بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه سخنرانی هفتگی / ۱ آذر ۱۴۰۲ / حجت الاسلام علوی / جلسه دهم
عرض این شد که قرار است دین در زندگی انسان یک تحول اساسی در نظام ارزشی انسان، سبک زندگی و فکر او رقم بزند. عبارت معروف "مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ" یعنی تا تو گرایش ها و حقیقتهای خودت رو کشف نکنی به آن حیات اصلی نخواهی رسید. گفتیم که «اول دین معرفت است» یعنی اصل و اساس دین کسب معرفت است، و یکی از اشتباهات انسان همان تحریف در حقایق و اولویتها است. تحریف چند قسم دارد، تحریف به اضافه یعنی حقیقتی به دین وارد شده است که در اصل دین نبوده است که این مورد، توسط جمیع علما رد شده است. تحریف به حذف هم همینطور توسط غالب آنها رد شده است اما یک تحریف است که همه قبول دارند و آن و تحریف به جابهجایی در نظام معنوی به این معنی که آن چیزی که اصل است، فرعی مطرح میشود و فرع، به یک عمل اصلی جابهجا خواهد شد. شیطان به یکباره نمیتواند دین انسان را از آن بگیرد و به صورت تدریجی و با همین تغییر اولویتها و اهمیتها دین انسان را از آن خواهد گرفت. اگر عمق شعارها مشخص نشوند، تمام دین نابود میشود، انسان متوجه ظواهر میشود و باطن آن نابود میشود.
توحید یعنی در اوج باشی ولی نگران باشی، تواضع کنی، دچار تسلیم محض باشی، در قعر باشی و از رحمت خدا ناامید نباشی. اگر در اوج هستی بترس و مغرور عملت نشو، اگر در قعر هستی امید داشته باش. توحید یعنی حتی اگر مقام عصمت داشته باشی باز مانند امام صادق خوف این داشته باشی که "لا لبیک" در پاسخ به لبیک احرام بشنوی. امام در این اوج هست و خوف این را دارد اما دیگران به راحتی از کنار این مسائل گذر میکنند و حتی ساعت شلوغی و خلوت بودن مسجدالحرام را در عبادات خود موثر میکنند ولی از اصلیت ماجرا غافل هستند. دین خروجی معرفت دارد و شعاری نیست و مناسک نیست بلکه اصل آن فهم و درک از عمق مطالب است و اگر آن فهم نباشد هیچ چیز نخواهد بود. این مورد یکی از اعتراضات جامعه غیردینی به دینی است، چرا که با یک ظاهر دینی و ظاهر الصلات به بهشت میروید اما ما نه؟ چطور میشود انسان در هرلحظه به دنبال تغییر کیفیت زندگی و مادیات خود است، اما 30 سال در یک سطح معنوی قرار دارد ولی به دنبال رشد معرفتی خود نیست؟