در این شماره از حیات بهمناسبت نزدیکی زمانی سالروز فتوای آیتالله میرزای شیرازی و سالروز درگذشت بنیانگذار کبیر انقلاب، امام خمینی(ره) و انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری بر آن شدیم تا نظرات شما را درباره «مرجعیت» و «ولایت فقیه» جویا شویم.
در این نظرسنجی ۲۰۸ نفر شرکتکردند که ۲۴ درصد را خانمها و ۷۶ درصد را آقایان تشکیل دادند. همچنین تفکیک شرکتکنندگان بر اساس سال ورودی این چنین است: ۱۶درصد ۹۴، ۱۳درصد ۹۵، ۱۸درصد ۹۶، ۲۳درصد ۹۷ و ۱۶درصد ورودی ۹۸.
در زیر گزیدهای از نمودارها و پاسخها را به همراه تحلیل حیات از نتایج نظرسنجی آوردهایم. قبل از شروع، به تمامی کسانیکه در این نظرسنجی شرکتکردند، صمیمانه میگوییم: «متشکریم!».
عقل، لازم یا کافی؟
در نظر شما عقل چه جایگاهی دارد؟ در آغاز نظرسنجی، باب یک بحث تازه را گشودهایم... خواستیم مدل عقلانیت مدرن را که ارزش مطلق را به خرد ِخودبنیاد و جدای از وحی میدهد، در مقابل نگرش اسلامی به عقل، که علیرغم تعظیم آن، بسیار با پارادایم مدرن متفاوت است، بگذاریم و کمی بسنجیمش. پرسیدیم اینکه علت احکام را بدانی یا ندانی، چه تاثیری بر عملکردن به آندارد. نتایجش روبروی شماست: 74درصد گفتند درهرصورت حکم دین را باید گردن نهاد.
صحبتهای عزیزان در ادامهی این سوال هم بسیارجالب توجه بود که در ادامه منتخبی از آن آمدهاست:
تقلید، آری یا خیر؟
اصولاً زیربنای امر تقلید بر یک برهان بدیهی استوار است: «بنای عقلا در رجوع جاهل به عالم». عاقل برای رفع بیماری به پزشک مراجعه میکند و یا خود پزشک خواهدشد. پس چندان دور از انتظار نیست که نظر اکثریت شرکتکنندگان بر لزوم تقلید از مرجعی در احکام شریعت باشد: مجموعاً بیش از 80 درصد مرجع تقلید دارند. از بین کسانی که مرجع تقلید نداشتهاند هم حدود ۳ درصد قصد تقلید در آینده را دارند و ۹ درصد هم خودشان قصددارند حکم خدا را بفهمند، هرچند 7درصد باقیمانده، عزمی برای کشف حکم خدا ندارند. نظرات پای این سوال هم جالب توجه است:
عصمت، ولایت
در ادامه به یکی از شبهات رایج درمورد ولی فقیه یعنی «عصمت» پرداختهایم. ولایت (مطلقه) فقیه در چارچوب اختیارات و مسئولیتهای خود نیازمند عصمت نیست. در واقع، فقیه دارای «اختیارات حکومتی و مدیریتی» پیامبر و امام است و هراختیاری که ائمه اطهار، بهسبب عصمت خود داشته باشند – به گونهای که «عصمت» شرط آن بودهباشد- ولی فقیه آن اختیار را نخواهدداشت. به همین دلیل، هم مجلس خبرگان برای نظارت بر فقیه و عملکرد او وجود دارد و هم مردم گاهی مستقیم و گاهی بهوسیلهی خبرگان منتخب خود، حق سوال دارند و باید مراقب امور رهبری باشند و به طور کامل بر آن نظارت داشته باشند.
نظرات شما پیرامون این سوال گویای همین معناست:
از نظرگه گفتشان شد مختلف
در این بخش قصد داریم نتایج این سوال را تؤام با سوال «آیا برای فهم حکم خدا فردی را به عنوان مرجع تقلید انتخاب کردهای» تحلیل کنیم: ازبین کسانی که فردی را به عنوان مرجع تقلید برگزیدهاند، اکثریت قریببهاتفاق (حدود ۹۲درصد) کسانی که گزینه «ممکن است اشتباه کنم و اومتخصص است» و «چون دستور دین بوده فردی را به عنوان مرجع تقلید انتخاب کردهام» را انتخاب کردهاند در اختلاف نظر با مرجع تقلید خود، رای و نظر مرجع تقلید خود را ملاک قرار میدهند. هم چنین حدود ۳۷درصد کسانی که گزینه «فکر میکنم خودم برای فهمش فکر کنم بهتر است» را انتخاب کردهاند در اختلاف نظر با مرجع خود، نظر خود را ارجح میدانند.
وقتی میان علما اختلاف میافتد
متخصصین هر رشته در پارهای مسائل مربوط به تخصص خود با یکدیگر اختلاف نظر دارند. متخصصین دین نیز از این قاعده مستثنی نیستند. در این قسمت از شما پرسیدهایم آیا منشا و علت این اختلافات (برای مثال مسئله استهلال) را میدانید؟ که از این بین اغلب شرکتکنندگان (حدود ۸۰درصد) پاسخ بله و مابقی پاسخ نه را ثبت کردهاند. در مورد منشا این اختلافات اما، هرکسی چیزی گفت: یکی از اختلاف در مبانی گفت، دیگری در روشها و سومی از برداشتهای شخصی نام برد. در این رابطه، پیشنهاد میکنیم یادداشت ویژه حیات را درباره «روش اجتهاد و کشف احکام دین» از دست ندهید.[1]
اندر حکایت چالشهای تقلید
رساله را که بازکنی پر است از الفاظ «مجاز است»، «بنابر احتیاط واجب ...» و … که در نگاه اول ممکن است چالش برانگیز باشد. لذا در این بخش از شما پرسیدیم چقدر با این واژهها چالش دارید.
بسیاری از مخاطبین ما با این واژهها چالشی ندارند و معنای دقیق هریک را میدانند(حدود ۸۰درصد گزینه ۴و۵ را انتخاب کردهاند.)، حدود ۱۵درصد حد وسط را انتخاب کردهاند و حدود 4درصد گرفتار این چالش بودند.
[1]رک: صفحه1
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.