مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

استیک اند بار


شما تلاش نمی‌کنید؟

شما برای حفظ منافعتان کاری نمی‌کنید؟

شما اجازه می‌دهید کسی به شما توهین کند و یا حتا شما را تهدید؟

آیا حق ندارید که پاسخ بدهید؟ و یا حقوق و مزایای خود را پس بگیرید؟

شاید فکر کنید پاسخ این سوالات روشن است اما نه، اشتباه نکنید!

در همین کشور کسانی هستند که این حق را نادیده می‌گیرند و حتی به بعضی از انسان‌ها اجازه نمی‌دهند که منافعشان را حفظ کنند... اجازه نمی‌دهند کسانی به مزایای از دست‌رفته‌شان برسند... اجازه نمی‌دهند آزادی داشته باشیم و همچون گذشته زندگی کنیم...کارخانه‌هایمان را تعطیل می‌کنند و سرمایه‌های ما را به باد می‌دهند... زندگی آرام ما را مخدوش می کنند و حتا به «سگ» های ما هم احترام نمی گذارند... او چرا؟ او که دیگر حیوان است!

مایه تاسف است نه؟

کسانی که خود را مالک آب و خاک کشورشان می‌دانند ولی فکر نمی‌کنند که این آب و خاک صاحبان دیگری هم داشته است...

چرا فراموش می‌کنید؟ چرا ساکت می‌نشینید تا عده‌ای تاریخ را به گونه‌ای که خودشان دوست دارند تعریف کنند و واقعیات را تحریف؟

فقط شعار شعار شعار

خسته نشدید؟

این همه مرگ گفتید چه حاصل شد؟ چرا نمی‌گذارید ما به حقمان برسیم؟ چرا نام ما را تغییر می‌دهید؟ چرا دستمان را کوتاه می‌کنید تا فقط خودتان مالک آب و خاکتان باشید؟ این همه کشور در این جهان هستند که واقعا با انسانیت و سخاوت، منافعشان را با ما شریک می‌شوند و شما... هِه... خنده دار است. بویی از شرافت نبرده‌اید ای آریایی های به اصطلاح مسلمان!

کره جنوبی، ژاپن، آلمان و... شاید مسلمان نباشند ولی سخاوتمند هستند و اهل بخشندگی و از همه مهم تر «اهل صنعت!»

شما چه دارید؟ موشک؟ انرژی هسته‌ای؟ که چه بشود؟ این‌ها مثلا صنعت پیشرفته است و خودتان می سازید؟ وقتی می‌شود چیزی را خرید، چرا پول مردمتان را خرج ساخت آن می کنید و «فقر» را ریشه‌کن نمی‌کنید؟

چرا «نام» ما را «تغییر» می دهید؟ به چه حقی؟

اگر اینقدر عجولانه تصمیم نمی‌گرفتید همه چیز درست می شد... اگر می‌خواستید الآن اینقدر بدبخت نبودید...

اول اینکه اگر به ما احترام می‌گذاشتید و حتا سگ‌هایمان را به «رسمیت» می شناختید...

دوم اینکه اگر به ما احترام می‌گذاشتید و وقتی نِی هایمان را در جامِ چاهِ نفت‌تان گذاشته بودیم و یا گالن گالن سر می‌کشیدیم، آن را از «دهانمان» بی ادبانه جدا نمی کردید...

سوم اینکه اگر می‌گذاشتید مثل همه کشورهای متمدن جهان در کشورتان پایگاه نظامی داشته باشیم که در اختیار و به «فرمان» ما باشد...

چهارم اینکه اگر به جای تولید پرهزینه موشک و انرژی هسته و نانو و زحمات و پیشرفت‌های زیاد علمی در این زمینه ها، مثل بقیه کشور های متمدن و پیشرفته می‌آمدید و آن را با کمی هزینه «بیشتر»، همان ها را، بله همان موشک‌ها و صنایع را یا شاید کمتر «اصلا مهم نیست» ولی از «ما» می‌خریدید، الآن می‌توانستید رفاه بیشتری داشته باشید، ولی افسوس که فکر می‌کنید می‌توانید! چرا فکر می‌کنید تولید چند موشک ضِدّ رادار و نقطه زنِ بالستیک دلیل بر این است که خواهید توانست خودروی بهتری هم تولید کنید؟!

پنجم اینکه اگر «شاهنشاهی» را که ما برایتان انتخاب کرده‌بودیم را بیرون نمی‌کردید، الآن همه زنان‌تان «برهنه» در سواحل دریای خزر راه می‌رفتند و همگی دوستانه کنار هم راه می‌رفتیم فارغ از نژاد و ملیّت و جنسیت...

ششم اینکه اگر می‌پذیرفتید که نماینده ما در منطقه باشید با «پنجمین ارتش جهان» و نه اینکه قدرتِ دیگری در مقابلِ ما در منطقه باشید؛ الآن ما مجبور نبودیم هفت هزار میلیارد دلار برای «امثال داعش» خرج کنیم، تا امنیت شما را تهدید کند و یا هر سال با صد و ده میلیارد دلار، «عربستان» را بدوشیم تا نماینده ما باشد و اسلحه‌های ما را بخرد تا بتواند جلوی شما بایستد و باز هم نتواند!

هفتم اینکه همه این‌ها به کنار، اگر فقط در مورد خودتان تصمیم می‌گرفتید باز بهتر از این بود که تبدیل به مجسمه‌ای شوید که بقیه از آن الگو می‌گیرند و بر اساس آن طراحی می‌کنند.

شما باعث ناآرامیِ جهانی شدید، از شرق جهان و کره شمالی گرفته تا کشورهای خاورمیانه و حتا غرب جهان و اندونزی و شیلی همگی به دنبال این هستند که طرحی هر چند ناقص از این «مجسمه» بکشند...

هشتم اینکه اگر همان پنجاه سال پیش به ما مصونیت قضایی می‌دادید تا آزادی داشته باشیم و کارخانه‌های ما در کشورتان باشد و در «فرهنگ» و «عقیده»، ما برای شما تصمیم بگیریم، الآن با هم در تهران «استیک» می‌خوردیم و در «بار» می‌رقصیدیم نه اینکه در نیویورک صبح‌ها کره ایرانی بخوریم و شما نام ما را بگذارید «استکبار» و ما به شما بگوئیم «تروریست...»

«مگر ما مغروریم و طلب تکبر و برتری و زیاده‌خواهی می‌کنیم که این نام را بر ما می‌گذارید؟»

اُف بر شما مردم ایران که «استکبار» بودن ما را به، در «اِستِیک اَند بار» بودن خودتان ترجیح دادید...

مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید