ویرگول
ورودثبت نام
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۷ دقیقه·۳ سال پیش

توشه‌ی امامان از برای غیبت‌زدگان


آغاز عصر غیبت امام دوازدهم (علیه‌السلام) در سال ۲۶۰ هجری قمری از چالش‌برانگیزترین رویدادها برای جامعه‌ی شیعیان بوده‌است، که آنان را در تمام ابعاد معرفتی و عملی دچار تحیر نمود. در واقع، گفتمان مکتب امامیه در طول ۲۵۰ سال سپری‌شده از آغاز دوران امامت یک دال مرکزی انکارناپذیر داشته‌است؛ و این دال مرکزی عبارت است از محوریت امام معصوم در تمامی ساحات دینی، از خداشناسی و فرجام‌شناسی گرفته تا مسائل فقهی و حتی رویکردهای سیاسی و اجتماعی. با آغاز دوران غیبت، شیعیان برای نخستین مرتبه پا به دورانی گذاشتند که در آن علی‌رغم وجود امام حی و حاضر، امکان دسترسی به ایشان برای کسی فراهم نبود. چنان که از این مقدمه‌ی کوتاه گویاست، شواهد تاریخی هم نشانگر ظهور و بروز یک تزلزل عظیم در بدنه‌ی جامعه‌ی امامیه به‌هنگام آغاز دوره‌ی غیبت هستند. کاتب نعمانی، از نخستین غیبت‌نگاران شیعه که کتاب‌اش از مهم‌ترین منابع حدیثی کهن پیرامون غیبت امام زمان است و در زمان غیبت صغری می‌زیسته‌است، شرایط آن روز شیعیان را چنین توصیف می‌نماید: «جز اندکی [از شیعیان]، بقیه نسبت امام زمان خود به شک افتاده‌اند و دودل شده‌اند.»[1] شیخ صدوق، دیگر غیبت‌نگار مشهور و از بزرگ‌ترین عالمان تاریخ تشیع که در همین دوران زندگی‌ می‌کرده‌است نیز در ابتدای کتاب کمال الدین خود گزارش مشابه‌ای از تزلزل اعتقادی شیعیان به دست می‌دهد.[2]بنابراین، بر مبنای اعتقادات امامیه در باب علم امامان به آینده و هم‌چنین وظیفه‌ی الهی ایشان نسبت به هدایت جامعه‌ی مؤمنان، انتظار می‌رود که این بزرگواران برای رهایی مؤمنان غیبت‌زده‌ی آینده از بحران‌های اعتقادی و هم‌چنین تحیر عملی، رهنمودهایی را بیان فرموده‌باشند. چنین نیز هست، و کسی که در میراث کهن روایی امامیه نظر بیفکند به‌روشنی خواهد دید که امامان (علیهم‌السلام) به‌تناوب درباره‌ی اصل وقوع غیبت برای امام دوازدهم، که همان مهدی موعود است، هشدار داده‌اند و از این رهگذر جایی برای شک و تردید در اصل امامت و غیبت امام غایب باقی نگذاشتند. از دیگر سو، با مراجعه به این منابع روایی کهن خواهیم دید که علاوه بر تأکید بر اصل وقوع غیبت، امامان (علیهم‌السلام) در گفتارهای مستمر و پراکنده‌ای به بیان رهیافت‌های بایسته‌ی عملی شیعیان در عصر غیبت نیز پرداخته‌اند. نوشتار حاضر، گردآوری تعداد اندک ولی مهمی از این رهیافت‌های الهی است. نویسنده امیدوار است خود و تمام خوانندگان گرامی، بر نهادینه کردن این دستورات در خود توفیق بیابند.

۱. انتظار:

شاید بنیادی‌ترین وظیفه‌ی اختصاصی عصر غیبت انتظار فرج باشد. احادیث پیرامون لزوم انتظار در زمان غیبت بسیار پربرگ‌اند، اما محض نمونه این حدیث شریف از امام هادی (علیه‌السلام) را نقل می‌نماییم:
علی بن مهزیار از علی بن محمد بن زیاد نقل کرده‌است که: به امام هادی (علیه‌السلام) در هنگامی که در پایگاه نظامی عباسی ساکن بودند نامه‌ای نوشتم و از امر فرج پرسیدم. در جواب مرقوم فرمودند: «هنگامی که صاحب شما از سرای ستمگران غیبت نمود در انتظار فرج باشید.»[3]

۲. تبعیت از سنت پیامبر و امامان پیشین، الگوی عملی دوران غیبت:

پیش‌تر اشاره شد که در دسترس نبودن امام به‌عنوان منبع معارف دینی و پیشوای عملی شیعیان، آنان را دچار حیرتی بی‌سابقه نمود. این واقعه از جهاتی مشابه مشکلی است که ۲۵۰ سال پیش از این اهل تسنن با وفات پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با آن مواجه شدند. در حقیقت عموم جامعه‌ی اسلامی با به حاشیه راندن امیرمؤمنان و عترت رسول (علیهم‌السلام)، به صورت خودخواسته خود را دچار بحران معرفتی نمود. با گذشت زمانی اندک از وفات پیامبر و با گسترش سرزمین‌های اسلامی، مسلمین به‌زودی با چالش‌هایی در ابعاد فرهنگی، فقهی و سیاسی مواجه شدند که یافتن پاسخ آن‌ها از سنت موجود نبوی ممکن نبود. (ناگفته نماند که منع حکومتی نقل حدیث به مدت ۱۰۰ سال پس از وفات پیامبر بر این معضل دامن زد.) در این میان، عامه راهکارهایی را برگزیدند که از نظر روش‌شناسی با روح تعالیم قرآن و سنت نبوی سازگاری نداشت. (برای نمونه، مراجعه شود به تصمیم خلیفه‌ی دوم در تحریم متعه‌ی حج و متعه‌ی زنان، و هم‌چنین رویکردهای فقهی ابوحنیفه، پیشوای بلندپایه‌ی فقهی اهل تسنن.) رویکرد امامان شیعه و پیروان ایشان اما، همواره مخالفت با این روش‌های نوبافته بود. در حقیقت، فصل ممیز اصلی امامیه از سایر فِرَق اسلامی، باور به این نکته بود که پس از وفات پیامبر تنها بازگشتگاه مشروع مسلمین در مسائل سیاسی، فقهی و معرفتی عبارتند از قرآن و عترت. هم‌سو با این رویکرد اساسی، تعالیم اهل بیت (علیهم‌السلام) در باب رهیافت فکری و عملی شیعیان در عصر غیبت امام زمان هم تأکید بر این نکته است که علی‌رغم در دسترس نبودن امام عصر، منبع مشروع دینی شیعیان قرآن کریم و سنت برجای‌مانده از پیامبر اکرم و امامان است. در حقیقت، در طول ۲۵۰ سال عصر حضور امامان در جامعه، مجاهدت علمی ایشان منظومه‌ی متکاملی از معارف فکری و عملی را فراهم آورد که توانایی برآورده نمودن نیازهای «ضروری» مؤمنان عصر واپسین را هم داشت. تعیین محدوده‌ی وظایف مؤمنان عصر غیبت در حوزه‌های مختلف، که در متون وحیانی بدان‌ها اشاره رفته، هم در عدم ایجاد بن‌بست فکری برای این مؤمنان سخت راهگشاست؛ چه این که اگر بدون توجه به این محدوده‌ی بایسته‌ی وظایف با مسائل مواجه شده و در یافتن پاسخ از منابع مشروع دینی باز بمانیم، دچار همان اشتباه عامه شده‌ و به بن‌بستی رسیده‌ایم که خود بنا نهاده‌ایم.

در راستای همین آموزه است که طبق توقیع شریف امام زمان، راویان حدیث و فقهای آگاه در دوران غیبت به‌عنوان مرجع فکری مؤمنان در مواجهه با پیش‌آمدهای روز معرفی می‌شوند.

ابو حمزه‌ی ثمالی گوید از امام باقر (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمود:
«پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امامان (علیهم‌السلام) مقرّب‌ترین مردم نزد خداوند هستند. در دانش از همه برتر، و مهربان‌ترین مردم نسبت به مردم هستند، پس [آنها را اسوه خویش قرار داده و] در آن‌چه وارد شدند وارد شوید، و از هر کس فاصله گرفتند جدا شوید. حق با آن‌هاست، آنان وصی پیامبرند، در همه جا پیرو آنها باشید، اگر روزی پیش آمد که به هیچ کدام‌شان دسترسی نداشتید [و در زمان غیبت واقع شدید] از خدای تعالی کمک بخواهید و همان سنت و راه و روشی را که قبلا بر آن بوده‌اید ادامه دهید.»[4]

۳. ضرورت ورع و پایبندی به محاسن اخلاقی:

ابو بصیر از امام صادق می‌کند که امیرمؤمنان فرمودند: « هر كس كه بودن در شمار ياران قائم شادمان‌اش سازد بايد به انتظار باشد و با حال انتظار به پرهيزگارى و خلق نيكو رفتار كند، و اوست منتظر! پس اگر اجل‌اش برسد و امام قائم پس از درگذشت او قيام نماید، بهره‌ی او همانند پاداش كسى است كه آن حضرت را دريافته باشد. پس بكوشيد و منتظر باشيد، گوارا باد شما را اى جماعتى كه مشمول رحمت خدا هستيد!»[5]

