رسول خدا (ص) سه بار فرمود: «بر شما باد به میانهروی!»
اعتدال در دین اسلام بهعنوان یک اصل خللناپذیر اسلامی مطرح میشود و همهی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان را دربرمیگیرد.
اعتدال از ریشه عدل به معنی میانهگیری مابین دو حالت یک چیز از نظر کمی و کیفی، مصدر باب افتعال و به معنای حد متوسط بین دو وضعیت است؛ ازاینرو، نقطهی مقابل آن، افراط و تفریط نامیده میشود.
وقتی از اعتدال در دین صحبت میکنیم، نمیتوان معنای میانگین یا متوسط را در نظر گرفت؛ مثلاً بین افرادی که معتقد به تعداد زیاد خدایان هستند و افرادی که به یکتابودن خداوند اعتقاد دارند میانگین بگیریم و بگوییم اعتدال یعنی به چهار یا پنج خدا اعتقاد داشته باشیم!
مرزهای مرئیِ اعتدال!
مرز اعتدال با افراط و تفریط کجاست؟ چه کسی تعیین میکند انسان افراطگر یا معتدل کیست؟
در سبک زندگی دینی، پیامبر اکرم و امامان بزرگوار، الگوی ما در رفتار و کردار هستند. معیار و ملاک تشخیص حق و باطل، احادیث و سیره آنهاست. پس حد و حدود اعتدال را قرآن و رسول خدا مشخص کردهاند و رفتار و گفتار معصومان یکی از راهکارهای شناخت حق از باطل است. پیامبر اسلام در مورد حضرت علی (ع) فرمود: «هو الفارق من الحق و الباطل».
همچنین پیامبر (ص)، در حدیث ثقلین، کتاب خدا یعنی قرآن و اهلبیت را همجهت دانستهاند و راه نجات از گمراهی را تمسک جستن به این دو میراث گرانبها بیان کردهاند. بنابراین معیار ما باید قرآن کریم و سیره اهلبیت باشد و اعتدال را در سبک زندگی آنان جستجو کنیم؛ نه اینکه به جامعه نگاه کنیم و هرچه دیگران انجام دادند، ما حد وسط آن را انجام دهیم.
جهل و افراط؟!
حضرت علی (ع) میفرمایند: «انسان جاهل را نمیبینی، مگر اینکه یا افراط میکند و یا تفریط».
بنابراین جمله، افراط و تفریط هردو نشانهی جهل است و میانهروی نشانهی خردمندی!
در زمان حکومت امیرالمؤمنین، گروهی به نام «خوارج» پدید آمدند؛ مسلمانانی متدین و معتقد، نمازخوان و دوستدار پیامبر (ص).
قاتل امام علی (ع) نیز ابن ملجم مرادی از خوارج بود! کسی که با علی (ع) بیعت کرده و در مدح ایشان، شعر سروده بود! کدام ویژگی ایشان باعث شد تا دوستدار حضرت امیر (ع) قاتل ایشان بشود؟!
امام علی (ع) درباره آنها فرمودهاند: «شما گروهی هستید سبکمغز و کمخرد و نادان. عیب کار شما هم همین است. یک روز با شدت از حکمیت طرفداری میکنید و یک روز به این شدت آن را کفر و ارتداد میخوانید.»
دو کلمه در این عبارت، قابل توجه است: اولی کلمه نادان؛ امام علی (ع)، انسان اهل افراط و تفریط را جاهل خوانده است. دومین کلمه، شدت است که بیانگر نداشتن اعتدال و افراط است.
همچنین در کتاب بیست گفتار شهید مطهری در توصیف خوارج آمده است که آنان، بسیار در عقاید خودشان تنگنظر بودند، همه فرق دیگر مسلمین را کافر میدانستند؛ با آنها نماز نمیخواندند؛ ذبیحه (قربانی) آنها را نمیخوردند؛ به آنها زن نمیدادند و از آنها زن نمیگرفتند؛ عمل را جزو ایمان میدانستند و به همین دلیل از هرکس گناه کبیرهای میدیدند میگفتند کافر شد!
خوارج را افراطی میدانیم نه اینکه چون به نظر ما اینگونه است؛ بلکه به این خاطر که از حرف امام زمان خودشان سرپیچی کردند و این موضوع برای ما ملاک است! باید حواسمان باشد که خروج از راه اعتدال آنقدر مهم است که میتواند دوستدار امام را به قاتل امام تبدیل کند.
همچنین باید توجه داشت که جاهل فقط به خودش صدمه نمیزند، بلکه برای اطرافیان و حتی کل جامعه مضر است؛ چنانکه شهادت امام علی (ع)، مسیر جامعه اسلامی را تغییر داد.
در بین مسلمانان، افراطیهای بسیاری چه از شیعه چه از اهل سنت وجود دارند که به اسلام ضربه زدهاند و موجب تفرقه میان مسلمانان شدهاند. برای مثال، وهابیت و یا تفکر داعش که با ظاهر تفکر دینی و شعار اسلامی دست به کشتار مردم بیگناه زدند. بنابراین افراط و تفریط نتیجهای جز آسیبزدن به دین ندارد. در زمان حکومت حضرت علی (ع) نیز برخی از محبان حضرت، ایشان را تا مقام الوهیت و خدایی بالا بردند و برخی نیز خوارج شدند و به جنگ با جانشین پیامبر (ص) پرداختند. هرکدام از این گروهها، به حکومت امام علی (ع) ضربه زدند.
انقلابی یا افراطی؟!
در حال حاضر نیز بعضی، انقلابیگری را با افراطیگری اشتباه میگیرند و افراطها و حرکات بیجا و خودسرانه را پای انقلابی بودنشان میگذارند.
رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «این خطاست که ما خیال کنیم اگر گفتیم فلانی انقلابی است، یعنی فلانی افراطی است». همچنین امام خمینی (ره) در تبیین تمایز میان انقلابیگری و افراطی عمل کردن میفرمایند: «آدمهای جاهلی هستند که به خیال خودشان خدمت میکنند برای اسلام. خدمت میکنند، لکن سرخود کارهایی میکنند که ضرر به حیثیت اسلام میخورد. همانطوری که در رژیم سابق بدون میزان اسلامی و شرعی عمل میکردند؛ حالا هم بدون میزان شرعی و عقلی عمل میکنند. و این تأسف بسیار دارد. تأسف اینکه این نهضت به دست خود ما نهضت اسلامی نباشد».
بنابراین نمیتوان گفت به بهانه رعایت اعتدال، از خطوط و اصول اصیل اسلامی عقب کشید و نه اینکه به بهانه عمل به اسلام، از اصول اصیل اسلام، لحظهای آنها را فراموش کرد. علاوه بر این، با ملاحظه شاخصههای انفلابیگری نظیر تقوای دینی و حتی تقوای سیاسی، شاخت مبانی و اصول اسلامی و پایبندی به آنها و ... میتوان به این نتیجه رسید که انقلابیگریِ واقعی، چیزی غیر از افراطیگری است.
امت وسط
خداوند امت اسلام را امت وسط نامیده: «و کَذَلِکَ جَعَلْنَاکُم اُمَّهً وَسَطاً». بنابراین دین اسلام، دین اعتدال است و ما را به اعتدال در اعتقادات، عبادات، معیشت دنیوی، انفاق و حتی راهرفتن توصیه کرده است: «وَ اقْصِدْ فِی مَشْیِکَ». قرآن مجید درباره اعتدال در خواب و خوراک میفرماید: «کُلُوا واشْرَبُوا و لا تُسْرِفو إنَّهُ لا یُحِبُّ المُسْرِفینَ» «بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید؛ همانا خداوند اسرافکاران را دوست ندارد». همچنین انسان موجودی دوبعدی است و هم باید برای نیازهای جسمی خود تلاش کند هم نیازهای روحی خود را برآورده کند. قرآن میفرماید: «در آنچه خدا به تو داده، سرای آخرت را بطلب و بهره دنیاییات را فراموش نکن»؛ مؤمنان واقعی عمر خود را میان دنیا و آخرت تقسیم میکنند؛ هم زندگی دنیایی خود را به شکلی ساده و آبرومند اداره میکنند و هم با عشق و علاقه، به عبادت برای سرای آخرت میپردازند.
در قرآن دربارهی اعتدال در انفاق نیز اینچنین آمده است که: «هرگز دستت را به گردنت زنجیر مکن و به طور کامل آن را مگشا تا سرزنششده و حسرتزده، در گوشهای بشینی!» بنابراین آیه شریفه، سیاست اقتصادی فردی و اجتماعی مسلمانان باید بهگونهای باشد که از خست و تنگنظری یا زیادهروی دوری کنند.
زبان یکی از فعالترین اعضای بدن انسان است و گفتار ما اهمیت زیادی دارد. بنابراین زبان باید تربیت گردد تا بیموقع و ناصواب سخن نگوید. به تعبیر امیرالمؤمنین (ع): خردمند آن است که زبانش را در بند کشد: «العاقلُ مَن عَقَلَ لِسانَهُ».
فراوانی آیات قرآن و احادیث در خصوص تأکید و سفارش به میانهروی، اهمیت بالای آن را به ما نشان میدهد که به تعبیر امیرالمؤمنین (ع) در صورت عدم رعایت آن، جاهل به حساب میآییم!
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.