ویرگول
ورودثبت نام
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۶ دقیقه·۵ سال پیش

آری به‌اتفاق، جهان می‌توان گرفت

پس از عروج سهردار سلیمانی، خیلی‌ها با قلم و قلبشان #انتقام_سخت را زمزمه می‌کنند. اما این که این انتقام را چرا و گچگونه باید گرفت، محل تحلیل و گفت‌وگوی بسیاری از ماست. در زیر، مشتی نمونه‌ی خروار، از ایده‌هایی که این روزها بین شریفی‌ها سینه به سینه می‌گردد، آورده‌ایم.


احتیاط شرط عقل است

به‌قلم: امیرمحمد واعظی_ 98 ارشد سیاست‌گذاری

همه‌ي ما بسيار شنيده‌ايم که احتياط شرط عقل است. اما خيلي از ما اين حرف حکيمانه را بد معني مي‌کنيم و آن را ترجمه مي‌کنيم به بي‌عملي و ميان‌مايگي. احتياط را اگر محاسبه و سبک‌سنگين کردن پيش از عمل در نظر بگيريم، بايد بدانيم که نتيجه‌ي اين محاسبات گاهي مي‌شود سخت عمل کردن. آن‌چنان سخت که طرف مقابل ديگر جرأت تکرار به خود ندهد.

گاهي، چون سگي زبان‌نفهم جلوي آدم پارس کند بايد سنگ يا چوبي پيدا کرد و با قدرت تمام به سمتش حمله برد تا ديگر جرأت نکند طرف ما بيايد. حالا هرچه‌قدر هم که بخواهي خويشتن‌داري کني فقط به سگ گرسنه وعده‌ي طعمه‌اي بي‌دردسر با گوشتي نرم را مي‌دهي.

دنياي سياست، دنياي قدرت است و قدرت، قواعد خودش را دارد. در منطق قدرت اگر کسي به تو سيلي زد، اگر در گوشش نکوبي، بار بعد چنان بر صورتت مشت مي‌زند که دنداني براي نشان‌دادن در دهانت نماند.

بله گاهي نرمش و تغافل شرط عقل است ولي نه در جواب سيلي؛ بلکه اگر دشمن سقلمه‌اي به تو زد شايد نيرزد که صدايش را دربياوري، ولي در برابر چنين ضربه‌اي بايد چنانش بکوبي که پولاد کوبند آهنگران!

حال که دشمن چنين ضربه و ثُلمه‌ي بزرگي بر پيکره‌ي کشور و ملت ما وارد کرده‌است اگر پاسخش را ندهيم، بار بعد معلوم نيست چه بر سرمان بياورد. بايد به ياد داشته‌باشيم که تحليل خطي از يک موضوع امنيتي و نظامي، ساده‌انديشانه و عافيت‌طلبانه است. الآن ما در وضعيت ضعف در برابر ارتش روسيه‌ي تزاري در زمان فتحعلي‌شاه نيستيم که کسي بگويد نبايد کاري بکنيم که گلستان به ترکمنچاي تبديل شود!

بله، نيروي ما از نظر تجهيزات و امکانات با آمريکا قابل‌مقايسه نيست ولي دقت کنيد که ما سوريه را با امکانات کمتر و در وضعيت بسيار بسيار بدتري حفظ کرديم و آمريکا را از اشغال عراق پشيمان نموديم. حال هم اگر کسي خيلي نگران جنگ با آمريکا هست، بايد بگويم نگران نباشد؛ چرا که هيچکس طالب جنگ رودررو با آمريکا نيست و آن کساني که بايد براي انتقام سخت برنامه‌ريزي کنند فرماندهاني عاقل هستند که سال‌هاست در عين نبرد مستقيم با آمريکا، کشور را وارد جنگي تمام‌عيار با آن‌ها نکرده‌اند.


اگر صبر و ثبات‌قدم، آنگاه نصرت الهی

به‌قلم: امین شریفی_ 96 ارشد مکانیک

تيتر اول اخبار تمام جهان به سردار سپهبد شهيد حاج قاسم سليماني که به دست شقي‌ترين افراد به شهادت رسيد، اختصاص پيدا کرده‌است. يکي از دوستان، جمعه مي‌گفت: اگر تا يکشنبه ايران جواب ندهد، ديگر از جمهوري اسلامي نااميد مي‎‌شوم. يکي ديگر از دوستان ديروز مي‌گفت: واقعاً اگر جواب ندهند، بايد فاتحه را خواند! و... در طرف ديگر، صحبت‌هايي از خويشتن‌داري شنيده مي‌شود. آمريکا و ساير کشورهاي هم‌سويش اعلام کرده‌اند که بياييد مذاکره کنيم. در توييتر، يادداشت‌هاي متعددي ديده مي‌شود که با توصيه‌ي پرهيز از عجله، قصد دارند ملت از حق خود کوتاه بيايد و البته عده‌اي پشت اين نقاب، ترس و نفاق خود را مخفي مي‌کنند. در واقع عده‌اي افراط‌گونه مي‌خواهند تا يکي‌ دو روز آينده، حداکثر يک هفته‌ي آينده، انتقام سخت گرفته‌شود؛ و عده‌اي هم تفريط‌گونه طلب مي‌کنند که هيچ واکنشي صورت نگيرد. به نظر مي‌رسد هر دو رويکرد غلط مي‌باشد.

آيه اي از قرآن به نظرم مي‌تواند تا حدي پاسخ را روشن کند: «ربنا افرغ علينا صبراً و ثبّت اقدامنا و انصرنا علي الکافرين». در ادبيات ديپلماتيک و بين الملل، الفاظ مبناي توحيدي و انقلابي ندارند.(براي مثال، مفهوم انقلابي‌گري، تندروي خوانده مي‌شود يا دوري از عقلانيت). آيه‌اي که بالاتر مطرح شد، در مرحله‌ي اول به پيروزي رسيدن در مقابل کافران، صبر را مطرح مي‌کند؛ اما صبر از لحاظ محتوايي با خويشتن‌داري تفاوت مبنايي دارد. خويشتن‌داري در واقع مي‌خواهد خشم را سرکوب کند، در حالي‌که شکر اين نعمت الهي در درست و به‌جا و به موقع استفاده کردن از آن است. مرحله‌ي اول، صبر است. «صبر» با «خويشتنداري» و «پرهيز از عجله» به اندازه‌ي فاصله‌ي گفتمان انقلابي تا ديپلماتيک تفاوت مبنايي دارد.

انگار مسير صبر ريزش زيادي دارد که در قسمت دوم درخواست ثبات قدم از خداوند مطرح مي‌شود. ديروز در مقاله‌اي مي خواندم: ما هنوز انتقام خون عماد مغنيه را هم نگرفته‌ايم؛ نيز شهداي قبلي را، تا چه رسد به سيدالشهداء(ع)... بماند... ممکن است انتقام اصلي حاج‌قاسم سال‌ها طول بکشد. در اين مسير بايد صبر و ثبات قدم داشت. با رعايت اين دو راهکار است که به نصرت الهي بر کافران خواهيم‌رسيد. نصرتي که خداوند وعده داده، اگر نصيب کسي شود، هيچ غلبه‌اي بر او نمي‌توان داشت و در صورتي نصيب کسي مي‌شود که اول خدا را ياري‌کند.


گام دوم

به‌قلم: محمدحسین اعلمی_ 94 کامپیوتر

نسل ما سفر کردن امام خميني(ره) را نديده بود. فقط خاطرات و رواياتي شنيده بود از لحظات بهت يک ملت و روزهاي ترکيدن بغضش و جاري شدن اشک‌هايش. با اينکه شنيده بوديم، اما نمي‌توانستيم درک کنيم، تا جمعه صبح 13 دي 98 و آن لحظات عجيب… . بگذريم که غم سردار هنوز بر دلمان سنگيني مي‌کند و جا دارد هزاران کلمه دربا‌ره‌ي اين داغ بنويسم، اما اکنون ماييم و دنياي «شهيد» قاسم سليماني؛ چه بايد کرد؟ به باور نگارنده دو گام براي هدر نرفتن خون مقدس اين سردار شهيد ضروري است.

گام اول، بدون هيچ شکي انتقام سخت از دشمن است. اما چرا؟ به چندين دليل؛ نخستين سخن اين‌که اقدام دشمن به تصديق همگان يک «اقدام نظامي» بود و همان‌گونه که اخيرا نماينده‌ي ايران در سازمان ملل در مصاحبه‌اي گفت: «قطعا پاسخ يک اقدام نظامي، اقدامي نظامي است». سخن دوم، مختصرا اين‌که: «کسي که به جنگ پشت مي‌کند، آن را به خانه مي‌آورد». و مفصلا اين‌که به گواه تاريخ و منطق مبارزه با ظالم، عدم واکنش هم‌تراز و سخت به يک اقدام، مخابره‌ي سيگنال ضعف و پايين آوردن هزينه‌ي حمله‌هاي بعدي عليه اين خاک و اين ملت است، و هيچ بعيد نيست اقدام بعدي دشمن در همين خاک عزيز و وحشيانه‌تر باشد. يا به زباني ديگر شدت انتقام ايران به اين اتفاق، تعيين‌کننده‌ي وضعيت امنيت فرداي ماست و هزينه‌ي آن هرچه باشد از هزينه‌ي وحشي‌گري‌هايي که در صورت پاسخ ندادن به دنبال خواهد آمد، کمتر است. از بازيابي اعتبار و شرافت مردم و... کشور هم بگذريم که در اين بحث نمي‌گنجد.

و اما گام دوم. اتفاق عجيبي که ريخته شدن خون پاک اين شهيد رقم زد، جان گرفتن دوباره‌ي نهضت خميني(ره)، فارغ از مرزبندي‌هاي رايجي بود که براي ما متصور بود؛ وحدت و جمع شدن همه‌ي سلايق، عقيده‌ها، نگاه‌ها و آدم‌هاي مختلفي که عشق به ايران در دلشان بود، زير پرچم اندوه و خون‌خواهي حاج قاسم و مبارزه با شيطان بزرگ و فرعون زمان. و اين وحدت مقدمه‌ي گام دومي است که ديگر فقط نظامي و امنيتي نيست؛ بلکه علمي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي است و آن ساختن ايران عزيزمان در زمينه‌هاي مختلف است. گامي که هر چند تاريخ کشورمان ثابت کرده جنس آن براي ما از گام اول پيچيده‌تر و سخت‌تر است، و به اتفاق نظر درباره‌ي آن، از مبارزه‌ي نظامي سخت‌تر است و بارها به چنددستگي و نااميدي بين ما منجر شده، ولي وحدت و شور برآمده از ريخته شدن اين خون پاک، بهترين مقدمه است که نسل ما برخيزد و ايران عزيز و استکبارستيز را همه‌جوره بسازد. انشاءالله...

انتقام سختویژه نامهسوگنامه سردار
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید