ویرگول
ورودثبت نام
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

تلاش برای غیرطبیعی نبودن

انتظارات ما از روابطمان چقدر واقعی است؟

الهام پولادی، فارغ‌التحصیل کارشناسی مهندسی برق

خاطرم هست روزی را که بین من و یکی از دختران ورودی هم‎دانشگاهی، باب صحبتی باز شد. دلش گرفته بود انگار. در ابتدا این دلتنگی‌اش را گذاشتم پای خستگی‌هایش از سنگینی درس‌‌های دانشگاه و برایم طبیعی می‌نمود. اما کمی که بیشتر صحبت کردیم، رسیدیم به این سوال او: با تنهایی‌هایم در دانشگاه چه کار می‌توانم بکنم؟ احساس می‌کنم به یک دوست نیاز دارم تا در دوران دانشجویی از تنهایی دربیایم. بعد از صحبت بیشتر، متوجه شدم دنبال آدرس دانشجوی پسری است، برای این دوستی. البته نه هر پسری! پسری که قابل اعتماد باشد و سرش کلاه نگذارد!

عکس از jr korpa
عکس از jr korpa


سکوت کردم. نمی‌دانستم چگونه باید پاسخ دهم. حقیقت را بخواهم بگویم، هنوز هم نمی‌دانم با این‎چنین مسائلی در دانشگاه، چگونه باید برخورد کرد تا به بهترین راه ‌حل رسید.

اما چیزهایی هست که به تجربه درباره دخترانی که وارد روابط دوستی با پسران می‌شوند، متوجه شده‌ام.

مثلا متوجه شده‌ام، بعضی دخترخانم‌ها در دوران دانشجویی به یک رابطه دوستی با یک آقاپسر تن می‌دهند تا بتوانند در نهایت بعد از رسیدن به رشد عقلی و اقتصادی بیشتر، او را به‌عنوان شریک همیشگی زندگی‌شان انتخاب کنند. در عمل، آغاز دوستی را از معدود مسیرهایی می‌بینند برای این که بتوانند فرد مقابل را بهتر بشناسند و بعدا خودشان بتوانند برای آغاز زندگی مشترکشان تصمیم بگیرند و صرفا به نظرات خانواده برای انتخاب شریک زندگی، اکتفا نکنند.

یا متوجه شده‌ام، بعضی دخترخانم‌ها در پی دوستی با یک آقا پسر، به دنبال یک سرپناه عاطفی هستند. اما از طرفی به دلیل مسئولیت‌های زیادی که ازدواج به دنبال خود می‌آورد و همچنین ضرورت وفاداری‌ دائمی‌ای که ازدواج به دنبال خود می‌آورد، ترجیح می‌دهند، وارد یک رابطه دائمی نشوند و تلاش کنند بستری بسازند موقتی، برای پاسخ به این نیازها.

همچنین متوجه شده‌ام، بعضی دخترخانم‌ها هم هستند که اساسا در فضای کنونی دانشگاه، وارد نشدن به یک فضای دوستانه با یک آقا را برای یک دختر دانشجوی فرهیخته و متمدن، خرق عادت می‌پندارند. و لابد این مسیری است که متمدنین باید بروند مثل بقیه مسیرهایی که می‌روند. حتی اگر الان ندانند فایده‌اش چیست، جای نگرانی نخواهد بود. اگر فایده‌ای در آن نبود که بقیه متمدنین دانشگاهی این مسیر را برنمی‌گزیدند!

بعضی از این دسته از بعضی‌ها، به صورت افراطی‌تری، دختر دانشجویی را که وارد یک رابطه دوستی با یک آقا نمی‌شود را در زمره نامتمدنین شمرده و جوری به آن‌ها می‌نگرند، که ابالیان به لاابالیان عالم!

و بعضی دیگر از این دسته از بعضی‌ها، لاجرم به دلیل قرار گرفتن در این فرهنگ محیطی، این مسیر را طبیعی احساس می‌کنند. پس تلاش می‌کنند تا غیرطبیعی نباشند. همین.

همچنین متوجه شده‌ام، که مطمئنا دسته‌های دیگری از این بعضی‌ها هستند، که با آن‎ها برخوردی نداشته‌ام و دسته‌هایی که ذکر شدند، افرازی کامل نیست. اما، به عقیده‌ی من، چیزی که بین اغلب این دسته‌ها مشترک است، ندیدن آخر کار است. یا اگر بخواهم محتاطانه‌تر حرف بزنم، دقیق و واضح ندیدن آخر کار!

آیا در آخر، انتظارات هر کدام از این افراد از دوستی، برآورده می‌شود؟

دسته‌ای که انتظار می‌کشد انتهای این دوستی، به یک رابطه پایدار ختم شود و بابی باشد برای آشنایی مقدماتی، اگر به انتظار خود از این رابطه نرسند، چه سرنوشتی خواهند داشت؟ لطمه دیدن‌های شدید روحی، کمترین نتیجه طبیعی آن است.

یا دسته‌ای که در این رابطه دوستی، به دنبال پناهگاه موقت عاطفی هستند، آیا از سنگ ساخته شده‌اند که بتوانند بعد از مدتی وابستگی، همه چیز را درباره این رابطه دوستانه فراموش کنند؟ آیا این انتظار با حقیقت و طبیعت عاطفی انسان سازگار است؟

و برای دسته‌ای که بدون نگاه به مسیر و مقصد، خودشان را به رودخانه‌ی عادت می‌سپارند، که دیگران مسیرش را هدایت می‌کنند و مقصدش را می‌سازند، طبیعی نیست به مقصدی برسند که کاملا با تصوراتی که داشته‌اند، ناهمخوان باشد؟

شاید مقدماتی‌ترین پاسخ به سوال دوست ورودی‌ام، می‌توانست این باشد: قبل از هر کار دیگری، بیا بیشتر فکر کنیم و ببینیم چقدر انتظارات ما از گروه‌ها و روابط دوستی‌ای که به آن‎ها پا می‌گذاریم، واقعی است. هر چه پیامدهای رفتارهایمان را بتوانیم بهتر پیش‎بینی و درک کنیم، تصمیم‌گیری‌مان منطقی‌تر خواهد شد. و تصمیمی که منطقی‌تر است، مطمئنا آسیب‌هایش نیز کمتر خواهد بود.


ریحانههیات الزهرا (س)شماره 8دی‌ماهالهام پولادی
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید