قرآن کریم در سوره مبارکه زمر به بندگانی که سخنان را میشنوند و از نیکوترین آنها پیروی میکنند، بشارت میدهد. چرا که آنان کسانی هستند که خداوند هدایتشان فرموده، و آنان صاحبان خرد هستند: «فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ»[1]
و در جای دیگر قرآن کریم تبیین میفرماید که نیکوترین سخنها دعوت به سوی خداست: «وَ مَن أحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ» و بهترین دعوتكننده را رسول خدا (صلی الله علیه و آله) معرفی میفرماید: «أدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصِيرَةٍ أنا وَ مَنِ اتَّبَعَنی». بنابراين بايد از احسن گفتهها پيروى كرد كه دعوت به خداست و بهترين دعوت به خدا، دعوت پيامبر اوست.[2]
همه ادیان و آیینها و همه مکاتب و فلسفههای اجتماعی خواه یا ناخواه متکی بر نوعی جهانبینیاند. اکنون این سوال ایجاد میشود: در میان این همه مکاتب و مسلکهای مختلف علمی و فلسفی و ادیان و مذاهب، و بالتبع جهانبینیهای گوناگونی که در جهان وجود دارند، کدام جهانبینی برتر است؟ چه معیارهایی برای شناخت بهترین جهانبینی وجود دارد؟
در پاسخ باید گفت: جهانبینی از آن جا که در غایت و انتها باید به تکیهگاه مناسبی برای یک ایدئولوژی تبدیل شود، ملزم به داشتن ویژگیهایی است. بر این اساس، اندیشمند بزرگ اسلام، استاد شهید مطهری (رحمه الله علیه)، برای شناخت بهترین جهانبینی پنج معیار را بیان میفرمایند:
نخست این که جهانبینی باید قابل اثبات و استدلال باشد، به عبارت دیگر یعنی باید از ناحیه عقل و منطق حمایت شود. دومین معیار آن است که جهانبینی باید به حیات و زندگی معنی بدهد. سوم این که جهانبینی باید آرمانساز و شوقانگیز و آرزوخیز باشد. چهارم، جهانبینی باید قدرت تقدس بخشیدن به هدفهای انسانی و اجتماعی را داشته باشد و پنجمین معیار تعهدآور و مسئولیتساز بودن جهانبینی است.[3]
جهانبینی مادی و جهانبینی توحیدی
برای یافتن بهترین جهانبینی باید نگاهی به محتوای جهانبینیهای مطرح در دنیا انداخت. به طور کلی تمامی جهانبینیهای موجود در جهان را از لحاظ محتوا میتوان به دو دسته الهی (توحیدی) و مادی تقسیم نمود. جهانبینی مادی وجود را مساوى با ماده میداند و بر اين معتقد است كه در جهان، غير از مادّه و حاصل از مادّه چيزى وجود ندارد و در پيدایش جهان هیچ طرح قبلى، هدف، نقشه و آفرینندهای در كار نبوده است.
اما جهانبینی الهی برخلاف جهانبینی مادی که جهان را محدود و محصور به ماده میپندارد، آن را دارای وجودی فرای ماده میداند و معتقد است که جهان نیازمند خالق و آفرینندهای است که آن را پدید آورده است؛ و جهان به خودی خود استقلالی ندارد.
در واقع میتوان گفت که جهانبینی الهی بر یک مدار و محور قائم است که این مدار، توحید است. لذا در جهانبینی توحیدی (الهی)، جهان ماهیتِ «از اویی» (انّا لِلّه) و «به سوی اویی» (انّا الیه راجعون) دارد. موجودات جهان با نظامی هماهنگ به یک «سو» و به طرف یک مرکز، تکامل مییابند؛ آفرینش هیچ موجودی عبث و بیهوده و بدون هدف نیست؛ جهان با یک سلسله نظامات قطعی که «سنن الهیّه» نامیده میشود اداره میشود؛ انسان در میان موجودات از شرافت و کرامت مخصوص برخوردار است و وظیفه و رسالت خاصی دارد و مسئول تکمیل و تربیت خود و اصلاح جامعه خویش است. در چنین بینشی ، جهان مدرسه انسان است و خداوند به هر انسانی بر طبق نیت و کوشش صحیح و درستش پاداش میدهد.[4]
چنین جهانبینی از همه خصائص و خصلتهای لازمه برای یک جهانبینی برخودار است. بلکه تنها جهانبینی توحیدی است که میتواند تمامی آن خصائص را داشته باشد؛ زیرا از یک سو جهانبینی توحیدی برآمده از مذهب است و تنها جهانبینی مذهبی میتواند قداستبخش به اصول فکری باشد، و هم این که تنها جهانبینی مذهبی است که میتواند ایمان به یک ایدئولوژی را فراهم کند.
