وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرينَ (آل عمران 144)
جنگ احد، یکی از مهمترین و مشهورترین غزوات نبوی است. تعدادی از آیات سوره آلعمران، ناظر به رویدادهای این جنگ است. مطالعه این آیات با رویکرد فهم فضای فکری مسلمین در این دوره، بسیار راهگشا خواهد بود. طبق گزارشهایی که از ورای تاریخ به ما رسیده است، جنگ احد در ابتدا به نفع مسلمین پیشرفت و نهایتا به علت کاستیهایی از مسلمین، شرایط تغییر نمود و مسلمین شکست خوردند. رشادت امیرالمومنین علی علیهالسلام در این جنگ، بر هیچ کسی پوشیده نیست. در پایان این جنگ، زمانی بر پیامبر گذشته است که یاوری در کنار خود غیر از امیرالمومنین نداشته اند.
مسئله فرار مسلمین در این جنگ، یکی از نکات کلیدی این صفحه از تاریخ است. در حقیقت خلاف آنچه بعضی، سعی در القای آن دارند؛ جامعه عصر نبوی، مدینه فاضلهای که از آن یاد می شود، نبود. چه بسیار فرامین پیامبر که توسط صحابه ایشان عصیان شد. این امر را می توان از خلال آیات قرآن مجید دنبال نمود .
خداوند متعال، این فرار را اینگونه توصیف می نماید: «إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلى أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ في أُخْراكُمْ فَأَثابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِكَيْلا تَحْزَنُوا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا ما أَصابَكُمْ وَ اللَّهُ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُون »
[ياد كنيد] زمانى كه[از ميدان جنگ احد] تا مرز پنهان شدن از ديدهها دور مىشديد و به هيچكس توجه نمىكرديد، در صورتى كه پيامبر [كه اجابت دعوتش واجب است] شما را از پشت سرتان فرا مىخواند، پس خدا شما را به اندوهى روى اندوهى مجازات كرد تا بر آنچه [از پيروزى و غنيمت] از دستتان رفته و به آنچه [از آسيب و مصيبت] به شما رسيده، اندوهگين نشويد؛ و خدا به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است.
واقدی، تاریخ نگار مشهور سنی مذهب، از قول خلیفه دوم چنین نقل مینماید که در سخنرانی خود به هنگام یادکرد این آیه، فرار خود از میدان و بالا رفتن از کوه را به مانند بز کوهی! توصیف می نماید: لمّا صاح الشيطان «قتل محمّد» أقبلت أرقى فى الجبل كأنّى أرويّة
همان طور که از ظاهر آیه مشخص است و هم چنین نقلهایی تاریخی آن را تایید مینمایند، پس از اعلام خبر شهادت پیامبر در جنگ، مسلمین صرفا فرار ننمودند. بلکه لااقل عده ای از آنان، قصد بازگشت به سبک زندگی گذشته خود را داشتند.
این آیه باعث می شود که مقوله ارتداد بعد از پیامبر که در روایات متعددی تصریح بدان گشته، مورد انکار یا تعجب قرار نگیرد. البته اینکه معنای دقیق این ارتداد چیست، می تواند محل گفت و گوی فراوان واقع شود. شاید بتوان گفت کنار گذاشتن ولایت، به عنوان رکن دین؛ در حقیقت کنار گذاشتن دین است و باقی مانده دین در نزد آنان(مثل نماز و روزه و ...)، فاقد ارزش خواهد بود.
روایات ارتداد بعد از پیامبر هم در منابع شیعی ریشه دارند و هم در منابع سنی. برای مثال در کتاب الاختصاص چنین آمده است: «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: ارْتَدَّ النَّاسُ بَعْدَ النَّبِيِّ ص إِلَّا ثَلَاثَةَ نَفَرٍ الْمِقْدَادُ بْنُ الْأَسْوَدِ وَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِيُّ وَ سَلْمَانُ الْفَارِسِيُّ ثُمَّ إِنَّ النَّاسَ عَرَفُوا وَ لَحِقُوا بَعْدُ »
جالب اینجاست که در صحیح بخاری که صحیحترین کتب حدیثی در نزد اهلسنت است، نیز این مضمون به نقل از پیامبر (به عنوان خبر از آینده) یافت میشود.
خداوند متعال ما را ثابت قدم در مسیر حق و حقیقت قرار دهد.