید که میخواهید چه کاری انجام دهید و برندتان بیانگر چه ویژگیها و خصوصیاتی است. مثلا اگر قصد دارید یک سخنران حرفهای باشید، باید مهارتهای خود را به عنوان یک سخنران تقویت کنید و جاهطلبی خودتان را در این زمینه تخصصی نشان دهید.
همواره ابتدای کار را با برنامهریزی آغاز کنید و برای هر مرحله از رشدتان برنامه داشته باشید. خودتان را به چالش بکشید و همواره در پی پیشرفت باشید.
از آنجایی که دوست دارید برند شخصی شما بازتابی صادقانه از شخصیت شما، مهارتها و آرزوهایتان باشد، باید یک سری اطلاعات مهم را داشته باشید. پس عمیق فکر کنید و سعی کنید به جوابی درست برسید.
میتوانید با پرسیدن این سوالات از خودتان شروع کنید:
حتی ممکن است پاسخ شما به این سوالات پس از مدتی تغییر کند. مثلا امسال یک جایگاه خاص برای خودتان تعیین کرده باشید و پس از مدتی متوجه شوید که به هدفتان رسیدهاید و جایگاهی بالاتر میخواهید. یا اصلا اهدافی که تعیین کردهاید یا زمینهای که مشخص کردهاید باید تغییر کند.
به هر حال برند شما با رشد خودتان تکامل پیدا میکند و هیچ اشکالی ندارد که پاسخ به این سوالات در طول زمان تغییر کند.
اما اگر مطمئن نیستید که چگونه به این سوالات پاسخ دهید، نظر دوستان، همکاران و خانواده را بپرسید. حتی وقتی از پاسخهای خودتان مطمئن هستید، میتوانید با دیگران هم مشورت کنید. به هر حال دیدی که بقیه نسبت به شما دارند، با دید خودتان تفاوت دارد. و این به شما کمک میکند تا تصویری جامعتر از خودتان بسازید.
به غیر از این انجام این کار باعث جذب افکار مفید بقیه و همفکری با آنها میشود. در نتیجه یک شبکه قویتر ایجاد میکند.
همانطور که قبلا هم گفتیم حضور در شبکههای اجتماعی اهمیت زیادی دارد. پس بهتر است در شبکههای اجتماعی که به کسب و کار و حرفه شما ارتباط بیشتری دارد، فعالیت داشته باشید. پروفایلهای حرفهای بسازید و علاقهمندی خودتان را در آنها نشان دهید.
مثلا اگر کار صنعتی انجام میدهید حتما در شبکه اجتماعی لینکدین فعالیت کنید. یا اگر محصولاتی تولید میکنید که میتوانید عکسهای باکیفیتی از آنها بگیرید، حضور در اینستاگرام و پینترست اهمیت زیادی دارد. اگر آنباکسینگ انجام میدهید یا توضیحات آموزشی برای مخاطبین خود دارید، یوتیوب پلتفرم خیلی خوبی است. شبکههای اجتماعی بهترین فرصت را برای برندسازی دیجیتال به وجود آوردهاند.
همین که با خیلی از افراد هم صنفتان تفاوت داشته باشید، یک ارزش پیشنهادی خاص ارائه دادهاید. مردم باید به دلیلی شما را دنبال کنند یا از خدمات، محصولات و حتی شخصیتتان چیز خاصی به دست بیاورند. حتی اگر محصول یا خدمات خاصی ارائه نمیدهید، باید شخصیت یا داستان خاصی داشته باشید که مردم به خاطر آن شما را دنبال کنند. اگر شبیه به میلیونها نفر دیگر باشید، مخاطبان دلیلی برای دنبال کردن یا دوست داشتن شما نخواهند داشت.
اینجا است که ارزش پیشنهادی منحصر به فرد شما وارد عمل میشود. چیزی ارائه میدهید که بقیه نمیتوانند آن را ارائه دهند و به دلیل همین تفاوت و تمایز، مخاطبین به شما علاقه پیدا میکنند.
در مورد ارزش پیشنهادی دو نکته خیلی مهم وجود دارد:
اگر کمی دقت کنید، میبینید که هر برند بزرگ و معروفی به یک سری موفقیتها رسیده است. باید فکر کنید و ببینید که زمینه کاری شما چه پتانسیلهایی دارد و چگونه میتوانید برنامهریزی کنید، چه اهدافی برای خودتان تعیین میکنید و مسیر رسیدن شما به این اهداف چیست؟
اگر به برخی از بلاگرها و اینفلوئنسرهایی که در فضای اینترنت فعالیت میکنند، نگاه کنید، میتوانید مسیری که طی کردهاند را ببینید. کارهایی که انجام میدهند، نظم و دیسیپلینی که دارند، برنامههایی که برای هر مناسبت دارند و اهدافی که تعیین میکنند و زحماتی که میکشند؛ دقت به همه اینها میتواند به شما کمک کند.
داستانسرایی یکی از مراحل مهم در برندسازی است. هر شخصی زندگی خاص خودش با اتفاقات و ماجراهای منحصربهفردی دارد و یکی از موثرترین راهها برای ایجاد یک برند شخصی قانعکننده، روایت این داستان و اتفاقات است. میتوانید با بیان اینکه چه کسی هستید و چه کاری را انجام میدهید، شروع کنید. اما این توصیفات باید شکل و شمایل متفاوتی داشته باشد و تمایز شما را نشان دهد.
به این فکر کنید که چه چیزی داستان شما را منحصر به فرد میکند؟ آیا مسیری غیرعادی و جذاب برای رسیدن به جایی که امروز هستید انتخاب کردهاید؟ آیا حرفه شما اتفاقات جالبی داشته است؟ تجربیات زندگی شما چه تاثیری بر انتخابهای حرفهای شما داشته است؟ هر چه بتوانید رنگ و لعاب بیشتری به داستان خود اضافه کنید، برند شخصی شما جذابتر خواهد بود و افراد بیشتری شما و داستانتان را دنبال خواهند کرد.
بسیاری از مردم فکر میکنند که در برندسازی باید نظر همه را جلب کنند. مثلا وقتی از یک کارآفرین برند لوازم آرایشی – بهداشتی میپرسیم که مخاطب وی چه کسی است؟ ممکن است بگوید همه خانمها. در صورتی که کاملا اشتباه میکند. مخاطب این برند آرایشی خانمهایی با میانگین سن ۱۸-۴۵ سال است.
حالا اگر این برند گرانقیمت باشد، مشتری آن خانمهایی در رده اجتماعی بالا با وضعیت مالی خوب است. باز هم اگر بتوانیم بیشتر دقیق شویم، میتوانیم ویژگیهای دقیقتری تعیین کنیم. برای اینکه با این موضوع بیشتر آشنا شوید، مقاله پرسونا چیست؟ کمک زیادی به شما میکند.
پس تعیین مخاطب خیلی اهمیت دارد. بهتر است اطلاعات دقیقی در مورد سن، جنسیت، علاقهمندیها، شغل و سایر ویژگیهای مخاطب مشخص کنید و سعی کنید افرادی با چنین ویژگیهایی پیدا کنید. یعنی محتوایی تولید کنید، محصولاتی معرفی کنید و رفتاری نشان دهید که افرادی با این ویژگیها به سمت شما و برندتان جذب شوند.
خیلی از افرادی که برند شخصی میسازند یا تبدیل به بلاگر میشوند، محتوای رایگان در اختیار افراد قرار میدهند. مثل بلاگرهایی که کار با نرم افزارهای گرافیکی را آموزش میدهند، اینفلوئنسرهایی که ترفندهای آرایشی و مراقبت از پوست را در پیج خودشان مطرح میکنند و افرادی که نکتههای درسی و کنکوری مطرح میکنند. این افراد اطلاعاتشان را به رایگان در اختیار بقیه قرار میدهند.
بسیاری از مردم فکر میکنند که ارائه محتوای رایگان یک اشتباه است؛ و اگر همه آنچه را که داریم به رایگان در اختیار بقیه قرار دهیم، پس از چه راهی پول دربیاوریم؟ در این مورد چند راهکار وجود دارد:
از طرفی وقتی شما محتوایی ارزشمند و رایگان در وبسایت یا پیجتان قرار میدهید، ثابت میکنید که فردی خیرخواه هستید و تخصص کافی هم در زمینه موردنظرتان دارید. در واقع شما آنقدر اطلاعات دارید که برخی از آنها را به صورت رایگان و مطالب بیشتر را به صورت پولی ارائه میدهید. مخصوصا اگر مخاطبین از مشاوره رایگان رضایت داشته باشند، رغبت زیادی برای خرید دورههای پولی شما خواهند داشت.
بنابراین در مرحله اول در مورد محتوایی که به اشتراک میگذارید خوب فکر کنید. محتوایی روشنگرانه و مفید ارائه دهید و از مراجع قابل اعتماد استفاده کنید.
در مرحله دوم در مورد موضوعات پر سر و صدا و ترند در زمینه کاری خودتان تحقیق کنید. از چند ابزار جستجوی کلمات کلیدی مانند Google Keyword Planner ،Google Trends و Exploding Topics استفاده کنید.
مرحله سوم این است که به یاد داشته باشید که انواع محتوا را در وبسایت یا شبکه اجتماعی موردنظرتان پوشش دهید. مثلا فقط عکس پست نکنید؛ بلکه از ویدئو و متنهای تاثیرگذار و الهامبخش هم استفاده کنید. شما میتوانید از انواع محتوا مانند
استفاده کنید.
و میتوانید از این محتواها در پلتفرمهای زیر استفاده کنید:
اشتراکگذاری محتوای متنوع در چندین پلتفرم، دید شما را افزایش میدهد و به شما کمک میکند برند خود را سریعتر بسازید. در ضمن میتوانید از یک موضوع محتواهای متنوعی برای انواع پلتفرمها بسازید.
گرچه ممکن است تولید انواع محتوا امکانپذیر نباشد، اما نباید همه پست و استوریهایتان از یک نوع باشند. سعی کنید حداقل چهار یا پنج نوع محتوا را تولید کنید و هر یک را برای پلتفرم مناسب خودش انتخاب کنید. مثلا محتوای متنی برای توئیتر، محتوای تصویری یا ویدئویی برای اینستاگرام و ویدئوهای کوتاه برای تیک تاک.