بسم الله الرحمن الرحیم
در یک روایتی امیرمومنان علی علیهالسلام از رسول گرامی اسلام نقل میکند. میفرماید : شخصی به خدمت رسولالله آمد و عرض کرد «عَلِّمْنی عَمَلاً یُحِبُّنی اللّهُ علَیهِ و یُحِبُّنی المَخلوقونَ و یُثْری اللّهُ مالِی و یُصِحُّ بدَنی و یُطیلُ عُمری و یَحشُرُنی مَعکَ...»،
1- میخواهم یک کاری به من یاد دهید که اولا موجب شود که من مورد محبت خدا قرار بگیرم. یک وقتی انسان محب و دوستدار خداست، آن یک مقام است ولی یک وقتی انسان خودش محبوب خدا قرار میگیرد؛ این خیلی مقام بلندی است
2- درخواست بعدی آن که عملی به من یاد بده که من محبوب مردم بشوم. در زیارت امینالله میگوید: «فَاجْعَلْ نَفْسِي... مَحْبُوبَةً فِي أَرْضِكَ وَ سَمَائِكَ» این یک چیز فطری است، آدم دوست دارد دیگران دوستش داشته باشند منتهی خود این را نعمت خدا بداند و در مسیر خدایی از آن بهرهمند شود،
3- چه کار کنم که خداوند امکانات مادی، مالی و ثروتم را فراوان کند؟
4-چه کار کنم که خداوند سبحان بدن سالم به من بدهد؟ صحت مزاج، مرکب بسیار عالی است برای سیر طریق سعادت، برای اعمال صالح.
5- چه کار کنم خداوند عمر طولانی به من بدهد؟ عمری که انسان را به بدبختی و بیچارگی ابدی برساند،ارزشمند نیست. انسان عمر از خدا بخواهد برای اینکه بتواند قلبش را نورانی کند، رذائل خودش را رفع کند و شایستهی حضور در مقام عنداللهی باشد، این یک سعادت است.
6- در آخرین درخواستش میگوید کاری به من یاد بده که باعث شود من در روز قیامت با تو محشور باشم. خیلی مقام بلندی است ولی انسان بنیهی آن را دارد. در زیارت عاشورا از خدا زندگی و ممات اهل بیت را می خواهیم و نیز آن مقام محمودی را که معصومین دارند، طلب می کنیم.
حضرت در جواب فرمودند : «... سِتُّ خِصالٍ، تَحتاجُ إلی سِتّ خِصالٍ...» شش چیز طلب کردی که برای حاصل شدن انها نیاز به شش برنامه است. همین جور و گتره ای مقامات را به انسان نمی دهند، ممکن است بشنویم در داستان ها و امثال که برای کسی اتفاقاتی افتاد و مقامات معنوی برایش حاصل شد. یا از نسل های گذشته سرمایه هایی داشته، باز بر اساس نظام علّی و معلولی، سبب و مسببی بوده و نتیجه اش اینجا ظاهر شده یا برخی از اعمالی که به چشم نمی آمد ولی خیلی عمیق بود و در زندگیش اتفاق افتاد. مشیت الهی تحت حکمت و علم او عمل می کند. خدای نکرده کار ناشایسته ای که الان ما می کنیم، فقط به ما ضربه نمی زند، به نسل های بعد از ما هم ضربه می زند. کار خیری هم که ما انجام می دهیم، این گونه نیست که منافعش فقط برای ما باشد، برای نسل های بعد هم است.
«... إذا أرَدتَ أن یُحِبَّکَ اللّهُ ....» اگر می خواهی محبوب خدا شوی، «...فَخَفهُ وَاتَّقِهِ» از خدا بترس و تقوا و پروای الهی را داشته باش.
یکی از نعمتهای بزرگی که خداوند به ما داده است، هوای نفس است. زیرا انسان از طریق تقابل با هوای نفس میتواند به ارادههای قدرتمند برسد. وقتی شرایط معصیت برای انسان به وجود میآید و آن را پس میزند، آن وقت او خودش را بزرگ کرده است. اگر شما در مقام محبی، به شکل راستین در این مقام قرار دارید، علامتش این است که باید در آن تبعیت شکل بگیرد.
«... إذا أرَدتَ أن يُحِبَّكَ المَخلوقونَ فَأحسِن إلَيهِم وَ ارفِض ما في أيديهِم ...» اگر میخواهید محبوب مردم شوید، رمزش دو چیز است: یکی این که به دیگران احسان کنید. «الإِنْسانُ عَبِیدُ الإِحْسانِ» میخواهید محبوب دیگران باشید، به آنها احسان کنید؛ با زبان، با کلام،با بیان، با حرکت، با نگاه. دیگر این که به چیزهایی که در دست دیگران است، طمع نداشته باش. حسادت نداشته باش. خدا قرار نیست که فقط خدای ما باشد و فقط به ما بدهد، به دیگران هم می دهد. خدای همه جهان و هستی است. اگر این روحیه در انسان بنشیند، همه او را دوست دارند.
«... إذا أرَدتَ أنْ یُثرِیَ اللّه ُ مالَکَ فَزَکِّهِ...» از من خواستی که یک عملی را به تو یاد بدهم که خدا امکانات تو را زیاد کند. هزاران روایت دیگر داریم، باید انسان کار بکند، تلاش و برنامه ریزی بکند. این ها اسباب ظاهری است. اسباب باطنی هم هست. حضرت فرمود اموالت را پاک کن. صدقه بده، خمس بده، زکات اموالت را بده.
«...و إذا أرَدتَ أنْ يُصِحَّ اللّه ُ بدَنَكَ...» اگر میخواهی خداوند سبحان بدن سالم به تو بدهد، «...فأكْثِرْ مِن الصَّدَقَةِ...» زیاد صدقه بده، بگذار از تو خیر فراوان به جامعه برسد، خیر فراوان به مستحقین و مستمندین برسد؛ دائما دست دهنده داشته باش! در روایات ما دارد: دستها سه جورند؛بعضی از دستها فقط میگیرند، بعضی از دستها مُمسکه هستند، بخیل اند. بعضی از دستها مُعطیه هستند، بهترین دستها آن است که از آن به دیگران، خیر زیاد میرسد.
صله رحم، برنامه عمر طولانی
«...و إذا أرَدتَ أنْ يُطيلَ اللّه عُمرَكَ...» اگر میخواهی کاری کنی که خدا طول عمر به تو بدهد و از این طول عمر بهرهمند بشوی و استفاده کنی، «...فَصِلْ ذَوي أرْحامِكَ...» صلهی رحم را جدی بگیر.
از امام باقر (ع) نقل شده که در کتاب امیرالمؤمنین این نکته آمده است: سه خصلت و سه سبکزندگی هست که انسان نمیمیرد، مگر اینکه مفاسدش و مشکلاتش را در همین دنیا میبیند. یکی از آنها ستم است، دیگری قطع رحم ، یکی هم قسم دروغ. کسی که این کارها سبک زندگیاش را تشکیل میدهد، در مقابل خدا ایستاده است. بعد در ادامه میفرماید: «...إِنَّ أَعْجَلَ اَلطَّاعَةِ ثَوَاباً لَصِلَةُ اَلرَّحِمِ...» سریعترین چیزی که ثوابش به انسان میرسد، صلهی رحم است.
بعد حضرت اینجور فرمود بسیاری از افراد گناهکارند، فاسقند، چشمشان را کنترل نمیکنند، اعضا و جوارحشان را کنترل نمیکنند ولی در صلهی رحم بسیار جدی هستند. حضرت میفرماید با اینکه فجّارند ولی صلهی رحم باعث میشود آن عائدی را خدا به آنها بدهد؛ اموالشان زیاد میشود، به همدیگر خیر و برکت میرسانند لذا عمرهایشان طولانی میشود.
«... إذا أرَدتَ أنْ يَحْشُرَكَ اللّهُ مَعي... » اگر میخواهی خداوند سبحان شما را با من محشور کند «...فأطِلِ السُّجودَ بينَ يَدَيِ اللّه ِ الواحِدِ القَهّارِ » حضرت فرمود اگر میخواهی با من محشور شوی، سجدهی طولانی [داشته باش]. فکر نکنید آسان است، عشق میخواهد، محبت میخواهد. سلمان فارسی میگوید اگر دو چیز در دنیا نبود، اصلاً دنیا را دوست نداشتم؛ یکی سجده در پیشگاه خدا.
علامه حسن زاده آملی در الهینامهاش میفرماید خدایا من بدنم دیگر نمیتواند بیش از این تواضع در برابر تو را نشان دهد. تو عظیم هستی. من اگر راه میداشت میخواستم پیشانیام را تا عمق زمین فرو ببرم، ولی راه ندارد. آخرین مرحلهی بروز تواضع عبد در برابر خالق یکتا [سجده است].
گهگاه در روایات می گویند اگر یک قطره اشک بریزید، دیگر تمام گناهان گذشته و آینده بخشیده میشود. این در مقام تربیت است. کسی که در مسیر است و در حال تلاش و مجاهده و می خواهد توبه کند، یک قطره اشکش در مجلس اباعبدالله الحسین غوغا می کند ولی کسی که در مسیر خلاف امام حسین باشد، [برای او این طور نیست]. اگر گریه برای امام حسین واقعی باشد، تبعیت می آورد، انس، محبت و شیفتگی می اورد.
شخصیت فقط به دانسته ها نیست. ما در صحنه های مختلف زندگی در برابر شیطان متواضع شدیم و خود را و اراده خود را تحقیر کردیم. اگر بخواهد این شخصیت درست شود، راهش فقط توبه است، ممکن است توبه کند و باز خطایی کند، مجدد توبه محکم. هر وقت شیطان یک ضربه زد، شما ده ضربه بزنید تا بتوانیم ان آسیبی را که شیطان به انسان وارد می کند، ترمیم کنیم. او یک ضربه زد ، شما بگویید :حالا می دانم چه کنم، سه روز روزه می گیرم، یک مقدار صدقه می دهم، سجده های طولانی انجام می دهم،عهدهای محکم تر می بندیم که دیگر آن گناه را انجام ندهیم. حالا ممکن است بعد از مدتی دوباره انسان خطایی بکند، این بار سخت تر به او هجوم ببرد، اگر نماز شب نمی خواند، بگوید حالا که این جور شد من تا چهل شب نماز شب می خوانم. اگر این کار را بکنیم، آن شخصیت اصلاح می شود.