از سوی دیگر جهانبینی توحیدی از آن جا که انسان را آفریده خالقی حکیم میداند، به زندگی انسان معنا میبخشد و حیات او را همراه با رسالت و وظیفهای مهم معرفی مینماید. پس جهانبینی توحیدی آرمانساز و شوقانگیز است. همچنین جهانبینی توحیدی تماماً با نیروی منطق و علم و استدلال حمایت میشود. در هر ذرهای از ذرات جهان دلایلی برای وجود خدای حکیم علیم هست و هر برگ درخت، دفتری در معرفت خدای سبحان است.
بنابراین جهانبینی توحیدی تنها جهانبینی است که میتواند تمام ملاکهای لازم برای یک جهانبینی مطلوب را در بالاترین حد داشته باشد.
ابزار معرفتی جهانبینی توحیدی
ممکن است این سوال پیش آید که چگونه جهانبینی توحیدی میتواند به وجودی فرای ماده پی ببرد؟ پاسخ این سوال در ابزار و مبادی شناختی این جهانبینی نهفته است. نخست این که جهانبینی توحیدی از آن جایی که یک جهانبینی مذهبی است، برای معرفت و شناخت، علاوه بر مبدأ عقلی قائل به مبدأ دیگری به نام وحی است و معتقد است که در کنار شناخت عقلی و ابزار حسی در اختیار عقل، راه دیگری برای معرفت وجود دارد که آن وحی و الهام بر انسان است.
از این رو جهانبینی توحیدی تمامی موجودات را در هر مرتبهای، متناسب با سعه وجودیشان برخوردار از نوعی هدایت و به تعبیر دیگر قرآن کریم، «وحی» میداند: «الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى* وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى»[5]
ابزار دیگری که جهانبینی توحیدی از آن در شناخت امور غیرمادی بهره میبرد «شناخت آیهای» است. و آن عبارت است از درک و استنتاج عقل از چیزی به وسیله آثار و آیات آن. البته این شناخت که مرتبهای از شناخت عقلی است، تنها محدود به شناخت خداوند نیست، بلکه در علوم مختلف بسیاری از مسائل به وسیله آثار و آیاتشان مورد مطالعه قرار میگیرند. مثلا یک زیستشناس با حواس مادی خود، «حیات» را نمیبیند، بلکه به وسیله آثار حیات، وجود حیات را در یک موجود، استنباط مینماید.
یک انسان موحد نیز، ابراهیموار سراسرکائنات را برابر دید خویش قرار میدهد و در همه اجزاء عالم، مربوبیت و مقهوریت را میبیند و از تمامی اجزاء عالم پی به آفریدگار حکیم و توانای عالم میبرد: «إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأرْضَ حَنِيفًا وَ مَا أنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ»[6]
جهانبینی اسلامی
اگر چه که تاکنون مشخص شده است اما لازم است که به این پرسش پاسخ دهیم که در این میان دین مبین اسلام، چه جهانبینی دارد؟
در حقیقت جهانبینی اسلامی، همان جهانبینی توحیدی است. توحید در اسلام به خالصترین شکل و پاکترین طرز بیان شده است. روح توحید در عالیترین وجه در دین مبین اسلام و جهانبینی اسلامی ظهور یافته است.
از نظر اسلام خداوند مثل و مانند ندارد: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ» خداوند بینیاز مطلق و همگان دائماً محتاج خداوند هستند: «أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ»[7]خداوند به همه چیز آگاه و بر همه چیز تواناست: «إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ »[8] « أَنَّهُ عَلي کُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ»[9] بالای آسمان و قعر زمین با اون یک نسبت دارد، به هر طرف که بایستیم رو به او ایستاده ایم: «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ»[10]
ابزار معرفتی جهانبینی توحیدی در منابع اسلامی تببین میشوند. اسلام شناخت را عقل محور میداند و وحی را چونان چراغی فروزان بر سر راه عقل معرفی میفرماید: «و یُثیرَ لَهُم دَفائِنَ العُقول»[11]اسلام عالم هستی را تماماً آینه جمال و جلال الهی و هر موجودی را جلوه و آیتی از حضرت احدیت میداند: «سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ»[12]
با صد هزار جلوه برون آمدی که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
در جهانبینی اسلامی اصول دیگری نیز مطرح هستند مانند ایمان به عالم غیب: «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»، ایمان به آخرت: «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ»، ایمان به نبوت، ایمان به برقراری نظام احسن در عالم خلقت و ... . تمامی این اصول برآمده از اصل توحید هستند. گویی توحید آن درخت طیبه تنومندی است که بقیه اصول جهانبینی اسلام چونان شاخسار آن هستند.
اندکی از اصول جهانبینی اسلامی گفتیم. جهانبینی اسلامی یک جهانبینی مذهبی است و چون تماماً مطابق منطق و استدلال عقلی است، یک جهان بینی فلسفی نیز هست. اما رابطه اسلام با علم چیست؟ البته وقتی میگوییم علم منظورمان علوم عقلی نیست، بلکه منظور علوم تجربی است. اسلام چه رابطهای با علوم تجربی چون فیزیک و شیمی دارد؟
برخلاف جهانبینی های نادرستی که خود را برآمده از مذهب میدانستند و سالهای متمادی با علم و علمگرایی در غرب مخالفت نمودند، جهانبینی اسلامی انسانها را به سوی علمآموزی دعوت میکند. جهانبینی اسلامی فراگیری علم را واجب میداند و مسلمانان را به یافتن علم حتی از دورترین نقاط دعوت مینماید.
بر خلاف سایر تفکرهای مدعی دینداری، در جهانبینی اسلامی علم از دل دین میجوشد و بهترین مشوّق علم، دین است. در جهانبینی اسلامی و بالتبع در ایدئولوژی و احکام اسلامی هیچ تضادی با علم وجود ندارد و بلکه احکام اسلامی تماماً بر قوانین علمی و عقلی استوار شدهاند؛ قوانینی که بعضاً بعد از هزار و چهارصد سال از نزول دین مبین اسلام، تازه در پشت تلسکوپها و زیر میکروسکوپهای لابراتوارهای علمی کشف میشوند. پس اسلام بهترین هادی و بهترین مشوّق انسان به سوی همه علوم از جمله علوم تجربی نیز هست.
جلوه جهانبینی توحیدی درایدئولوژی اسلامی
اما اکنون باید به این سوال پاسخ داد که جهانبینی اسلامی، چگونه ایدئولوژی را به دنبال خواهد داشت؟ به دیگر سخن، جهانبینی اسلامی، چه تاثیری در زندگانی انسان دارد؟
نباید این گونه گمان کنیم که توحید و جهانبینی اسلامی تنها عقیدهای است که باید در مغزمان روشن کنیم؛ یک الفبایی است که به ترتیب میآید که باید به آن ایمان داشته باشیم؛ بلکه آن توحیدی که اسلام به آن دعوت میکند، بالاتر از یک پاسخ صرف به یک پرسش است. توحید اسلامی الهامی است در زمینه حکوت، در زمینه روابط اجتماعی، در زمینه سیر جامعه ، در زمینه تکالیف فردی و اجتماعی و همه شئون زندگی بشر[13]
در نگاه توحیدی، انسان خود را در جهانی مییابد که تماماً در حال حرکت در مسیری آمده از خداوند و به سوی خداوند است. در این نگاه تمامی جهان شاعر و هر کدام از اجزا در جای دقیق خود به وظیفه خود مشغولاند و در این نظام آدمی خود را دارای رسالتی مهم و وظیفه بزرگی از جانب خداوند مییابد و میداند که هیچ عمل او در این جهان گم نمیشود و در موعد مقرر همه انسانها به نمایشگاه عمل احضار میشوند و هر کس کوچکترین عمل خیر یا شرّ خود را می بیند: «يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ»[14] در چنین نظام فکری انسان مسلمان همواره با امید و تلاش به سوی هدف والای الهی خود حرکت مینماید و میداند که در نهایت به پیروزی و سعادت دست مییابد چرا که این وعده الهی است: «هُوَ الَّذي أرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدى وَدينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَلَو كَرِهَ المُشرِكونَ»[15]
ان شاء الله خداوند به ما معرفت توحیدی و توفیق عمل توحیدی عنایت فرماید.
۱ سوره مبارکه زمر، آیات ۱۷-۱۸
۲ تفسیر نور ذیل آیه ۱۸ سوره مبارکه زمر
۳ جهانبینی توحیدی، استاد شهید مطهری، ص ۱۶
۴ جهانبینی توحیدی، استاد شهید مطهری، ص ۱۷
۵ سوره مبارکه اعلی، آیات ۲-۳
۶ سوره مبارکه انعام، آیه ۷۹
۷ سوره مبارکه فاطر، آیه ۱۱۵
۸ سوره مبارکه فصلت، آیه ۵۴
۹ سوره مبارکهحج، آیه ۶
۱۰ سوره مبارکه بقره، آیه ۱۱۵
۱۱ نهج البلاغه، خطبه اول
۱۲ سوره مبارکه فصلت، آیه ۵۳
۱۳ طرح کلی اندیشه اسلامی، آیت الله العظمی خامنهای، جلسه ۹
۱۴ سوره مبارکه زلزال، آیه ۶
۱۵ سوره مبارکه توبه آیه ۳۳
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.