اوج دلتنگی
از وقتی وارد دانشگاه شدم، وقتی به آخر سال نزدیک میشدیم حس خاصی به همه دست میداد؛ از این که کلی درس خوندیم و با کم و زیادِ تدریس اساتید ساختیم و داره ترم تموم میشه، تا این که یه جای خالی برای دردِدل و خالی کردن ذهن از هر چی خودی و غیر خودی هست. یک جایی دور از این جا؛ پابوس عشق! بین دو ترم که میشد برمیگشتیم شهرمون تا با خانواده یک دیداری تازه کنیم و هم خداحافظی برای رفتن به پابوسی حضرت رضا(ع). اما امسال بار سفرمون سبک بود و بار دلتنگی و دوری از هم، ذهن و دلمون رو سنگین کرده بود.
بُعد منزل
باید یک راهی برای کم کردن از سنگینی بغض گلومون پیدا میکردیم. با شرایطی که کرونا به وجود آورده بود همهی برنامههای دانشگاه رنگ مجازی به خودشون گرفتند، اما مگه اردو مجازی هم میشه؟! هر سال کلی خرج میکردیم تا خدمت آقا بریم. امسال نباید این طوری تموم بشه! اگر سفر حقیقی نداریم حداقل سفر روحانی رو باید داشته باشیم. بُعد منزل نبود در سفر روحانی ...
زیارت نیابتی
این سفر روحانی با زیارت نیابتی شکل گرفت. هیأت الزهرا(س) که خادمان زیادی در مشهد مقدس داره، واسطهی این امر میشه. خیلیها که برای پابوس عشق ۹۹ منتظر بودند تا اسمشون برای این سفر در قرعهکشی در بیاد و حتی کسانی که میخواستند برای یک بار هم که شده به دوران دانشجویی خود برگردند و اونو تجربه کنند، در این طرح دلشون را روانه مشهدالرضا کردند.
پویش کریمانه
برای زیارت نیابتی که ثبت نام کردم، به این فکر افتادم که پولی که هر سال برای اردو کنار میگذاشتم امسال باید در همین راه خرج بشه. شرایط اقتصادی سخت، شیوع کرونا، تعطیل شدن کسب و کارها و ... همه و همه یک گزینه رو پیشنهاد میداد؛ خیریه هیأت الزهرا(س) که سابقه برگزاری سه مرحله از تهیه و توزیع ارزاق را بین خانوادههای نیازمند داشت تجربهی خوبی میتونست باشه تا من هم در این پویش عظیم سهمی داشته باشم. بعد به رفقای مشهدی هم این خبر رو رسوندم تا برای بستهبندی و توزیع ارزاق شرکت کنم.
قاب پایانی
از این سفر روحانی تنها یک عکس با صحن و سرای آقا برام باقی موند تا هر بار که بهش نگاه میکنم دلتنگیم رو تا سال دیگه با این شعر پنهان کنم:
آمدم ای شاه پناهم بده ...
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.