بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه سخنرانی هفتگی / ۳۰ آبان ۱۴۰۲ / استاد قاسمیان / جلسه پنجم
صفحه ۱۳۲ قرآن، آیه ۴۲ را باز کنید:
رسیدن به قریحه پاک و زمین پاک، که اگر نباشد کار انسان بی ارزش میشود.
نبی که نازل میشود، میخواهد روبهروی طاغوت بایستد، ولی نه خودش، میخواهد کاری کند خود مردم مقابل آن بایستند: {وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَىٰ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ} میتوانیم این شرایط را به موقعیت اسرائیل و فلسطین و حمایت و تشویق ایران تعمیم دهیم.
امیرالمومنین در خطبهای میفرماید "خدا اگر میخواست انسان را از یک شرایط ویژه خلق کند، میتوانست؛ اگر این کار را میکرد همهی گردنها فرو میآمد." اما باید خباثتها در آخرالزمان مشخص بشود، هرکس گوهرش را میآورد وسط، از عربستان تا آذربایجان و قطر، باید خالصی و ناخالصی امتها بیرون بزند.
قساوت قلب به گریهکردن یا گریهنکردن نیست، به پذیرفتن و نپذیرفتن حق است! آنکس که عقلانیت قرآنی را برنتابد قلبش قساوت دارد. قمهزنی که مجاهد نیست و کسی که طوری دین را شرح میدهد که استانداردهای حکومت آمریکا از ان استخراج شود، صد بیانیه برای حضرت فاطمه (س) میدهد یک بیانیه برای غزه نمیدهد! این شخص اولویتهای ذهنیاش غلط است، قساوت قلب دارد: {مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا}
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق
که در این دامگه حادثه چون افتادم
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد در این دیر خراب آبادم
سایه طوبی و دلجویی حور و لب حوض
به هوای سر کوی تو برفت از یادم
نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم