محور نزاعهای تاریخ
تمام نزاعهای تاریخ حول یک مسئله بوده و هست و خواهدبود. موضوع تمام جنگها و دعواها و موضوع تمام مظلومیتهای اهل حق، به خاطر یک کلمه است و اصلا امام زمان (ع) که تشریف بیاورند و به تمام نزاعهای تاریخ پایان دهند، به خاطر اینکه این یک کلمه را محقق میکنند، [است]؛ آن کلمه اسمش «امامت، به معنای حاکمیت» است. نه امامت به معنای مرجعیت دینی، یا یک امر مقدسی که مردم به آن دست بمالند، «أنتَ سیّدُ العَرَب وَ العَجَم»
جنگ، تمام نزاعهای تاریخ و تمام دشمنیهای با اهل حق سر امامت است. اگر اولیای الهی از بحث امامت و حاکمیت کوتاه میآمدند هیچ جنگی در تاریخ اتفاق نمیافتاد؛ خیالتان راحت. حضرت نوح (ع) از زمانی که میخواست حکومت کند و جریانی را راه بیاندازد به واسطه سفینه همهی دشمنیها شروع شد. همه انبیا اینگونه بودند. من خواهش میکنم در این قسمت رجوع کنید به کتاب «طرح کلی [اندیشهی اسلامی در قرآن]»کتاب «انسان ۲۵۰ ساله»، آنجا خوب رهبر توضیح داده این این بحث را، میخواهم از آن بگذرم.
اهمیت امام و شبهه مشروعیت
مشروعیت امام به ارادهی ما نیست. اما تا ما اراده نکنیم، جامعه ولایی تشکیل نمیشود. خوب دقت کنیدها، میآیند چه میگویند؟ میگویند آقا مردم [اول] امیرالمؤمنین (ع) را خواستند، بعدش هم نخواستند [دیگر]، خب علی (ع) باید میرفت کنار دیگر. نامهی ششام نهجالبلاغه را نگاه کنید، این شبهه معاویه است. دقیقاً شبهه معاویه امروز هم مطرح میشود. میگویند آقا مردم جامعهی ولایی را خواستند، الان دیگر نمیخواهند، یک رفراندم بگذار. این غلط مشهوری است که تصور میکنند مشروعیت ولی فقیه، یا ولی جامعه، امام جامعه، به اراده جامعه است. اینها تصورشان این است که ولی جامعه وکیل مردم است، مثل وکالت نمایندگان مجلس. مردم خواستند، او امام جامعه شد، نمی خواهند، دیگر امام جامعه نیست. خواهش میکنم نهج البلاغه را...، شب اول چی عرض کردم؟ گفتم کتاب درد و دل یک امام مظلوم در جامعه است. شبهه مطرح میشود امیرالمؤمنین (ع) جوابش را میدهند. ما همین نهجالبلاغه را خوب کار کنیم تمام شبهاتی که امروز مطرح میشود را میتوانیم راحت جواب دهیم.
امام؛ میزان اعمال
نماز ما، روزهی ما، اینهایی که من دارم میگویم جزو شرح حدیث فدک استها، در اینجا حضرت راجع به نماز و فلسفهی نماز و روزه و قرآن صحبت میکنند. آخرش چه میگوید؟ میفرمایند «طاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ، وَ اِمامَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَةِ» یعنی تمام این تکالیف فردی مقدمهای است برای تشکیل یک جامعهای که ... بگذارید اینطور بگویم، جامعه چگونه تشکیل میشود؟ وقتی تو ارادهات را میدهی به دست امام جامعه. آنوقت جامعه تشکیل میشود. جامعه یعنی پارچه؛ تار، پود. این عبای من را نگاه کن؛ یک تار دارد یک پود دارد. این ردیفهای اینطوری قرار نمیگیرد تا تارها باشند. حالا این را میگویی پود یا تار فرق نمیکند؛ باید این خطهای اینجوری باشند، خطهای عمودی، تا خطهای افقی در کنار هم باشند. خط عمودی میشود امام، خطهای افقی کنار هم میشود جامعه. این تار و پود است.
اخلاص؛ تأویلِ لا اله الا الله
من ادامهی بحثم را بگویم «وَ اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاَّ اللَّـهُ وَحْدَهُ لاشَریكَ لَهُ، كَلِمَةٌ جُعِلَ الْاِخْلاصُ تَأْویلَها...» ابتدای خطبه، حضرت زهرا (س) راجع به توحید اینطور بیان کردند، «لااِلهَ اِلاَّ اللَّـهُ» تأویلش اخلاص است، خواهش میکنم به شهید مطهری مراجعه کنید، بحث نابی را اینجا دارند دربارهی توحید نظری و عملی. میفرماید مشکل فاطمه زهرا (س) مشکل توحید نظری نبود، تمام مخاطبینشان اگر میخواستند خدا را اثبات کنند، ۲۱۶ تا برهان بر اثبات خدا میآوردند. همهیشان موحد بودند.
صحیفه فاطمیه؛ پیوستی انسانساز
مادر ما برای عبد بودن ما برنامه دارد. خیلی جالب است. شما میدانستید مادر ما کتابی به نام «صحیفهی فاطمی» دارد؟ نمیدانم چرا اینها گفته نمیشود. این سند حضرت ضمائمی هم دارد. دیدید مینویسند: سند چشمانداز، بعد اینها پیوستهایش است. پیوست این سند میشود «صحیفهی فاطمیه»؛ یعنی تویی که میخواهی به واسطهی این سند در جامعه حرکت ایجاد کنی و امام خودت را نصرت کنی، پیوستات چه میشود؟ میشود یک کتابی برای عبودیتات؛ تمرین بندگیات. بگذار من مفاد صحیفهی فاطمی را برایت بخوانم؛ ببین تو الان میخواهی بروی در کارگاه بندگی! بگویی چشم