تعبیر «أَنَا مِنْ حُسَيْن»
در حدیث پیامبر هست که فرمودند «حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَيْناً حُسَيْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاط»، برخی میگویند در جامعه آن زمان برای ابراز محبت از اینگونه جملات استفاده میشده، اما یک برداشت خاصتر هم از این حدیث وجود دارد، که به نظر دقیقتر است و راجع به عبارت «أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ» است، زیرا «حُسَيْنٌ مِنِّی» بیان مشخصی است و مفهوم مشخصی دارد.
«أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ» به این معنی است که کار پیامبر به واسطه اباعبدالله است که تداوم پیدا میکند، معروف است میگویند «الاسلام محمدی الحدوث و الحسینی البقاء»
اگر برداشت دوم را بپذیریم میشود آن را به اقامهی عزاداری هم نسبت داد؟ به این معنی که بقای اسلام به واسطه عزاداری بر امام حسین(ع) است؟
بله به نظر بنده میشود؛ زیرا میشود گفت بقای اسلام وابسته به امامت است و منظور پیامبر از «أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ» همین امامت است و میشود این را تسری داد به عزاداری اباعبدالله.
امام خمینی(ره) هم فرموده بودند این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. در این برداشتی که گفته شد از تعمیم «أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ»، ظاهرا میزانی از بزرگنمایی وجود دارد، چون بقای اسلام وابسته به عزاداریها شدهاست.
اگر بقای اسلام را وابسته به امامت بدانیم، میشود گفت هیاتها هم موثرند اما نمیشود به همین صراحت این را گفت که بقای اسلام به برگزاری هیات وابسته است.
گفتمان انقلاب اسلامی، گفتمانی جامعه
تعریضی به جمهوری اسلامی مطرح میشود این است که جمهوری اسلامی بسیار به شعائر اهمیت میدهد، میگویند گفتمان انقلاب اسلامی، گفتمان فقه است و سینهزنی. البته جمهوری اسلامی با عنوانهای دیگر هم متهم هست، اسلام سیاسی، اسلام حوزوی، اسلام فلسفی و ...، همه این اتهامها هم تا حدی قبول است چون گفتمان جمهوری اسلامی جامع است.
تقسیم بندی تعریضها به هیآت
بحث راجع به هجمههایی است که به مراسمات سیدالشهدا میشود، به طور کلی میتوان اینها را به دو دسته تقسیم کرد، یک دسته کسانی هستند که متعرض جمهوری اسلامی میشوند و مسئلهشان دین و فقه و هیات نیست، مسئلهشان خود جمهوری اسلامی است و به دنبال مقابله با جمهوری اسلامی هستند و به هر امری تمسک میجویند، من جمله هیاتها، خصوصا در این ایام. دسته دوم با هیاتها مسئله دارند نه با جمهوری اسلامی، اینها غالبا این سوال را مطرح میکنند که منشا این مجالس چیست؟ کارکردهایش چیست؟ چرا این فروع دین انقدر با اهمیت است؟ از ناحیه دسته دوم هم ممکن است حملهای به جمهوری اسلامی بشود، بیشتر از این باب که چرا جمهوری اسلامی انقدر به هیاتها بها داده است؟
در یک بخشهایی هم این دو دسته به هم میرسند، اما مبنا و انگیزه متفاوت است.
مبانی دینی مجالس مذهبی چیست؟ شعائر، نزدیکترین مفهوم دینی است، این کلمه چهار بار در قرآن آمده، و غالبا راجع به مسئله حج است. ربط شعائر با مجالس مذهبی چیست؟ در فقه مفهوم شعائر کمی بسط پیدا کرده، شعائر را گفتند نشانه خدا، یعنی هر چیزی که ما را به یاد خدا بیاندازد.
ویژگیهای شعائر
ویژگیهای شعائر چیست؟ شعائر یک پدیده طبیعی است، یک واکنش طبیعی است به مواردی که برای ما عزیز هستند و به خودیخود اتفاق میافتند، یک امر وجودی است، یک واکنش است، در مقابل یک شخص محترم یا یک اتفاق محترم.
شعائر قوائد از پیش تعیینشده ندارند، چارچوب مشخصی از طرف فقه برای آن تعریف نمیشود.
شعائر بیش از این از سیره ریشه داشته باشد، از سنت ریشه داره، همانطور که گونههای عزاداری ما متنوع است.
شعائر از عنوانش برمیآید که جلوه بیرونی دارد، شما میخواهید به دیگران نشان دهید چون جنبه ابرازی و اظهاری دارد، جمعی است.
شعائر یک کارکردهایی داردکه مدنظر شارع بوده، یعنی وقتی شارع شما را به این سمت سوق داده یعنی حکمتی در او بوده، نزد شارع کارکرد مطرح است، ما برای پیامدها شرکت نمیکنیم، ما درگیر این پدیده هستیم، اگر شما روزی برای این کارکردها در هیئت شرکت کنید انگار شرکت نکردهاید! اگر ما روزی برای جلوهگری برای دیگران شرکت کنیم انگار شرکت نکردهایم، اما ما درگیر امام حسین هستیم و اینگونه است که بر ما اثر دارد.
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.