آیات انتهایی سورهی ضحی، بازگوکنندهی ارادهی خداوند بر نصرت و حراست از مردی برگزیده هستند. هنگامی که خداوند بندهای را برای انجام یک مأموریت عظیم برمیگزیند، «خود» عهده دار تربیت، پرورش و حفظ و حراست او میشود.
پس همین که نذر همسر عمران قبول شود، پرورش فرزندش با خود خدا خواهد بود:
فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا
پس پرودگارش او را به صورت نیکویی پذیرفت، و به طرز نیکویی نشو و نما داد (آل عمران ۳۷)
و چون موسی علیه السلام برای انجام رسالت الهی، و مقابله با فرعون انتخاب می شود، «ساختن» موسایی که برای انجام این ماموریت عظیم شایسته باشد، بر عهدهی خدا خواهدبود:
وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِی
و تو را برای خودم ساختم (طه ۴۱)
بر موحدی که به نور قرآن و عترت روشن شده، پوشیده نیست که عهدهدار شدن خداوند متعالی و حکیم امور فردی را، و نسبت دادن چنین افعالی به خداوند، به این معناست که خداوند برای تربیت و حراست این بندگان ویژهی خود، بر روی زمین «کارگزاران»ی از جانب خود میگمارد. بنابراین، کفالت مریم سلام الله علیها، به گردن پیامبر بزرگوار خدا، حضرت زکریا علیهالسلام خواهدبود:
وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا
و زکریا را کفیلِ او قرار داد (آل عمران ۳۷)
و برای حفظ موسی از گزند فرعون، به مادر موسی وحی خواهدشد:
وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي ۖ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ
و به مادر موسی الهام کردیم که او را شیر بده، پس هنگامی که [از سوی فرعونیان] بر او بترسی به دریایش انداز، و مترس و غمگین مباش که ما حتماً او را به تو باز می گردانیم، و او را از پیامبران قرار می دهیم. (قصص ۷)
با این نگاه، این سوال به ذهن متبادر میشود که: تدبیر خداوند برای پرورش و حراست از «سرآمد تربیتیافتگاناش» چه بوده؟ و کارگزاران خدا که عهدهدار این مسئولیت عظیم شدند چه کسانی بودهاند؟
پاسخ، در آیات انتهایی سورهی مبارکه ی ضحی نهفته است.
اولین مسأله دربارهی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، مسألهی سرپرستی و کفالت است؛ خصوصا که به فرمودهی قرآن، این رسول گرامی «یتیم» است.
أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى
آیا تو را یتیم نیافت، پس پناه داد؟ (ضحی ۶)
طبق آن چه گذشت، و طبق نص آیه، خدا خود عهدهدار سرپرستی حبیباش است و او را کفالت می کند، اما به واسطهی چه کسی؟ سید قریش، حضرت ابوطالب علیهالسلام عهده دار این مسئولیت خطیر و کارگزار خداست.
اما مسأله به این جا ختم نمی شود. حضرت ابوطالب علیهالسلام، علیرغم سروری بر قریش، مردی است فقیر. علاوه بر این، وقتی انقلاب رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله، منافع تمام صاحبان قدرت و سرمایهی آن روز جزیرة العرب، از مشرکان تا اهل کتاب را به خطر می اندازد، طبیعی است که آنان با تمام قوای خود به مقابله با ایشان پرداخته، و دست به جنگ اقتصادی بزنند. جنگی که آینه ی تمام نمای آن، سه سال طاقت فرسا در شعب ابی طالب است. بنابراین، لازم است که خداوند رسولاش را کفایت نموده و برای این موضوع نیز تدبیر بیندیشد. همین طور هم هست:
وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَى
و تو را تهیدست نیافت، پس بینیاز ساخت؟ (ضحی ۸)
خداوند است که رسولاش را بینیاز می سازد، و این بار، کارگزار خدا، کسی نیست جز مادر همهی مؤمنان، حضرت خدیجه سلام الله علیها.
اما، گامی دیگر لازم است تا فضیلت ام المؤمنین به تمامی در این سورهی مبارکه نمایان شود، و آن این است که خداوند با این فعل عظیم و مسئولیت الهی حضرت خدیجه، به پیامبرش اقامه ی حجت می کند و به خاطر آن، مأموریتی ویژه به ایشان میدهد:
وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَى ... وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ
و تو را تهیدست نیافت، پس بینیاز ساخت؟... «پس» تهیدست حاجتخواه را از خود مران! (ضحی ۸ و ۱۰)
بنا به این آیات شریفه، نتیجه این خواهدشد که هر سائلی، تا قیام قیامت، به در خانهی رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله، و به تبع ایشان اهلبیت علیهمالسلام رود، طلب حاجتی نموده و پناهنده شود، آنچه به او عطا میشود، همه به طفیل حضرت خدیجه سلام الله علیها خواهد بود...
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.