بسم الله الرحمن الرحیم
7 آذر ۱۴۰۲ / حجتالاسلام علوی / جلسه چهارم
ما نماز را برای خداوند میخوانیم.
بعضیا دو رکعت نماز که میخوانند فکر میکنند خیلی کار بزرگی کردند درصورتیکه اگر در راه خدا و برای خدا و فقط سرتاسر آن خدا نباشد هیچ فایدهای ندارد (امت حضرت حجت، مردان میداناند که درواقع شیران شب هستند). برکت علم زمانی برمیآید که برای خدا باشد یعنی اگر درس برای خدا باشد راه درستیست اما اگر برای خدا نباشد درست نیست درواقع باید خاصیتش خوب و خدایی باشد.
ابتدای دین، معرفت الهی است و با معرفت به توحید میرسیم و با توحید به اسما الله میرسیم. یکی از اسمایی که با معرفت به آن میرسیم حضرت فاطمه (س) هستند. از حضرت زهرا (س) زیاد بخواهید چرا که سفره فاطمیه خیلی بزرگ است.
تلفظ و معنای اذکار به تنهایی کار نمیکند بلکه با توکل برخدا و معرفت خداوند، میدان را برای ما باز میکنند. درواقع اول باید کارکردها مشخص شود. معرفت امام زمان (ع) باید به طور کامل باشد و بدانیم حاکم حقیقی قلب ما کیست؟ پول و ولوله دنیا یا حضرت حجت (عج)؟
با خودشناسی به خداشناسی میرسیم. این روایت به این معنا نیست که انسان خودش را بشناسد و بعد به خدا برسد زیرا هیچکاری بدون اراده خدا انجام پذیر نیست. درواقع با خودشناسی میفهمد ربطش به کیست و دل و جانش درکجا قرار دارد؟ دنیا را میخواهد یا حق (خدا) را؟
بحث مهم این جلسه ماندن و قرار گرفتن در خیمه حضرت فاطمه (س) است و اینکه هنوز فرصت بهرهبرداری از فاطمیه هست. حضرت فاطمه (س) قصه تاریخی نیست که با زمان تمام شود ایشان در هرزمانی حی و زنده است. کسانی که ایام فاطمیه را درک نمیکنند چه کاری نکردند که بقیه کردند؟ راس دستورات اهل بیت انجام واجبات و ترک محرمات است اما اگر نمیتوانید همه را عمل کنید، فقط نماز و زکات را به پا دارید و از کبائر دوری کنید انشالله خداوند بقیه ی گناهان را میبخشد.
سوال: سکونت در محله های غیرمذهبی جایز است یا نه؟
پاسخ: در آنجا اذان نمیشنویم و بویی از حضرت فاطمه (س) نیست پس جایز نیست زیرا حتی امکان تربیت ناصحیح فرزندان نیز وجود دارد (اشاره به همان حدیثی که نباید با انسان های ناخلف همنشینی کرد و جایز نیست زیرا روی ما تاثیر میگذارد). حتی در بحث ازدواج و شغل نامناسب هم این مسئله وجود دارد.
گناهان جوانان را خداوند به راحتی نمیبخشد زیرا جوان آگاه است به آنچه انجام میدهد و میداند که چه گناهانی انجام میدهد. هیچگاه نمیتوان فقط با گفتن اسم امام علی (ع) با ایشان محشور شد، در واقع باید کارها با نیت خالص انجام شود. به طور کلی فقط با گفتن اذکار نمیتوان به راه درست رسید حتی اگر کسی سالها با اهل بیت همنشینی داشته باشد و نیت خالصی نداشته باشد همهی کارهایش برباد میرود. خیلی از انسانها همهی زندگیشان وقف امام حسین (ع) شد زیرا خودشان برای امام حسین (ع) بودند.
راه روشن است فقط باید فردی عشق آن مسیر را در دل انسانها قرار بدهد.
سه جور کلام وجود دارد:
۱-کلام کذب و باطل
۲-کلام صدق: کلامی که با حق میخواند وجور درمیاید.
۳-کلام حق: کلامی که خودش حقیقت است و ماهیت آن حق است که کلام صدق به این نوع حقیقت برمیگردد.
قرآن دارای کلام حق است زیرا باید تا قیام قیامت باقی بماند و درتاریخ منقرض نشود حتی داستانهای یوسف هم داستان نیست بلکه راهی همیشه باز و قابل استفاده است. جعل آیات بدین معناست که آیه همیشه وجود ندارد و قابل انقراض است مثل کوفیان. آنان کسانی هستند که از اهل بیت جاماندهاند یعنی درواقع کوفه مکتبی است که به معنای خاسر بودن و زیانکار بودن افراد آن محل است. همه اهل بیت حی و زنده هستند و هرچه رزق و روزی به ما میرسد از طریق آنها به ما میرسد. آنها عنصر و اکسیر حیات هستند. یعنی حتی میتوان با آنها حرف زد و ارتباط برقرار کرد. حضرت فاطمه (س) زنده است یعنی حتی دردهایشان هم همراهشان است و ایشان هنوز آرام نگرفتند. اینها همه نعمتهای ما برای پیداکردن توفیق برای ربط پیدا کردن با آنهاست که از طریق آن به درجات بالاتر برسیم. فقط یکنمونه از برکاتشان شب قدر است که اگر فقط یک دعا برای ما بکنند و فقط یک کار مارا بپسندند برای ما بس است و تا زمانی که زمان غیبت باشد فرصت توفیق است اما پس از آن دیگر فایدهای ندارد زیرا بعد از غیبت، وقتی قیام انجام شد و انتقام گرفته شد دیگر حضرت فاطمه (س) به دنبال یار نمیگردند پس تازمانی که فرصت باقیست باید از آن استفاده کرد و از آن برکات گرفت.
شیعیان واقعی هیچگاه ارتباط خودرا با خداوند قطع نمیکنند.