حواشی پیش آمده در خصوص عمل به دستورات پزشکی توسط برخی از اساتید حوزه و حامیان طب سنتی این سوال جدی را مطرح کردهاست که آیا اساسا بین آموزههای دینی و علمی تقابل و تضادی وجود دارد؟ در این بین نقش حاکمیت و نظام چگونه میتواند باشد؟ دکتر مهدی گلشنی در گفتوگوی اختصاصی با مباحثات به این سوالات پاسخ دادهاست. وی فیزیکدان و نظریهپرداز ایرانی، پژوهشگر فلسفه علم،استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، و عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران است. دکتر مهدی گلشنی از برگزیدگان همایش چهرههای ماندگار در عرصهٔ فیزیک و برندهٔ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران است.
رابطه بین علم و دین بحثی است که در مورد آن آراءِ متعددی وجود دارد و مغالطههای زیادی در مورد آن صورت گرفته است. مثلاً عدهای علم و دین را در مقابل هم و متضاد میدانند، گروه دیگری آنها را جدا از هم میپندارند، به این صورت که علم و دین هر یک سؤالات خاصی را پاسخ میدهند. عدهای نیز میگویند که علم و دین میتوانند با هم تعامل داشته باشند.
عقیدۀ من راجع به علم و دین همان برداشتی است که بر بزرگان علم در تمدن اسلامی همچون ابن سینا، ابوریحان، خواجه نصیر و ابن هیثم حاکم بود، و در علم جدید هم بر نیوتون و لایبنیتس و کپلر و امثال اینها حاکم بود. در زمان ما فیزیکدانان و عالمان خداباوری نظیر چارلز تاونز، که جایزۀ نوبل فیزیک را برای لیزر دریافت کرد، و همچنین جُرج اِلیس که یکی از کیهانشناسان بزرگ معاصر است، دیدگاهشان این است که کار علمی بخشی از دین است، یعنی یک نوع عبادت دینی است. ما انواع عبادات داریم، مانند نماز، روزه و حج که نوع انجام آنها متفاوت است. کار علمی هم یک نوع عبادت است، به روش خاص خودش. برای اینکه در اسلام با تاکید گفته شده است که صُنع الهی را مطالعه کنید تا عظمت خلقت الهی روشن شود. از این جهت امیرالمومنین(ع) مطالعۀ صنع الهی را یک عبادت بزرگ دانستند.
بنابراین، بنده کار علمی را بخشی از دین میدانم، اما با ابزار خودش. نماز و روزه به روش خاص خود هستند. کار علمی هم با کاوش علمی و تجربه و نظریهپردازی وغیره همراه است. اما همانطور که وقتی شما در خیابان میروید، مجاز هستید که بین خطوط حرکت کنید و نباید تخلف کنید، و باید یکسری قواعد را رعایت کنید. در مورد علم هم گروهی از اصول حاکم است و این اصول از خود علم گرفته نشدهاند. مثلا، اینکه ما میتوانیم جهان را بفهمیم، یا میتوانیم جهان را به زبان ریاضی توضیح دهیم. اینها را نمیتوانیم با تجربه ثابت کنیم. دین هم گروهی از اصول را مطرح کرده است که در علم تاثیر دارد. یکی از آنها همین است که ما میتوانیم جهان را بفهمیم. اتفاقا سخن انیشتین این بود: اینکه ما میتوانیم جهان را بفهمیم، از دین گرفته شده است.
دین با ابزارهای خودش علم را در بر دارد و باید مراعات یافتههای علم را کرد. جامعۀ دینی هم باید به یافتههای علم احترام بگذارد، و هم اصول بسیار عام معرفتشناسی را که در قرآن و روایات معتبر آمده است، بر علمش حاکم بداند. هیچ نوع محدودیتی هم در کار علمی نیست، جز اینکه نباید مفروضات آن برخلاف مسلمات دین باشد و نباید وسیلۀ شرور شود. به همین دلیل الان مشاهده میکنیم که بعضی از بزرگترین عالمان زمان ما، افراد متدین هستند. در مورد اصول حاکم بر علم هم که ادیان گفتهاند، میان ادیان توحیدی (مسیحیت، یهودیت و اسلام) فرقی نیست. بنابراین، اگر علم عاقلانه بکار رود، مددرسان خواهد بود.
بنده در این زمینه در کتاب «قرآن و علوم طبیعت» مفصل بحث کردهام. اسلام بر مطالعه علوم تجربی بسیار تاکید دارد. شیعه و سنی از پیامبر(ص) روایت کرده اند که «اُطْلُبُوا اَلْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ» و همچنین «طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ»، یعنی طلب علم بر هر مسلمانی واجب است. اینکه گفته شده است که طلب علم واجب است، از سه جهت میباشد: یکی اینکه ما آثار صنع الهی را بفهمیم و به عظمت خلقت آشنا شویم. جهت دیگر این است که رفع نیازهای مشروعمان را بکنیم. جهت سوم این است که با کمک علم در جهت اعتلای جامعه اسلامی کوشش کنیم. اینکه جوامع اسلامی در کسب علم کوتاهی کردند، و نخواستند پیش رو باشند، برخلاف دستور اسلام است. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «الْإِسْلَامُ يَعْلُو وَ لَا يُعْلَى عَلَيْهِ»، یعنی اسلام علوّ دارد و هرگز چيزي بر آن برتری پيدا نميکند. پس اگر جامعۀ ما جزو جوامع برتر نیست، این بدان معنا است که به دستور اسلام عمل نکردهایم.
منطق این است که اسلام به ما دائرة المعارف پزشکی تحویل نداده است. کار اسلام هدایت است. اتفاقا از ما خواسته است که خودمان برویم و کشف کنیم که چه کارهایی را به چه طریقی میتوان انجام داد. یک مرد عربی در حضور پیامبر(ص) شتر خود را رها کرد و گفت: «توکلت علی ﷲ» پیامبر اکرم(ص) به او فرمود: «اعقل و توکَل»، یعنی شتر را پایبند بزن و توکل بر خدا کن. پس توکل، دعا به درگاه الهی و غیره باید باشد، اما سایر ابزارها همچون عقلانیت و محکمکاری و تدبیر نیز باید وجود داشته باشد. بنابراین، وظیفه یک مسلمان این است که برای بیماری همراه با دعا به پزشک هم رجوع کند. در دورۀ تمدن اسلامی دقیقا این برداشت وجود داشت. پس دستور و کار علمی سر جای خودش است و باید دستوراتش را عمل کرد، ولی ضمنا دعا هم باید کرد، چون هر دو موثر است. اما نه اینکه دعا کنیم، ولی خودمان را به بیماری آلوده کنیم و بعد هم دعا کنیم، این درست نیست.
جهانی که خداوند خلق کرده است، قانون دارد. اگر این قانون را مسلمان رعایت کند، موفق می شود؛ اگر مسیحی رعایت کند، موفق می شود؛ و اگر بیدین رعایت کند، موفق میشود، بنابراین، دستورالعمل علمای ما در مورد پشتیبانی از تصمیمهای پزشکی مطابق دستور اسلام است.
اگر صحبتهای امام خمینی را ملاحظه بفرمایید، دائما تاکیدشان بر این بود که جامعۀ اسلامی خودش باید خودکفا شود. الان ما شاهد هستیم که غرب برخی از داروها را به ما نمیدهد، این نشان میدهد که ما باید به خودمان متکی باشیم. اگر رویکرد علمی نداشته باشیم، باید همه چیز را از آنها گدائی کنیم. آنها نیز دقیقا راهش را یاد گرفتهاند، که ما را محتاج نگاه دارند. مقام معظم رهبری حتی قبل از وقوع بیماری کرونا، همواره بر دو چیز تاکید داشتند: یکی اینکه ما باید نیازهای داخلیمان را خودمان تولید کنیم، و نباید حتی در کارهایی که خودمان توانایی انجام آن را داریم، متکی به خارج باشیم. اگر هم چیزی را از خارج میگیریم، باید دنباله آن را خودمان ادامه دهیم. همچنین ایشان دائما تاکید داشتهاند که ما باید مرزهای دانش را بشکافیم و جلو برویم و در علم نوآوری داشته باشیم. الان در بحث کرونا شاهدیم که غرب چگونه عمل میکند. این تاکیدها بسیار در زمان مناسبی بوده است. اتفاقا الان موقعی است که ما باید از این تاکیدها بهرهبرداری کنیم، یعنی بفهمیم که غرب به داد ما نمیرسد، خودمان باید تلاش کنیم و چارۀ این گونه مسائل را پیدا کنیم. الان در این موضوع کرونا، مشکلات غرب بیشتر از ما است. متاسفانه جامعۀ اسلامی ما این را فراموش کرده است که هم باید به دنبال علم برود و هم به دنبال رفع نیازهای داخلی خود باشد، و اگر حواسش جمع باشد، مجبور نیست که مثل آمریکا در این شرایط برخی از اقلام مثل دستکش و امثال آن را از خارج وارد کند و یا سرقت نماید. این برای کشوری که ادعای برتری دارد، ننگ است.
یکی از کارهای خیلی خوبی که در بحث کرونا اتفاق افتاد، هشدارهای سریع وزارت بهداشت بود. متاسفانه بعضی از دولتمردان خیلی به آنها توجه نکردند. دستورات وزارت بهداشت خیلی عاقلانه بود. اگر همان اول اقدام میشد، و در همان ده پانزده روز اول کشور به کلی قرنطینه شده بود و جلوی مسافرتها را میگرفتند، الان مشکلات ما خیلی کمتر بود. به نظر من جهالت، غرور در بعضی از حاکمان و عدم توجه به نصایح نخبگان باعث شد که ما این موضوع را خیلی جدی نگیریم. بنابراین، بسیاری از امکانات از دست ما خارج شد. اما با این وجود، هیچگاه دیر نیست. باید موضوع را جدی تلقی کنیم و از اتفاقی که برای اروپائیان رخ داد، عبرت بگیریم. در هیچ کجا به اندازه اسلام روی عقلانیت تاکید نشده است. اولین فصل کتاب اصول کافی شیخ کلینی «العقل و الجهل» است. ما روایات بسیاری راجع به عقل داریم، که روی بکار بردن عقل تاکید دارند. متاسفانه در موضوع کرونا، جامعۀ ما توجهی به عقلانیت نکرد و به محض اینکه ورود به خیابانها آزاد شد، مردم به خیابانها ریختند. ، بدون اینکه به آثار و نتایج آن توجه داشته باشند. بنابراین، توجه به دستورات پزشکی ضرورت است. توجه دولت به پیشنهادها و توصیههای بزرگان پزشکی نیز ضرورت دارد. در بحث کرونا، تعداد زیادی از وزرای سابق بهداشت در نامههائی به رئیس جمهور هشدار دادند. امیدوارم که دولت محترم بیشتر از گذشته به این سفارشها توجه کند.
کار این رسانهها همین است، آنها حداکثر سوء استفاده را میکنند، برای اینکه دین را بیخاصیت نشان دهند. یکی دیگر از نکاتی که مقام معظم رهبری بارها تاکید کردهاند و متاسفانه به آن بیتوجهی شده است، مساله نفوذ اجانب است، این گروه در مملکت ما هستند، ایادی آنها در کشور حضور دارند، در دانشگاهها هستند، در ادارات هستند، و هدف آنها این است که کاری کنند که ما محتاج غرب باشیم. بسیار باید در مورد این موضوع حواسها جمع باشد. مجلس شورای اسلامی باید حواسش جمع باشد، دولت باید حواسش جمع باشد، متاسفانه آشکارا ما شاهد آثار این نفوذیها هستیم. این گروهها هستند که از طریق رسانههای مجازی و غیره انواع و اقسام سمپاشیها را دارند، تا دین را بیخاصیت و بیاثر نشان دهند. این نشان میدهد که حوزههای علمیه ما باید فعالیت موثرتر و یکدستتری داشته باشند. یعنی باید بسیار زودهنگام و به موقع به مردم آگاهی عمومی دهند و روشنیبخشی کنند که بسیاری از کارها و اقدامات را انجام ندهند، و زمانی که امن نیست، تجمعات نداشته باشند.
در ظاهر این بحران شُروری را ایجاد کرد، اما اتفاقاً باید از این بحران درسهای زیادی گرفت. جامعۀ تحصیلکردۀ ما و حوزههای علمیۀ ما باید این مباحث را روشنگری کنند. غرب که اینقدر ادعای برتری میکرد، در موضوع کرونا ضعف خود را در بسیاری از امور نشان داد. معلوم شد که توجه بیاندازۀ غرب به ثروتاندوزی و غفلت از معنویات و ارزشها چقدر خسارتبار بوده و چقدر به جهان ظلم شده است.
روشن شد که نباید اینقدر نگاهها به غرب باشد، بلکه نگاهها باید به داخل و ظرفیتهای داخلی باشد. نگاه روشنفکران ما به غرب است، و بسیاری از دولتمردان ما همۀ حواسشان به غرب است. آنها فکر میکنند که غرب میتواند یا میخواهد ما را نجات دهد. هیچ کس جز خود ما، با یاری خداوند، نمیتواند ما را نجات دهد. بنده همیشه این مثال را زدهام که بعد از جنگ جهانی دوم آلمان غربی کلا از هم فرو پاشید. کشورهای اروپایی رابطه خوبی با آن نداشتند و آمریکا هم رابطۀ خوبی با آن نداشت و هیچ کشور دیگری به آن کمک نکرد. اما آنها در عرض پنج – شش سال کشور خود را احیاء کردند. این نشان میدهد که خوداتکایی خیلی خیلی مهم است.
به نظر من در دراز مدت، خیر این شرّی که اتفاق افتاد، بر شرّ آن غالب خواهد بود. باید از این که غرب در این شرایط با همۀ ابهت خود عاجز مانده است، درس گرفت. آنها طبقۀ ضعیف را نادیده گرفتند و فاصلۀ فقر و غنا در غرب بسیار زیاد شد. در همین حادثۀ کرونا، بیشترین تلفات در نیویورک از سیاهان بود.. این نشان میدهد که سیستم فکری و اقتصادی غرب درست نیست. این نشان میدهد که فقط اتکای به علم و فراموش کردن اخلاق و ارزشها درست نیست. اینکه در غرب علم تا حد زیادی در جهت استثمار کردن کشورهای جهان سوم و کسب منافع اقویا بکار رفته است و فاصلۀ فقر و غنا بسیار زیاد شده است، برای جامعۀ بشری خسارتبار است.
بنابراین، به نظر من در جهت آموزش عقلانی، این حادثه بسیار میتواند درسآموز باشد. عالمان غربی باید روی آن کار کنند و هشدارهای لازم را به دولتها و جوامعشان بدهند. حوزههای علمیه و علمای ما نیز باید روی این قضیه و جوانب مختلف آن کار کنند و برای دولت و جامعۀ ما روشنگری کنند. درست است که الان تنگناهای اقتصادی زیادی در کشور ما وجود دارد، ولی به نظر بنده همۀ اینها راهحل دارد. جهل مرکب و عدم حاکمیت شایسته سالاری و عقلانیت در جامعۀ ما باعث شده که ما بیش از حد خسارت دهیم.
جمعبندی
ما با حادثهای مواجه شدیم که در دهههای گذشته بسیار کمسابقه بوده است. این حادثه تمام جهان را فراگرفته و مصیبتهای زیادی به بار آورده است. به نظر من مهمترین کاری که میتوان انجام داد، این است که در جهت خوداتکایی کشور درس بگیریم، و برای حوادثی اینچنین آمادگی خود را زیاد کنیم. برخی از کشورها یاد گرفتهاند که این کار را انجام دهند. باید در جهت استفادۀ از دین و عقل و علم نیز هشیارانه عمل کنیم. به نظر من اگر جامعۀ ما آگاه شود که جای هر چیزی کجا است، آن وقت خسارات ما در این گروه از حوادث بسیار کمتر خواهد بود.
به طور خلاصه، بنده در دراز مدت این شری را که اتفاق افتاد، وسیله خیر کثیر برای آینده میبینم. امیدوارم که عاجلاً از آن استفاده عقلانی شود.
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.