در همین ابتدای متن لازم است تاکید شود که نگارنده در این متن به هیچ وجه در پی رد موضوع حق «شفاعت» نیست، بلکه در تلاش است تا آن را از تلقیهای عوامانهای که به صورت ناخودآگاه ـ و شاید هم بعضا خودآگاه ـ در میان مردم رایج میشود بزداید و آن را به مفهوم اصیل آن در دین نزدیک سازد. متاسفانه گاهی مشاهده میشود که بعضی مداحان گرامی و خطبای بزرگوار، برای شور و حال و به قول معروف «گرم شدن» مجلس به طرح مطالبی در مورد مساله شفاعت میپردازند که مورد تایید آیات و روایات معتبر اهل بیت علیهمالسلام نیست؛ و جالب اینجاست که اگر نگوییم صددرصد، در نود و نه درصد مواقع این مطالب، نه آیات و روایات معتبر معصومین، بلکه تنها خواب و رویاهای افراد عادی هستند که طبیعتا بدون عرضه بر آیات و روایات حجیتی ندارند.
شفاعت پنداری عملا همان پارتیبازی است!
این مطالب بیش از هر چیز این را به ذهن متبادر میکند که گویی امام حسین علیهالسلام دستگاهی جدای از دستگاه الهی دارد؛ برای تقرب در دستگاه الهی باید تکالیف و مسئولیتهای بسیاری را متحمل شد و سختیهای زیادی را به جان خرید؛ مثل نماز، روزه، جهاد با نفس، اخلاق پاک، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و ... در حالی که در دستگاه امام حسین علیهالسلام تنها کافی است هر سال قطره اشکی ریخت و مقداری نذورات تقدیم کرد تا مقرب درگاه امام حسین علیهالسلام و حائز شفاعت ایشان شد و ایشان خودشان کارها را در دستگاه الهی درست میکند و ما دیگر نیازی نیست که به مسئولیتهای بندگی بپردازیم!
یعنی عملا مشابه مفهومی که ما آن را در جامعه «پارتیبازی» میخوانیم برای مقام اهل بیت قائل میشویم؛ حال آنکه روشن و بدیهی است که امکان ندارد که امام حسین به چیزی رضایت بدهد که رضایت خدا در آن نیست و به تعبیر شهید بزرگوار استاد مطهری: «اگر گفتید من نماز نمیخوانم به جایش کار دیگری برای امام حسین میکنم، امام حسین به چیزی راضی میشود خدا به چیز دیگر، نه خدا را شناختهاید نه امام حسین را. امام حسین آن کسی است که در خطبه روزهای اولش فرمود: «رِضَی اللهِ رِضانا اهْلَ الْبَیت». اصلًا امام حسین اگر رضایی غیر از رضای خدا داشته باشد که امام نیست. بنابراین محال و ممتنع است که آنچه خدا به آن راضی است از طاعات و عبادات، امام حسین کاری به آنها نداشته باشد، آنچه که خدا [از آن] ناراضی است، از گناهان، باز امام حسین نسبت به اینها حساسیتی نداشته باشد؛ در مقابل، امام حسین حساسیت داشته باشد نسبت به مسائل مربوط به شخص خودش و هر کسی که در مسائل مربوط به شخص او کاری کرده باشد. ]اگر کسی چنین فکری کند[چنین کسی نه خدا را شناخته است و نه امام حسین را، و اگر انسان به این شکل درِ خانه امام حسین برود اولین کسی که او را طرد میکند خود امام حسین است.»4
رد شفاعت پنداری در قرآن
مفهوم شفاعت عوامانه در قرآن بارها مورد توبیخ قرار گرفته است؛ یکی از موارد آن را همه ما حفظ هستیم: «مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ۱»؛ آیهالکرسی در واقع در ادامه و در جهت توضیح قسمتی از آیه پیش از خود آمده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ۲». اما آن سورهای از قرآن که به صورت اختصاصی و جامع به این عارضه فکری پرداخته است سوره نجم است. بخاطر محدودیت فضا از تطابق موردی جملات این متن با آیات سوره خودداری شده است ولی خوانندگان این متن میتوانند با رجوع به این سوره و تدبر در آن از صحت این جملات اطمینان یابند. سوره نجم از افرادی صحبت میکند که بتها را شفیعان درگاه الهی قرار میدهند، به این نحو که به جای اینکه اعمال و مسئولیتهای بندگی را انجام دهند، با نذوراتی سعی در راضی کردن بتها دارند و میپندارند که بتها که نمادی از دختران خدا هستند، میتوانند خدا را از ایشان راضی کند و بهشت را برایشان به ارمغان آورد! سوره پس از رد موهومات ذهنی این افراد، با جملات کوبندهای چارچوبی برای مساله شفاعت ارائه میدهد؛ آیاتی که احتمالا به صورت پراکنده بارها شنیدهایم اما خوب است بدانیم استعمال اصلی این آیات برای چه منظوری بوده است: «أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى» (۳۸-۴۱ نجم) : هیچکس بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد؛ و برای انسان نیست مگر به قدر آن سعی که انجام دادهاست و این سعی اوست که (در قیامت) دیده خواهد شد و سپس جزا داده میشود، جزائی متناسب (با سعیش).
رد شفاعت پنداری در کلام ائمه
رد شفاعت پنداری عوام در کلام ائمه نیز دیده میشود که یکی از معروفترین آنها وصیت حضرت امام صادق علیهالسلام هنگام شهادت است که فرمود: «إِنَّهُ لَا ینَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اسْتَخَفَّ بِالصَّلَاةِ۳»: (شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمیرسد) و روشن است که در اینجا منظور، تنها نماز یومیه نیست؛ یعنی منظور این نیست که شفاعت ما به کسی که نماز را سبک نشمارد ولی روزه و زکات و جهاد و ... را سبک بشمارد میرسد! بلکه منظور امام علیهالسلام همان نمازی است که خداوند در سوره معارج در ذیل صفات مصلین به آن اشاره میکند (ر.ک. سوره معارج آیات ۲۰ تا ۳۵)؛ نمازی که حاوی مسئولیتهای اصلی بندگی یعنی یاد خدا، زکات، ایمان، ترس از عذاب، پاکدامنی، خوشعهدی، مسئولیتپذیری اجتماعی و محاسبه دائمی است. عجیب و غیرقابل قبول است که با این تاکید غیرقابل انکار قرآن و ائمه در رد شفاعت پنداری، عدهای به بهانه اینکه هدف -که ارتباط قلبی با ائمه هست- مقدس است، وسیله را توجیه کنند و بگویند زدن این حرفها اشکالی ندارد!
اما شفاعت حقیقی
با ذکر این صحبتها ممکن است این تصور به وجود بیاید که اگر قرار باشد ما خودمان اعمال درست را انجام دهیم پس اصلا چه نیازی به شفاعت هست! این نشان از خلط مفهوم دنیایی و اخروی شفاعت دارد؛ شفاعت حقی که در دین صحبت از آن رفته است ارتباط مستقیمی با مفهوم هدایت و مغفرت دارد. هدایت و مغفرتی که به واسطه یک وسیله که خداوند آن را برای این منظور قرار داده است حاصل میشود.۵ شفاعت از ماده «شفع» است که در لغت به معنای «جفت شدن با چیزی» است. میدانیم که آخرت تجلی دنیا است و این اعمال ماست که آخرت ما را شکل میدهد. اینکه مثلا گفته شود درآخرت افرادی هستند که در حال کشیده شدن به سمت جهنم هستند اما امام حسین علیهالسلام دست آنها را میگیرد و آنها را به بهشت میبرد حرف حقی است که البته باید به مابهازای آن در دنیا توجه کرد؛ مَثل این افراد مثل کسی است که غرق در گناه است، اما به واسطه حضور در مجلس امام حسین علیهالسلام و توجه به سختیها و مصیبتهایی که بر ایشان و اهل بیتشان در راه هدایت مردم رفته است منقلب شود و اشک بریزد و توبه کند و تصمیم واقعی بگیرد که مسیر زندگی خود را بر اساس تعالیم دین اصلاح کند و در این امر بکوشد؛ آری حقیقتا باید گفت که او مورد شفاعت امام حسین علیهالسلام قرار گرفته است و امام حسین علیهالسلام او را از رفتن به سوی جهنم باز داشته است؛ و چنین قطره اشکی است که میتواند دریایی از گناه را محو کند. اما اینکه فردی در مجلس عزا حاضر شود و اشکی هم بریزد ولی هیچ تغییری در سبک زندگی او و هیچ عزم جدیدی برای ترک معاصی و انجام واجبات در او شکل نگیرد و تصور کند که همان آثار عظیم بر عزاداری او هم واقع است، تصور درستی نیست.
_________
۱. کیست آنکه جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ بقره - ۲۵۵
۲. ای اهل ایمان! از آنچه به شما روزی کردیم انفاق کنید، پیش از آنکه روزی بیاید که در آن نه دادوستدی است و نه رفاقتی و نه شفاعتی؛ و کافران همان ستمکارانند. بقره - ۲۵۴
۳. الكافى، ج ۳، ص ۲۷۰
۴. آشنایی با قرآن - جلد۵ - صفحه ۹۶
۵. برگرفته از کتاب آشنایی با قرآن- جلد ۵
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.