بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه سخنرانی هفتگی / 25 آبان 1402 / حجت الاسلام علوی / جلسه نهم
بحث ما به تعبیری در مورد اصلیترین و تنها واجب، همان کسب معرفت بود، اگر بخواهیم بحث جلسه گذشته را باز کنیم به این مورد میپردازیم که علم در زندگی انسان دو نوع نقش را میتواند بازی کند، اول نقش ابزار است و آن علم به تنهایی از خود اصالت ندارد، مثل علم ریاضیات و حتی شاید یک ماشین و دستگاهی مانند ماشین حساب و کامپیوترهای پیشرفته نیز روزی بتواند جایگزین این علم ابزاری انسان شود. اما نقش دوم علوم در زندگی آن علمی هست که از خود اصالت داشته باشد و آن علم بر مبنای آگاهی از چگونه زیستن هست که از آن در روایات به تولد جدید انسان تعبیر شده است. در واقع فرد بعد از داشتن این علم و قبل از داشتن این علم در نوع زندگیاش اساسا تغییر ایجاد خواهد شد و این علم است که در هویت انسان تغییر و انقلاب ایجاد میکند.
اگر میخواهید ببینید نسبت به پنج سال گذشته چه تغییر و رشدی در شما حاصل شده است، یکی از مهمترین راهحلها نگاه به این است که آیا حب و بغضهای من نسبت به گذشته تغییر کرده است. اگر جواب منفی باشد یعنی ما در همان نقطه که بودیم، ماندهایم و فقط دور خود دور زدیم و پیشرفتی حاصل نشده است. در روایت داریم که از امام صادق پرسیدند: «آیا این مورد درست است که از پیامبر اکرم روایت شده که یک ساعت تفکر از شبزندهداری ارزش بالاتری دارد؟» ایشان میفرمایند: «بله درست است.»
اینجا این پرسش مطرح میشود که چرا ارزش تفکر اینقدر بالا بیان شده است؟ چرا که از طریق این تفکر است که تغییر و انقلاب در انسان رخ میدهد ولی بقیه اعمال باعث ایجاد تغییرات کمی و کیفی در ابعاد وجودی انسان میشود.