اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
هر طرف بگردیم به سمت خداست
امروز بزرگترین روز خداست و بزرگترین روز خدایی شدن. عید الله الاکبر. روزی که بهترین بازگشتها را میتوان به روزگار وصل خویش دانست. میدانید که، در جریان هستید که ما با خدا بودیم. ما ز فلک بوده ایم، یار ملک بوده ایم. ما اساسمان با خدا بوده، منشأمان اوست. انا لله. او از روح خودش در وجود ما دمید. «نفخت فیه من روحی». ما همه مستان آن می بودهایم، عاشقان درگه وی بودهایم. خلاصهاش اینکه، الحمدالله الحمدالله، خدایی هستیم.
چرا امروز اینقدر بزرگ است؟ چرا امروز اینقدر با عظمت است؟ برای اینکه این راه بازگشت را امروز هموار میکند. ولایت امیرالمؤمنین ارواحنا فداه که دین با آن تمام میشود و نعمت با آن کامل میشود، ولایت امیرالمؤمنین، یعنی اینکه انسان در پرتو ولایت امیرالمؤمنین، به این ادراک بزرگ میرسد، به این فهم روشن میرسد که هر چه هست اوست و غیر او همه هیچ.
علاقه و توجه ائمه
این خیلی چیز مهمی است لطفاً مساله را از ولایت از بُعد ظرفیت روحیاش ببینید، که کسانی پیدا شدند که همه جوره همیشه ما را از خودمان بیشتر دوست دارند. ولایت انسان را به یک ظرفیت عاطفی و روحی گسترده و غیرقابل باوری میرساند که انسان با این نگاه به کسانی میرسد که آنها نه تنها ما را برای خودشان دوست ندارند، ما را برای خاطر خودمان هم دوست ندارند، ما را برای خاطر خدا دوست دارند. به همین خاطر هیچوقت از این دوستی دست برنمیدارند.
ولایت اعطاست
این ولایت را عطا بدانیم نه محصول تلاش. اصلا این طور نیست که اگر کسی نماز شب بخواند، به او ولایت بدهند، اصلا اینطور نیست که اگر کسی نماز اول وقت بخواند، به او مقام ولایت بدهند، روزه بگیرد... این طور نیست. «الحمدلله الذی جعلنا»؛ تو ما را قرار دادی. باید بدانیم ولایت یک امر اعطایی است از ناحیه حکمت بالغهی خدا، چرا این کار را میکند؟ نمیدانیم. نمیدانیم اما میدانیم که وصل او به کوشش ندهند میدانیم که محصول تلاش نیست. تو باید تلاش کنی اما ممکن است به این حقیقت نائل بشوی یا نشوی، چرا میشوی یا نمیشوی؟ گاهی به آهی بند است، گاهی به نگاهی بند است.
محاسبهی رزق با خداست
اساسا رزق رابطهی مستقیمی با تلاش ندارد، اگرچه تلاش در آن ضرورت دارد. اصلا اینطور نیست که هر کسی بیشتر تلاش میکند، رزق بیشتر میبرد، اصلا اینطور نیست که هر کس عقلش بیشتر است، رزقش بیشتر است. رزق تجلی ملکی عطای خداست. تو وظیفه داری تلاش کنی، وظیفه داری از مسیر حلال بروی، وظیفه داری یک قران را حلال و حرام نکنی، اما ممکن است برسد، ممکن است نرسد، ممکن است گوارا باشد، ممکن است گوارا نباشد.
مظلومیت ولی
عید غدیر، عید الله الاكبر است. روز عهد موعود است. در آسمانها آشناتر هستند با این روز تا زمین. چرا؟ چون این روزی است که ظرفیت وجودیاش انسانها را میتواند به حقیقت «قرب» برساند، به حقیقیت خلیفه اللهی نائل کند. به همین خاطر همهی کسانی که یک فهم این چنینی از این سیر، و از این سلوک و از این صراط نداشتند، در برابرش ایستادند. در برابرش صف کشیدند و ولی خدا را، امیرالمؤمنین ارواحنا له فداء را مظلوم قرار دادند. نه تنها مظلوم، که اول مظلوم! اول نه یعنی اول زمانی، یعنی مظلومیتی بالادست امیرالمؤمنین نیست. که کسی آمده است همه وجودش را نثار کند، اما این آدم را دستش را ببندند. به این آدم بگویند بیا و برو با کسی دیگری بیعت کن.
مظلومیت از این بالاتر شما میتوانید تصور کنید حتی!؟ او صراط مستقیم است. او جنب الله است. او ید الله است. اما به این روزگار او را بیندازند که خود امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه فرمود: آنقدر روزگار مرا پایین آورد، «انزلنی الدهر، ثم انزلنی الدهر، حتی یقال علی و معاویه»؛ یعنی روزگار اینقدر مرا پایین آورد که گفتند «علی و معاویه».
با ولایت تا خدا
ولایت آمده است برادران و خواهران نورانی و ایمانی، ما را تا خدا ببرد و جاذبهاش هم میخورد الحمدالله به جان ما، اگر منشاء ولایت را، یک؛ آیه خدا بدانیم، دو؛ در مسیر تولی مراقبت کنیم، مواظبت کنیم. الان این کاری که رفقا دارند انجام میدهند در سراسر کشور، اردوهای جهادی میگذارند، موکب میگذارند، نمیدانم از این فعالیتها میکنند، این یعنی مراقبت دارند میکنند که نکند یک وقت عطای ولایت، این شاهباز از روی شانهمان بپرد. این که مواظب فقرا هستند، این که مواظب یتیمها هستند، این که مواظب هستند که یک وقت غم و غصه چهرهی کسی را نپوشاند، پر نکند، این یعنی همین. یعنی ولی امیرالمؤمنین و دوستان امیرالمؤمنین بی تب و تاب است، پر شر و شور است، وجودش، وجود پر از انرژی است، پر از خیر است، پر از برکت است.
محبت اهل بیت
بنابراین ولایت همچون امکانی است؛ امکان تطهیر، امکان تقدیس، امکان بازگشت به روزگار وصل خویش است. دو شرط هم در آن هست، عرض کردیم این است که بدانیم این عطاست و حاصل کوشش ما نیست. این حاصل کوشش نیست ولی شما تلاش کن، کوشش کن یک مورد این است که بدانیم از آن سو شروع شده است. چه شد که ما در ایران به دنیا آمدیم؟ چه شد که در خانوادهای علاقهمند به امیرالمؤمنین و فرزندانش علیهم السلام به دنیا آمدیم؟ اینها الکی هستند؟ بی حساب و کتاب هستند؟ قرآن می فرماید برگی از درخت بیفتد ما حسابش را داریم: «وَ مَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا {انعام، 59} »؛ دعای عرفه را بخوانید و ببینید که امام حسین علیه السلام چگونه در این باره صحبت میکنند. که در این جغرافیای اعتقادی ما پا به عرصه دنیا گذاشتیم؛ اولا این را بدانیم و ثانیا مراقبت کنیم، تمام وجودمان بشود مراقبت، اگر هم جایی اشتباهی کردیم خطایی کردیم آن را خط بزنیم، برگردیم و بگوییم آقا ما اشتباه کردهایم، درستش میکنیم.
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.