سلام علیکم و رحمه الله
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صل الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم محمد و علی اهل بیت الطیبین الطاهرین المعصومین علیهم السلام و لا سیما بقیه الله فی الارضین عجل الله تعالی فرجه الشریف و لعن الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین
اللهم کن لولیک
انشالله امام زمان از این جلسه راضی باشند. این ماه مبارک به امضای امام زمان بهترین روز های زندگی را برای ما رقم بزند. تقاضا دارم دوستان و برادران خانه های خودشان را نورانی بکنند به ذکر صلوات بر محمد و آل محمد.
خب من فقط یکی از مهم ترین توصیههای وارد شده در روایات را درباره ماه مبارک رمضان به خودم و به مخاطبان گرامی تذکر دهم و بعد وارد بحث تدبر در قرآن شویم:
حقیقتاً عزیزان، اعمال و مناسک عبادی که در این ماه میشود انجام داد: از نماز و روزهی واجبی که داریم و ذکرها، ادعیه، توسلات مختلف –که خب در سالهای قبل، خدا توفیق داد همه مشغول بودیم، در جلسات و گاهیاوقات در خلوت های خودمان اما_ این را دقت بکنیم: در روایتی دارد طبق نقل وجود مبارک امیرالمومنین عرضه داشتند : یا رسول الله با فضیلتترین عمل ، بهترین عمل در ماه مبارک رمضان چیست؟
حضرت رسول ضمن فرمایشات نورانیشان در جمعه آخر ماه شعبان این مطلب را فرمودند خطاب به امیرالمومنین که: الورع عن محارم الله یعنی دوری از گناه ، نزدیک نشدن به خطوط قرمزی که خداوند متعال برای ما تعیین کرده؛ لذا عزیزان درکنار همه دعاهایی که این روزها دارید، در کنار همه توسلهایی که این روزها دارید، ما باید بهجدّ از خدا بخواهیم در این ماه نورانی در بهار قرآن، با توسّل به قرآن و عترت، با مددگرفتن از محبتی که قرآن در دل ما دارد، عترت در دل ما دارد بتوانیم انشالله ریشههای گناه را ریشههای انجام افعالی که مورد رضایت خدا نیست، در دل خودمان، در زندگی خودمان، در فکرمان، در رفتارمان انشاالله بخشکانیم.
شاید بالاترین ثمرات در ماه مبارک رمضان را کسانی میبرند که بهجدّ ترک گناهان داشته باشند و خلاصه اینگونه خودشان را به خدا نزدیک بکنند.
هدف نزول قرآن
خب قرار است انشالله در دههی اول ماه مبارک رمضان، بندهی حقیر در خدمت شما دوستان عزیز، مباحثی را از قرآن در حد ده دقیقه، حداکثر پانزده دقیقه خلاصه ارائه بدهم و انشالله بتوانیم دل و جانمان را با آیات قرآن مانوس بکنیم. در محضر قرآن هستید، دو آیه پایانی سوره مبارکه فتح، عزیزان دو آیه بسیار بسیار ویژه است در قرآن، اگر به من بگویید خلاصه قرآن کجای قرآن است؟خدا رحمت بکند علامه طباطبایی ایشان در تفسیر المیزان سوره مبارکه عصر را، سورهای که شاید همه شما عزیزان حفظ هستید، ایشان سوره مبارکه عصر را خلاصه قرآن میدانند. اگر جور دیگری بتوانیم نگاه کنیم و تحلیل بکنیم که الآن برای شما بیان میکنم، باز به تحلیلی و به تعبیر برخی اساتید، دو آیه پایانی سوره مبارکه فتح هم به نوعی خلاصه قرآن است. وقتی میگوییم خلاصه قرآن یعنی چه؟ یعنی به دنبال رسیدن پاسخ برای کدام سوال هستیم؟ این سوال: اساساً قرآن چرا نازل شد؟ اگر کسی از شما بپرسد علت نزول قرآن چیست؟ خداوند متعال از بعثت پیامبر ختمی و از نزول قرآن چه هدفی را پیگیری میکرد؟ شما بگویید آیه 28 سوره فتح. اگر از شما پرسید این هدفی که قرآن هدفگذاری کرد چگونه روی زمین محقق میشود؟ شما بگویید : آیه 29 سوره مبارکه فتح.
لذا دو پرسش اساسی در این دو آیه پایانی سوره مبارکه فتح جواب داده شده.
1) قرآن چرا نازل شد؟
2) چگونه هدف قرآن تامین میشود؟ چگونه هدف قرآن در زمین محقق میشود؟
خب وارد آیات شویم و باهم بخوانیم ببینیم بیانی که میتوانیم استفاده بکنیم از آیات به چه شکل است. میفرماید:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم
هُوَ الّذی اَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدی وَ دینِ الحقِّ لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّه و کَفی بِالله شَهیداً
او کسی است که، {با توجه به آیات قبل این «هو» معلوم میشود که یعنی خود ِخدا، خود خدای احد، خود خدای صمد عزیزان، اگر این قاعده برای من و شما جا بیفتد میفهمیم این کاری که باید در عالم انجام شود، تحت برنامهی چهکسی در حال انجام است... من باز به «هو» برمیگردم، مقداری میخواهم در این رابطه صحبت بکنم...} فرستاد رسولش را یعنی بعثت را رقم زد، بعثت نبی اکرم به اراده خدا رقم زدهشد. پیغمبر آمد. پیغمبر به جمع بشریت، به جمع مردم وارد شد و خطاب به بشریت، چیزهایی را با خود آورد. دست خالی نیامد. چه چیزی با خود آورد؟ بعثت که رقم زدهشد، هدایت آمد و دین حق آمد. یعنی پیغمبر آن مطلبی که در جریان بعثت برای مردم آورد، هدایت است. حرکت به سمت حق است. دین یعنی چی؟ خیلی ساده برای شما توضیح میدهم. دین، عزیزان، یعنی سبک زندگی؛ یعنی بایدها و نبایدهایی که ما در طول دورهی حیات دنیویمان میخواهیم به آن ملزم باشیم و آن را انجام دهیم. ما یک سبک زندگی داریم. سبک زندگی شما چیست؟ من سبک زندگیم سبک زندگی مسلمانی است. کتاب دین من قرآن است. مُبیّن و معلّم این دین، معلّم این مکتب پیغمبر هستند. خب، در این کتاب چه چیزی نوشته شده و با این کتاب قرار است به چه چیزی برسیم؟ این دین است، یعنی چه؟ یعنی من در این کتاب یاد میگیرم چه باید کرد، چگونه رفتار بکنم، چگونه بیندیشم. در یک کلمه: چجوری زندگی بکنم؟ پس پیغمبر مدل ِزندگی برای ما آورد.
وقتی ما چشمانمان را باز میکنیم هم در زمان نزول قرآن، هم امروز که سبکهای مختلف زندگی در عالم امروز هستند، هرکس یک مدل زندگی را در عالم دارد. شما شرق و غرب عالم را نگاه کنید. چیزهای مختلفی را میپرستند به چیزهای مختلفی عشق میورزند. خدا میفرماید رسولم را فرستادم، هدایت و دین حق به همراه او آمد. اینجا پاسخ سوال اول را ما مییابیم: لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّه... چرا بعثت رقم زدهشد؟ چرا قرآن نازل شد؟ چرا دین حق آمد؟ برای اینکه این دین بر همهی ادیان عالم در هر زمانی و در هر مکانی چیره بشود و غلبه بکند تا پیغمبر این دین حق را چیره بکند بر تمام ادیان عالم. این لِیُظهِرَه میتواند فاعلش هم خداوند باشد، هم رسول الله باشد. فرقی نمیکند؛ هدف اینجا مشترک است. کاری که خدا میخواهد روی زمین انجام دهد، از طریق ولیّ خود روی زمین، از طریق رسول اکرم انجام میدهد. تا خداوند (تا رسول اکرم) این دین را بر تمام ادیان عالم غلبه بدهد. وَکَفی بِاللهِ شَهیداً و کافیست خداوند گواه بودنش. یعنی خدا اینجا گواه و ناظر است که این وعدهای که شاید بیش از هزار و چهارصد سال قبل بیان شد و خطاب به بشریت صادرشد این وعده میگوید: کافیست خدا گواه بودنش و شاهد بودنش، که این وعده در زمین محقق خواهد شد. خب این ترجمه تحت اللفظی آیه 28 سوره مبارکه فتح. همین جا پس ما میفهمیم هدف نهایی قرآن، حکومت قرآن بر تمام زمین است. حکومت انسان بر تمام انسان هاست. باید این محقق بشود و این دین حق است. دین باطل نیست. دین لهو و لعب نیست. دین بازیچه نیست. دینی است که در این دین، در دستوراتش، در نهی و امرش، هرچیز سر ِجای خودش قرار میگیرد. دینی است مطابق با فطرت انسان، دینی است مطابق با کتاب خلقت و در این دین اینطور نیست که دستوراتش ضد و نقیض باشد، اتفاقاً اگر کسی بهجدّ به این دین حق عمل بکند، به یک وحدت میرسد. به یک آرامشی در دنیا میرسد.
در چند دقیقه باقیمانده از عرایضم، در رابطه با خدا، برای یک بخش جدّی از ایمان من و شما عزیزان {و اینکه} باورمان بشود این وعده خداوند محقق می شود، برای اینکه نترسیم به واسطه موانع زیادی که راه تحقق این وعده خدا میبینیم در جریان های باطل در دنیا زیادند انشالله روز های آینده به آن خواهم پرداخت. صهیونیست ها، قوم یهود که در قرآن میفرماید : «اِنَّ اَشَدَّ النّاس لِلَّذینَ آمَنوا الیَهود والّذینَ اَشرَکوا» مشرکان و یهودیان دست روی دست نمیگذارند و من و شما بخواهیم این دستور قرآن را پیش ببریم. موانع بسیار زیادی، فتنههای بسیار زیادی، انواع و اقسام سنتهای خداوند در دنیا میخواهد اجرا شود. در برابر منافقین چه باید کرد؟ در برابر انواع و اقسام کفار چه باید کرد.
شما نگاه کنید: پیغمبر اکرم یک تنه شروع کرد. بعثت رقم زدهشد. در مدت زمان بسیار کوتاهی این یک نفر شدند امیرالمومنین و حضرت خدیجه به پیغمبر متصل شدند. جبهه حق حالا با سه نفر کارش را پیش میبرد.
امروز نگاه کنید دسته دسته در اقصینقاط عالم میبینید کسانی که پیرو مکتب قرآنند. ایمان به مکتب قرآن و عترت دارند. جریانات جبهه حق را پیش میبرند. کشور عزیز خودمان، بعد از انقلاب اسلامی، تحولی عظیم را در جان، در کشور خودمان رقم زد. مومنینی که در اقصینقاط عالم میبینید میشناسید، حزب الله لبنان، شیعیان نیجریه، شیعیان عراق و سوریه و پاکستان و افغانستان و امثالهم، شیعیان یمن، شیعیان و مومنینی که در دل امریکا اهداف جبهه حق را پیش میبرند. امروز دیگر یک نفر و دو نفر و سه نفر نیست.
اما این نکته خیلی مهم است: خدا کیست؟ چه قدرتی دارد؟ این را من به شما عرض بکنم عزیزان اگر من و شما این مهمترین مبنای ایمانی را درست نبندیم، در مسیر زندگی بارها دچار تردید میشویم، بارها دچار سرافکندگی میشویم. اگر بپرسیم «هُو» کی هست؟ این خدا چه قدرتی است؟ خب یک سورهای را که همه آن را حفظ هستیم، میخوانیم. قرآن نازل میشود. یا رسول الله، من را به مردم اینگونه معرفی کن: بگو بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم قُل هُوَ اللهُ اَحَدٌ. بگو خدا احد است. احد یعنی چی؟ یعنی من لا حد له. یعنی کسی که هیچ چارچوبی ندارد، هیچ مرزی ندارد. آیا علمش محدود است؟ بلاتردید علمش بی نهایت است. عزتش، قدرتش، ثروتش، داراییش، امکاناتش، جنودش. این فرد این موجود برنامه داده برای عالم. با تحقق به بعثت رسول اکرم و نزول قرآن، خداونده برنامهای دادهاست دست انبیا، دست پیغمبر، دست شخص شخیص رسول اکرم، که باید قرآن بر تمام ادیان عالم غلبه بکند. دلمان باید گرم به خدا بشود. عرض پایانی من این جمله است: عزیزان، خیلیها فکر میکنند خدا را قبول دارند، خیلیها فکر میکنند مومن هستند. من امروز آیهای را به شما معرفی بکنم که قدری تامل، قدری تدبر در این آیه بسیار تکاندهنده است. مبناهای زندگی ما را میتواند این آیه بچیند. ساختارهای ذهنی، ساختارهای اندیشهای ما را این آیه میتواند شکل دهد.
آیه 45 سوره مبارکه زمر میفرماید چه کسانی فکر میکنند خدا را قبول دارند؟ اللهی که ما قبول داریم کیست؟ چقدر می ارزد؟ چقدر از دستش کار بر میآید؟ خیلیها در زندگی دو جا به خداوند شک میکنند: یا میگویند خدا دید یا ندید؟ خدا خبر دارد یا خبر ندارد؟ یا میگویند خدا میتواند یا نمیتواند؟ بسیاری از مواقع پیش میآید که حتی من و شمای مدّعی ایمان، من و شمایی که مدّعی پیرو مکتب قرآن و عترت هستیم، به قدرت خدا شک میکنیم، به علم خدا شک میکنیم. مواظب باشیم، چشمهایمان را باید بشوییم. خدا را باید درست باورکرد. خدا را باید درست فهمید. نگاه توحیدی باید درست در زندگی حکمفرما شود.
خدا در آیه 45 سوره مبارکه زمر اینگونه میفرماید: وَ اِذا ذُکِرَ اللهُ وَحدَهُ ... وقتی حرف از خدا وسط بیاید، با چه ویژگی؟ خدا رحمت بکند آیتالله آقامجتبی تهرانی، ایشان میگفتند: بعضیها میگویند توکل بر خدا، ولی آقا شوخی میکنند! کدام توکل بر خدا؟ دلشان بر هزارجا گرم است، امیدشان بر هزارجا هست، یک توکل بر خدا هم بر زبان جاری میکنند. خدایی که ما در ذهنمان داریم؟ یا آن خدای حقیقی با آن مختصات و ویژگیهایش؟ خدا با ویژگی وحدانیت، یعنی خدا و فقط خدا، یعنی خدا و لا غیر، یعنی خدا به معنای «لا موثر فی الوجود الا الله» هیچکسی کاری در عالم نمیتواند بکند؛ مگر اینکه خداوند اجازه بدهد. هیچ قدرتی از پس قدرت خداوند بر نمیآید. اگر خدا را اینگونه توصیف کنیم، قرآن میگوید: عدهای حالشان بهم میخورد... اِشمئَزَّت قلوبُ... متنفر میشوند! میگویند: وای باز خدا خدا میگوید. دوباره میگوید امیدم به خداست، دوباره میگوید روی خدا حساب باز کردم. آخه بابا با کدام ابزار؟ بعد میآیند مسخره میکنند. میگویند از هپروت بیرون بیا، واقعنگر باش. کسانیکه جز دنیا را نمیبینند. اَلَّذینَ لایُومِنونَ بِالاخِرَه... خداوند خودش کد میدهد. عرضم تمام. انشالله توضیحش را میگذارم برای جلسه فردا. کسانیکه ایمان به آخرت ندارند، کسانی که قیامت را باور ندارند.
فردای پس از امروز در زندگیشان هیچ نقشی ایفا نمیکند. این افراد با این که حتی ممکن است ادعا بکنند ما خدا را قبول داریم، ادعا بکنند که ما مثلاً موحد هستیم.
اما اگر صحبت از خدا بشود و تنها خدا، دلشان به خدا و تنها خدا گرم نمیشود، بلکه به تعبیر قرآن در سوره مبارکه زمر حالشان هم به هم میخورد. اینها دوست دارند با ابزارهایی در دنیا دلشان گرم شود.
اینها دوست دارند چیزی که میبینند را نشانشان دهیم. خدا و قدرت غیبی برای آنها قابلباور نیست. لذا اگر به آنها بگوییم اللهُ احد ... خدا هیچ حد و مرزی ندارد، حالشان بههم میخورد.
زنده باشید. به توفیق الهی، ادامهی بحث را برای فردا میگذاریم. پس تا امروز این روشن شد. اگر خدا برنامه ریخته برای اینکه قرآن در تمام سرزمینها حاکم مطلق بشود، این خدا کیست که اینطور برنامه ریخته است؟ این خدا احد است. خدایی است که: لا حَدَّ لَه. هیچکس نمیتواند اورا محدود بکند. فلذا دلمان گرم بشود به وعده خدا، انشالله این وعدهی خدا محقق خواهد شد. البته راه تحققش را هم باید در همین آیات با هم مطالعه بکنیم.
اما ابتدا به ساکن، یاد بگیریم عزیزان، یک میخ را به قلبمان بکوبیم. یک مطلب را در قلبمان قرار دهیم، آن هم اینکه خدا فوق همهی قدرت هاست، علمش فوق همه علم ها و علماست. هیچوقت به دلمان راه ندهیم که آیا خدا میداند؟ میتواند؟ فهمید یا نه؟ هیچگاه نگذاریم شک بکنیم که آیا خدا میتواند؟ قدرتش را دارد؟ همیشه به عنوان موحد دلمان گرم به خدای احد باشد. خدای صمد، خدای لَمیَلِد و لَمیولَد خدای ولمیَکُن لَه کفواً اَحَد. انشالله که لحظه به لحظه این ماه مبارک رمضان را در این ایام کرونا و قرنطینه به زیباترین لحظات زندگیتان به توفیق الهی و اختیار خودتان تبدیل بکنید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.