مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۶ دقیقه·۴ سال پیش

هم به قدر تشنگی باید چشید


امام علی (علیه السلام) می‌فرمایند: «ای مردم، سزاوارترین کس به حکومت قوی‌ترین مردم نسبت به آن و داناترین آنان به فرمان خداوند در مورد آن است.» (۱)

به راستی چه کسی سزاوارتر از برگزیدگان معصوم خداوند برای اجرای فرامین الهی در جامعه اسلامی است؟

حضرت علی (علیه السلام) در خطبه 131 نهج‌البلاغه انگیزه خود از پذیرش حکومت را چنین بیان می‌دارد: «پروردگارا! تو می‌دانی آن چه ما انجام دادیم، نه برای این بود که ملک و سلطنتی به دست آوریم و نه برای این که از متاع پست دنیا چیزی تهیه کنیم. بلکه بدان سبب بود که نشانه‌های از بین رفته دینت را بازگردانیم و صلح و اصلاح را در شهرهایت آشکار سازیم؛ تا بندگان ستم‌دیده‌ات در ایمنی قرار گیرند و قوانین و مقررات تو که به دست فراموشی سپرده شده بار دیگر عملی شود.»

هر نظام و حکومتی دارای خصوصیاتی است که برخی از آن‌ها مـوجـب بـرتـری و امـتیاز آن حکومت از دیگر نظام‌ها می گردد که بـایـد آن‌هـا را شـناخت و در راستای بهسازی نظام به کار گرفت.

از نگاه حضرت علی (علیه السلام) ساختار حکومت نه صرفاً به دلیل نقش آن در مدیریت امور اقتصادی و اجتماعی و تامین امنیت و آبادانی و رفاه مردم، بلکه مهم‌تر از آن، به دلیل نقش حکومت در شکل‌گیری رفتار و اخلاق جامعه و سرشت و سرنوشت معنوی مردم جایگاه برجسته و مهمی پیدا می‌کند؛ همچنان که فرموده‌است: «الناس بِاُمرائهم اشبه منهم بِآبائهم» (۲) مردم به زمامدارانشان بیش از پدرانشان شباهت دارند.


ویژگی‌های حکومت امیرالمؤمنین (علیه السلام)

خـدامـحوری، عدالت طلبی، مردم‌داری، اصلاح‌طـلـبی، انتصاب مسئولین بر محوریت شایستگی، دوری از تشریفات و خان‌سالاری، ایجاد امنیت و آزادی در جامعه را می‌توان از جمله ویژگی‌های حکومت علی (ع) دانست.

۱) خدامحوری

اسـاس حـکـومـت امـام عـلی (ع) خدامحوری بود. در گفتار، رفتار و کـردارش به خدا می‌اندیشید و حکومت را وسیله می‌پنداشت نه هدف. او بـا حکومت احکام خدا را اجرا می‌کرد و مردم را با منبع فیض آشـنـا و بـه سـوی حق می‌کشاند و نور الهی را در کالبد آنان می‌دمید.

حـکومت آن حضرت بر محور دین بود نه نظرات مردم. اگر خواست مردم مـطـابـق با اسلام بود، می‌پذیرفت ولی اگر با اسلام در تضاد بود، هـرگـز به آن عمل نمی‌کرد. امام علی (ع) برای استنباط و کشف احکام خدا به دنبال خواست مردم نـبـود بـلـکه خواست خدا را در نظر داشت. اما برای اجرا و تحقق امـور حـکـومـت بـه مشورت و نقد و انتقاد مردم ارزش فراوانی می‌داد.

ایشان درباره نقد و انتقاد می‌فرمایند: «پس از گفتن سخن حق یا مشورت عدالت‌آمیز خودداری نکنید؛ زیرا من خویشتن را مافوق آن که اشتباه کنم نمی‌دانم و از آن در کارهایم ایمن نیستم، مگر این که خدا مرا در کار نفس کفایت کند که از من بر آن تواناتر است.» (۴)

اگرچه حضرت انتقاد خیرخواهانه را سازنده می‌داند، اما هشدار می‌دهد که این نقد و انتقاد و عیب‌نمایی افراد از زمامداران خویش نباید به مخالفت و تمرد و عدم اطاعت از حاکمان حق و عادل منجر شود؛ زیرا نتیجه مخالفت بی‌اساس و انتقاد مغرضانه، فساد جامعه و عدم توانایی حاکم عادل بر مدیریت صحیح و رشد جامعه است. چنان که فرموده‌است: «آفت مردم مخالفت با زمامداران است.» (۵)

۲) عدالت‌طلبی

از جمله ویژگی‌های بارز حکومت امام علی (ع)، عدالت طلبی او است کـه زبـانزد عـام و خاص است و همگان ـ حتی مخالفین او ـ به آن اعـتـراف دارنـد. امـام در اجـرای عدالت هرگز مصلحت‌اندیشی نمی‌کـرد. از این رو عدالت طلبی امام را بسیاری تاب نیاوردند و کوس جدایی طلبی زدند و به چالش کشیده‌شدند و یا دست به شمشیر بردند و در کوی و برزن دست به مخالفت زدند. اما امام علی (ع) می‌فرماید: «به خدا سوگند که داد ستم دیده را از آن که بر او ستم کرده بستانم.» (۶)

ابـن عـباس می‌گوید: روزی وارد خیمه امام در ذی‌غار شدم و دیدم امـام (ع) مشغول پینه کردن کفش کهنه‌اش است. امام (ع) از من سوال کـرد: «ابن عباس قیمت این کفش کهنه چه قدر است؟» پاسخ دادم: «هیچ.» امـام فـرمـود: «ارزش همین کفش کهنه در نظر من از حکومت و امارت بـر شـمـا بـیـش‌تر است، مگر آن که به وسیله آن عدالتی را اجرا کـنـم، حقی را به ذی حقی برسانم، یا باطلی را از میان بردارم.» (۷)

۳) اصلاح‌طلبی

از جـمـلـه ویـژگـی‌هـای حکومت امام علی (ع)، اصلاح‌طلبی است. امام هـنگامی به حکومت رسید که جامعه از مسیر اصلی و از تـوحـیـد فاصله گرفته‌بود. دورانی که احادیث جدیدی به نقل از پیامبر وارد دیـن شـده و احکام اسلام ناب محمدی کم‌تر بیان می‌شد، و بـه بعضی از احکام نیز عمل نمی‌شد. در نتیجه جامعه هر روز از مرکز هرم دورتر مـی‌شد. کار به جایی کشید که اعیان و اشراف و باندهای ثروتمـنـد (۸) در راس حـکومت قرار گرفته، ارزش‌های اسلامی پایمال شده، بـسـیـاری از تـبعیدشدگان زمان پیامبر برگشته و به حکومت رسیده‌بـودنـد. به همین دلیل امام (ع) استانداران را عوض کرد. همچنین در صدد برآمد تا پول‌هایی را که در زمان عثمان از بیت‌الـمـال به افراد بذل و بخشش شده‌بود، پس بگیرد. از این رو بعد از بیعت مردم با او بر منبر رفت و در این خصوص فـرمـود: «به خدا قسم، اگر از بخشش‌های عثمان چیزی پیدا کنم که به وسیله آن زن‌ها ازدواج کرده‌اند و کنیزانی خریداری شده‌اند، الـبته آن‌ها را می‌گیرم و به صاحبانش بازمی‌گردانم، چون که در کـار عـدالـت برای مردم عرصه‌ای وسیع است و هرکس از عدل بگذرد، دل‌تنگ می‌شود و ظلم و جور او را دل تنگ‌تر می‌کند.» (۹)

۴) صیانت کارگزاران

با آن که حضرت علی (علیه السلام) اهتمام ویژه‌ای در انتخاب کارگزارانی شایسته و باکفایت داشت، و افرادی را که از هر لحاظ لیاقت کافی برای اداره امور جامعه داشتند به کار می‌گماشت، ولی پس از انتخاب آنان را به حال خود وانمی‌گذاشت و به شیوه‌های گوناگون تلاش می‌کرد آنان را از افتادن در دام انحراف باز دارد. برخی از این شیوه‌ها عبارتند از:

الف) نشان دادن راه

آن حضرت با نشان دادن و بیان کردن خط مشی و شیوه رفتار یک کارگزار صالح، کارگزاران را نسبت به لغزش‌هایی که در طریق قدرت وجود دارد آگاه می‌ساخت. «ای مالک! بدان من تو را به کشوری فرستادم که پیش از تو دولت‌های عادل و ستمگری بر آن حکومت داشتند و مردم به کارهای تو همان گونه می‌نگرند که تو در امور زمامداران پیش از خود می‌نگری و همواره درباره تو همان خواهند گفت که تو درباره آنان می‌گفتی ... از گذشت خود آن مقدار به آن‌ها عطا کن که دوست داری خداوند از عفوش به تو عنایت کند.» (۱۰)

ب) انجام بازرسی مستمر

آن حضرت همیشه به فرمانداران خود توصیه می‌نمود که افرادی خبره و متعهد و امین به عنوان بازرس، به صورت آشکار و پنهان کار عاملان و کارمندان حکومتی را مورد بررسی قرار دهند؛ و آنچه را که مشاهده می‌کنند به فرمانداران گزارش دهند. چنان که به مالک اشتر چنین امر می‌فرمایند: «کارهای آنان را زیر نظر بگیر و [برای آنان] ماموران مخفی راستگو و باوفا بگمار؛ زیرا مراقبت و بازرسی پنهانی امور آنان، سبب می‌شود که آنان به امانت داری و مدارای با مردم وادار شوند. اعوان و انصار خویش را سخت زیر نظر بگیر. اگر یکی از آنان به خیانت دست زد و گزارش ماموران مخفی تو بر اتفاق آن را تایید کرد، به همین مقدار از شهادت بسنده کن و او را زیر تازیانه کیفر بگیر و آن چه به خاطر اعمالش به دست آورده از او بگیر و او را در جایگاه ذلت قرار ده و علامت خیانت بر او بگذار و طوق بدنامی به گردنش بیفکن.» (۱۱)

ج) توجه خاص به ضعفا و ستم‌دیدگان

امام علی (علیه السلام) در روش حکومتی خویش همیشه این را مدنظر داشته و تاکید می‌ورزیدند که به همه انسان‌ها به یک چشم نگریسته‌شود و در بین آنان تساوی حقوق و امکانات فراهم آورده‌شود. در توصیه‌هایی که آن بزرگوار به کارگزاران خود داشته‌اند چنین آمده است: «سپس خدا را خدا را در طبقه پایین از مردم، آنان که راه چاره ندارند؛ از تهی‌دستان و نیازمندان و گرفتاران و کسانی که [به خاطر بیماری] زمین‌گیر شده‌اند [مراقب باش].» (۱۲)

منابع:

۱: نهج‌البلاغه خطبه ۱۷۳

۲: تحف‌العقول، ابن شعبه حرانی، ص ۱۴۴

۴: نهج‌البلاغه، خطبه ۲۱۶

۵: غررالحکم، آمدی، عبدالواحد، ص ۱۵۴

۶: تجلی امامت (تحلیلی از حکومت امیرالمومنین علی (ع)) ناظم زاده، قمی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی

۷: سیری در نهج‌البلاغه آیت الله مطهری

۸: علامه امینی (ره)، الغدیر، جلد ۸

۹: نهج‌البلاغه خطبه ۱۵

۱۰: نهج‌البلاغه نامه ۳۸

۱۱: نهج‌البلاغه نامه ۵۳

۱۲: همان

برای ورود به کانال پیام‌رسان تلگرام «مکتوبات هیأت ‌الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.

هیأت الزهرا سدانشگاه صنعتی شریفنشریه حیاتحکومت اسلامیزینب محمودی
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید