اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ {رعد، 11}»؛
گفته شد محضر دوستان عزیز که براساس این آیه آنچه باعث تغییر شرایط جامعه میشود، تغییراتی است که در درون انسانها رخ میدهد و خداوند تغییرات بیرونی را رقم نمیزند مگر به واسطهی آنکه در درون تغییراتی اتفاقاتی افتادهباشد.
سلب نعمت
معمولاً آغاز الطاف خداوند و نعمتهای خداوند بدون سبب انسانی، بدون سبب درونی، بدون لیاقت به معنای خاصش که ظرفیت ایجادکردن توسط انسان و بعد نزول نعمت هست اتفاق میافتد. یعنی خداوند نعمتهایش را بیحساب، نعمتهایش را بدون استحقاق به انسان عنایت میکند.
آیهی دیگری هست در سورهی مبارکهی انفال، آیهی ۵۳ که اشاره میکند آن شرایط داخل جامعه نعمت است. خدا تغییر نمیدهد نعمتی را به گروهی و جامعهای داده، مگر اینکه خودشان آنچه را در جان و در درون جامعه هست، در آحاد انسانهای این جامعه هست، تغییر دهند. و خدا این نعمت را به واسطهی این تغییر درونی سلب کردهباشد.
این جامعه یک دفعه به جایی میرسد که اصلا امکان دفاع از خلیفه و امام برایشان وجود ندارد! فردی به خلافت میرسد که حوضچههایی از شراب برای خودش درست میکرد و شناکنان شرابخواری میکرد. خدا میفرماید کسی نیاید و بگوید که خدایا چه شد که یک دفعه ما مثل امیرالمؤمنین را از دست دادیم و مثل ولید و امثال ولید و عبدالملک و بچههای عبدالملک بر این جامعه اسلامی حاکم شدند؟ خدا میفرماید که بگرد ببین چه تحولی در درون خودتان، در درون جامعهات ایجاد شد که به اینجا رسیدی؟
چه موضوعاتی باعث میشود نعمتهایی را که در اختیار داریم از دست بدهیم، چه موضوعاتی موجب میشود نعمت فراوان شود؟ میفرماید: خدایا ببخش آن گناهانی از من را که باعث تغییر نعمت میشود. امام میفرماید: خدایا ببخش آن گناهی را که موجب شد محروم از نعمت تو شوم و این تغییر نعمت اتفاق بیفتد. به واسطهی عمل من، به واسطهی گناه من.
نعمات بیحساب
اشارهای به بعضی نعمتها داشته باشیم؛ خدا در قرآن میفرماید ما شما را غرق در نعمت کردیم. نگاه میکنیم میبینیم گاهی دفع شر دشمنان است. در جایی دیگر خطاب به بنی اسرائیل میگوید: این نعمتی که خدا شما را نجات داد از اسارت و از بردگی و به آزادی رساند. در جایی خطاب به مسلمانان: این نعمت را به یاد بیاورید شما با هم دشمن بودید، نسبت به هم عداوت داشتید خدا الفت و همبستگی و مهربانی و مودت بین شما به وجود آورد. مجموعهی نعمتهایی که به حوزهی امینت، آزادی، دین، اسلام، قرآن، ولایت، وجود شریف انبیاء به عنوان نعمت خداوند در قرآن تصریح کرده، خیلی فراوان است.
ارادهی عظیم خدا
در نگاه عرفانی شما در فضای اتفاق عاشورا، تجلی ارادهی عظیم خداوند در نشاندادن بندگی محض و مطلق از طرف یک بندهی برگزیده و خالص و مصفای خدا را میبینید. ولی خود واقعهی عاشورا به صورت عینی به آن نگاه کنیم، فاجعهای است در حکومت اسلام، جنایتی است که اتفاقاً آثارش تا مدتها بر پیکرهی جهان اسلام باقی ماند. در کتابهای معتبر ما هست، میفرماید خداوند اراده کردهبود که جامعه به مدار و به مسیر اصلی خودش برگردد، اما جامعه سستی و نااهلی نشان داد و خداوند این جامعه را لایق ندید و ارادهی خودش را تغییر داد.
مرحوم آیت الله العظمی بهجت رضوان الله تعالی میفرمود: در این اتفاقاتی که مقدمات ظهور هست، علائم حتمی و علائم غیرحتمی، نهایتاً میفرمود که حتی علایم حتمی هم به یک معنا ضرورتی ندارد رخ بدهد تا ظهور اتفاق بیافتد. خودشان فرمودند اگر خدا اراده بکند و تصمیم بر این امر قرار بگیرد که ظهور اتفاق بیفتد، خداوند امر فرج را یک شبه اصلاح خواهد فرمود.
تغییر درونی توابین
جامعهی امام حسین (ع) گرفتاریهایی را داشت، چه اتفاقی در این جامعه میافتد که در این جمع دلبستهی امام حسین (ع)، امام به مسلخ میرود؟ آقا از کجا میگویید اینها دلبستهی امام حسین (ع) بودند؟ شاهدش قصهی توابین است. همان کسانی که با تاخیر باعث شدند امام حسین (ع) به شهادت برسد، تصمیم به توبه گرفتند قسم هم خوردند یا کشته میشویم یا انتقام میگیریم، برگشتی نداریم. سه هزار نفرشان در قیام توابین کشته شدند.
اشک بر حسین (ع)
امام رضا (ع) میفرمایند: ابن شبیب، اگر بر حسین گریه کنی و اشکت بر گونههایت جاری شود، خدا همهی گناهانت را میبخشد، کوچک و بزرگ، کم یا زیاد. حسین (ع) عزیز خدا و محبوب خداست و هر کسی با این دردانهی خدا اندک ارتباطی بگیرد، خدا به او عنایت میکند، خدا به او لطف خواهد داشت.
امشب، شب دوم محرم، روز ورود امام حسین (ع) و کاروانش به وادی کربلا و ماندن در اینجاست.