۴. ولایت و برائت، دو آموزه‌ی اساسی:

علاوه بر جایگاه محوری ولایت اهل بیت (علیهم‌السلام) و برائت از دشمنان‌شان در مذهب تشیع، در روایات پرشماری به‌خصوص بر لزوم پایبندی شیعیان عصر غیبت بر ولایت و برائت پافشاری شده‌است. یکی از مخاطرات جدی عصر غیبت که شیعیان را تهدید می‌نماید، این است که به‌علت عدم حضور امام معصوم به‌عنوان تکیه‌گاه اصلی مذهبی مؤمنان و صدر اجلّ پاسداران مرزهای اعتقادی ایمانی، احتمال کمرنگ شدن این مرزبندی‌ها و درآمیختن آموزه‌های اصیل شیعی با سایر افکار در این دوران بیش از پیش وجود دارد. بنابراین، طبیعی است که اهتمام عمومی به امر ولایت و برائت ضرورتی بیش‌ازپیش داشته‌باشد.

محمد بن منصور صیقل از پدرش روایت می‌نماید که امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «هر گاه صبح و شام كردى و امامى را از آل محمّد در آن وقت نديدى، همان كس را كه دوست می‌داشتى دوست بدار و همان را كه دشمن می‌داشتى دشمن بدار و با هر كس كه پيوند ولايت داشتى داشته باش و صبح و شام منتظر فرج باش.»[6]

۵. عدم وقت‌گذاری و تکذیب وقت‌گذاران:

از آموزه‌های تأکیدشده در خصوص دوران غیبت، مخفی بودن هنگام ظهور پرسرور امام زمان است. بلکه فراتر از این، مؤمنان موظف هستند که وقت‌گذاران بر ظهور را تکذیب نمایند.

محمد بن مسلم از امام صادق (علیه‌السلام) روایت می‌کند که ایشان فرمودند: «هر کس از مردم که برای تو وقت ظهور را معیّن کرد، از تکذیب او باکی نداشته‌باش؛ که ما برای احدی وقت ظهور را تعیین نمی‌کنیم.»[7]

طبعاً وقت‌گذاری برای ظهور منحصر به تعیین ساعت و دقیقه‌ی ظهور نیست؛ بلکه مشخص نمودن یک بازه‌ی زمانی مشخص برای این رخداد هم در شمار وقت‌گذاری قرار می‌گیرد و مؤمنان مأمور به تکذیب آن هستند.

۶. پیوسته به یاد امام عصر، سنگ محک ایمان در عصر غیبت:

محمّد بن زياد أزدىّ‌ گويد: از سرور خود موسى بن جعفر (عليهماالسّلام) از تفسير اين كلام الهى پرسيدم: «وَ أَسْبَغَ‌ عَلَيْكُمْ‌ نِعَمَهُ‌ ظٰاهِرَةً‌ وَ بٰاطِنَةً‌». فرمود: «نعمت ظاهر امام ظاهر است و نعمت باطن امام غائب است. گفتم: آيا در ميان ائمّه كسى هست كه غائب شود؟! فرمود: آرى! شخص او از ديدگان مردم غايب مى‌شود امّا ياد او از قلوب مؤمنين غايب نمى‌شود و او دوازدهمين ما امامان است، خداوند براى او هر امر سختى را آسان و هر امر دشوارى را هموار سازد و گنج‌هاى زمين را برای‌اش آشكار كند و هر بعيدى را براى وى قريب سازد و به توسّط‍‌ وى تمامى جبّاران عنود را نابود كند و هر شيطان متمرّدى را به دست وى هلاک سازد. او فرزند سرور كنيزان است كسى كه ولادتش بر مردمان پوشيده و ذكر نامش بر آنها روا نيست تا آن‌گاه كه خداى تعالى او را ظاهر ساخته و زمين را پر از عدل و داد نمايد، همان گونه كه پر از ظلم و جور شده‌باشد.»[8]

[1] غیبت نعمانی، مقدمه مؤلف

[2] کمال الدین و تمام النعمة، مقدمه مؤلف

[3] کمال الدین و تمام النعمة، جلد ۲، صفحه ۳۸۰

[4] کمال الدین و تمام النعمة، جلد۱، صفحه ۳۲۸

[5] غیبت نعمانی، جلد۱، صفحه ۲۰۰

[6] غیبت نعمانی، جلد ۱، صفحه ۱۵۸

[7] غیبت طوسی، جلد ۱، صفحه ۴۲۶

[8] کمال الدین و تمام النعمة،‌ ج۲، صفحه ۳۶۸


برای ورود به کانال پیام‌رسان تلگرام «مکتوبات هیأت ‌الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.

هیات الزهرا سمنبرغیبتامام زمان عجمهدی صالح
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید