بسم الله الرحمن الرحیم
۸ آذر ۱۴۰۲ / حجتالاسلام علوی / جلسه پنجم
طولانی بودن آینده توهم است پس قدر عمر را بدانیم و آن را در راه مهماتی همچون کسب معرفت خرج کنیم. مثل دنیا مثل بیابان ذوالقرنین است. آنگاه که سه بار نهیب زدند که از سنگهای بیابان جمع کنید، آنهایی که متعبد بودند و معنای پیغمبری را میفهمیدند کیسه هارا پر کردند اما عدهای، مشتی سنگ در جیب گذاشتند و عدهای به این هم توجهی نشان ندادند. فجر فردا سنگها یاقوت، زمرد و الماس شده بودند. «رب الرجعون لعلی اعمال صالحا فیما ترکت » چیزهایی هست که تا از دست ندهیم امکان ندارد قدرشان را بفهمیم. اگر میگوییم بهرهمندی از حضرت فاطمه (س) ناممکن است یعنی میتوان بینهایت بهره برد. هر کس کوتاهی کند ضرر کرده است. حضرت فاطمه (س) «حجت علی الخلق» است. ایشان همان دلیل آشکاری هستند که هیچکس با وجود او حرفی برای گفتن ندارد همچون حجیت حضرت یوسف بر آنهایی که به خاطر پیش آمدن شرایط گناه، مرتکب آن شدند. حق اگر پنهان بماند مردم معذورند. نبود حجت، گمراهی و نابودی ارزشها را بهدنبال دارد . دین، اسکلت و پایه اخلاقیات است بنابراین تمام اخلاقیات با معلوم شدن حق معنا میشود. اما این حق نیازمند آشکار شدن و بینه و حجت است. همچنین حق نام دیگر خدا و یکی از اسما امام علی (ع) است و اینگونه است که خداوند به سبب لطف و رحمت بیانتهایش تکرار و تشدید حجت می کند. ۱۲۴ هزار پیامبر دلیلی بر این مدعاست. عبارت «علی مع الحق» عصمت امام علی (ع) را می رساند و «حق مع العلی» یعنی همه حق در امام علی (ع) تبلور یافته است. باید به درون خود نگاه کنید و ببینید که کوثری هستید یا تکاثری! یعنی در فتنهها ببینید فاطمه کجاست تا جبهه خود را مشخص کنید. همانگونه که پیامبر فرمودند فاطمه پارهتن من است و هرکس او را بیازارد من را آزرده است و هرکس من را بیازارد خداوند را آزرده است. اما پس از وفات پیامبر مشخص شد که چگونه با دختر پیامبر رفتار کردند و تفاوت میان آنان اشکار شد.