بسم الله الرحمن الرحیم
۲۲ آذر ۱۴۰۲ / حجتالاسلام قنبریان / جلسه دوم

افرادی که در این مجلس شرکت کردهاند دو گروه هستند: گروه اول اصلا کاری به مسائل زمانه ندارند و صرفا میخواهند از فاطمیه بشنوند! (درک کلمات فاطمه زهرا مهم است بنابراین مهم است خطبه فدکیه را خوانده باشند). گروه دوم اما این مراسمات را بهانهای برای درس گرفتن از اهلبیت برای زندگی میدانند. بحث ما به حسب صنف اول سر یک کلمه در خطبه فدکیه بود و قصه از بعثت حضرت رسول تا رسیدن به قله استیساق نظام دین شروع شد. همانطور که حضرت علی (ع) در خطبه قاصعه تبیین نمود باید پس از جامعهسازی پیامبر (پیوند مردم با هم و پیوند مردم با دین) نظام دین به استیساق میرسید.
تا پیوستگی بین مردم نباشد نمیتوان جامعه و ساختمان سیاسی را بنا نهاد. پیامبر تفرقه قدیمی مدینه را حل کرد، هنجارهای اصیلی اورد، از هنری که عرب برای تهاجم داشت برای ساختن جامعه استفاده کرد و سپس پیوند همه اینها را با خداوند درست کرد. «ابن خلدون» میگوید :«عصب جامعه باید همراستا با مغز باشد (همان پیامبر(ص) و حضرت علی (ع))». عصبیت جامعه را از خون به حق تغییر داد. زیرا اگر عصبها فرق نکند، جامعه دوباره به جاهلیت بر میگردد. قبلا پیوند عصبانه قبیلهای قویای بود که قبایل در جنگها فارغ از حق و باطل و به سبب خون پشت یکدیگر بوند.
شرع، حکومت مرکزی نداشت. بنابراین پیامبر اول جامعه را یکنواخت کرد بهگونهای که کسی جز او نتوانسته بود ابتدا مردم را با یکدیگر و سپس دلهای انان را با خداوند پیوند بزند و از زمین فارغ کند. انسجام به تنهایی یعنی قدرت. هیتلر و ناپلئونهای زیادی بودند که صرفا به انسجام جامعه خویش دست یافتند اما نتوانستند ارزشهای والا را در ان جا بیاندازند. بنابراین نباید فتوحات را به حساب پیامبر بگذاریم همانگونه که در دوره ۴ ساله امام علی (ع) کشورگشایی به ان معنا انجام نمیشد. در عین حال فاتحین ایران و روم صرفا مسلمان بودند و ارزشها را عوض کردند. اول میگفتند صادرات توحید و میخواستند با شمشیر خسروپرویز را ببرند و ایرانیان را مسلمان کنند اما به مرور با اینکه انان مسلمان شده بودند، از انان «جزعه» میگرفتند به جای انکه بیتالمال بدهند. «عمر بن عبدالعزیز» میگفت :«به خدا قسم رسول الله برای توحید قیام کرد نه برای جزعه (مالیات سالانه)». بنابراین زمانی که وارثان حقیقی او خانهنشین هستند، انسجام حفظ میشود اما ارزشها تغییر میکند.
«ابوریحان بیرونی» در کتاب «التحقیق» مینویسد :«در بتپرستی هندوها بسیار تحقیق کردم و دیدم عامل افزایش بتپرستی انان خلیفه رسول الله، معاویه، است. رومیان بهترین پیکرتراشهای تاریخ هستند و در هند نیز بت میپرستند بنابراین برای کسب درآمد از روم به هند بت صادر میکند».
برای فتح اسکندریه مصر به فرماندهی عمروعاص در فستات خیمههایی برپا کردند. پس از مدتی که آنان تسلیم نشدند تصمیم به جمع خیام کردند جز یک خیمه که لانه کبوتر روی ان بود. این در وجدان مردم از زمان پیامبر نهادینه شده بود و حتی در حکومت ظلم نیز با انان باقی مانده بود.
همانگونه که حضرت علی (ع) در خطبه قاصعه فرمودند که امور چهار زانو زده و تثبیت و اقامه شدند (مهندسی ساخت جامعه) و سپس تعطف پیدا کردند. ما نیز در انقلاب یکی شدیم زیرا امام خمینی از جنس پیامبر بود و راه او را خوب درک کرده بود. چون تفرقه بود سلطنت حکومت میکرد. و در تمام تاریخ ایران ایشان بود که ابتدا مردم را به هم و سپس به احکام خداوند پیوند داد و ایشان فرمودند :« من به چشم خود دیدم، من ذوق کردم این مطلب را (عبارت عرفانی) که دست خدا بود که این ملت را یکی کرد. مراقب باشید امام زمان را نگران نکنید که شکستن این پیوند خود نگرانی میاورد».
پس از برپایی حکومت، استقلال در دولت جمهوری اسلامی چهارزانو نشست. و پس از ان تصمیمات حتی گاها خطا توسط خودمان گرفته میشد. پیشرفت تابع استقلال است.
در این وضعیت نگرانی حضرت زهرا (س) از ان بود که نکند پس از به استیساق رسیدن نظام دینی، این انسجام از هم گسسته شود. همانگونه که فرمودند :«به زودی از شترهایتان به جای شیر خون خواهید نوشید». در این زمان، اول چیزی که از شما دزدیده میشودحکومتتان و اخرین چیز نمازتان است! زیرا امر مردم را نمیشود دست هرکسی داد. حضرت علی (ع) کسی است که یتیم و مسکین و اسیر را بهراحتی طعام میداد و از خود و همسر و فرزندانش میگذشت. ایشان در دوران ۲۵ سال خانهنشینی از بیتالمال پول میگرفتند اما در چهار سال حکومت خودشان ریالی نمیگرفتند. در جایی که همه میترسیدند او میایستاد. در همه بزنگاهها سربلند بیرون امد هم خودش و هم نزدیکانش حتی فضه. در دعواهای سقیفه میان انصار و مهاجرین، چیزی که سر بریده شده «ولایت» بود.