در سورهی مبارکهی قلم، خداوند متعال سازشکاری را مذمت کرده «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ» اینها میخواهند شما را به سازش بکشند. صلح خوب است ولی تسلیم بد است، سازش بد است. صلح شرافتمندانه، روش انسانی است، کاهش ضررها و زیانها است، ولی در برابر زور تسلیم شدن، این جزء جنایات است. این شمشیر ظالم را تیز کردن است، این جبهی کفر را تقویت کردن است، این بدون هیچ ضرر زدن و ضربه زدن، خود را در اختیار دشمن قرار دادن است.«وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ» جریان امام حسن مجتبی صلوات الله علیه هم یک صلح شرافتمندانه بود؛ حضرت امام حسن با این تاکتیک از ظالم زمان گرفت. او میخواست کار را اینجا تمام کند، اگر امام حسن مجتبی علیهالسلام با آدمهای بیعرضه و خودفروختهای که در اطرافش بودند، یکی از آنها پسرعمویشان عبیدالله بن عباس بود که فرماندهی کل ارتش او بود؛ رفت و با معاویه ساخت. بعد معاویه نامههایی که از فرماندهان قشون امام حسن بهش رسیده بود، این نامهها را برای امام حسن فرستاد؛ [امام حسن] دید عه! غالب فرماندهان با او بیعت کردهاند و قول دادهاند که امام حسن را دست بسته تسلیم [معاویه میکنند]. این نفوذیها همیشه اینطوری هستند. خطر نفوذ جزو خطرناکترین خطری است که یک ملت گرفتار آن میشود. هر کشوری ضربه دیده، معمولا از نفوذیها ضربه دیدهاست. وجود نازنین امام حسن مجتبی گرفتار نفوذیهای خودفروخته شد و دید با اینها نه تنها نمیشود جنگ کرد بلکه باید یک طوری از طرف وقت را گرفت، زمان گرفت تا زمینه را برای خون دادن، آن وقت خون دادن هم حرام میشد. همیشه که جایز نیست خون خودمان را بدهیم، باید یک جایی خون بدهیم که این خون احیاگر باشد، این خون تزریق بر پیکر ضعیفی باشد که این پیکر قابلیتی برای احیا داشته باشد، کم خونی دارد؛ خون تزریق میکنید. ولی اگر مردهاست خون هم فایده ندارد که. یک جامعهی مرده را نمیشد کاری کرد. و امام حسن مجتبی تاکتیک بود، استراتژی نبود. بالاترین زرنگی، عقلانیتی که امام حسن مجتبی داد، هم متنی را با او به امضا رساند که با او امیرالمومنین نگوید، با او بیعت نکند، امام حسن مجتبی با طرفش قراردادی عزتمند [بست]. و از دشمنش زمان گرفت، زمینه را برای کربلا آماده کرد. تسلیم نشد، کنار نیامد، امر باطلی را قبول نکرد؛ شرط کرد که او ولیعهد تعیین نکند، بعد معاویه خلافت برای امام حسن مجتبی باشد، اما نفوذیها کارس کردند که امام حسن مجتبی برای نماز خواندن زره میپوشید؛ در حال نماز هم ترورش میکردند، یک محیط ناامنی بود، با نامردان مردنمایی؛ امام حسن مجتبی گرفتار اینها شده بود؛ لذا واقعا این تعبیر، تعبیرِ دقیقی بود. که امام حسن مجتبی از دشمن زمان گرفت تا امام حسین بتواند این خونش را مایهی هدایت جامعه قرار بدهد. «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ» {قلم - ۹} این در سورهی مبارکهی قلم، بعد از آنکه قرآن کریم مسالهی سازشکاری را به عنوان یک امر مذموم و نکوهیده معرفی میکند؛ به پیغمبر میگوید:«وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ» {قلم - ۱۰} شما با آدمهای سست اطاعتشان را نکن؛ گاهی آدمهای سست جو درست میکنند، آدمهای بیعرضه و در ان جو میخواهند تو هم تسلیم بشوی؛ تسلیم اینها نشو. نه صفت را در اینجا نقل کردهاست؛ فرموده است دنبال اینها نرو و از اینها اطاعت نکن و جهاد کبیر را در این دیدهاست که «فَلا تُطِعِ الكافِرينَ وَجاهِدهُم بِهِ جِهادًا كَبيرًا» {فرقان - ۵۲}. این یک اصلی است در اسلام، اصل دیگری که اصل غیر قابل نسخ است؛ همیشگی است، حفظ عزت است، «...وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنينَ...» {منافقون - ۸}. یک وقت مشکل اقتصادی پیدا کردید، این را بهانه قرار ندهید که استقلالتان را از دست بدهید، هویتتان را از دست بدهید.
گفتند که «لَا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا» {منافقون - ۷} همین تحریم را در زمان پیغمبر هم انجام دادند و قرآن این را برای ما نقل میکند، برای این زمان نقل میکند. فرمودند که به این پیغمبر کمک اقتصادی نکنید تا فشار ببینند و از دور پیغمبر کنار بروند و پیغمبر را تنها بگذارند. خدا میفرماید: شما به سیلوهای اینها نگاه نکنید، «...لِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ...» {منافقون - ۷} رمز موفقیت شما در استقامت شماست، در صبر شماست، شما استقامت کنید، در جنگ اقتصادی هم شما پیروز میشوید. شما به اینها وابسته نشوید که اینها وقتی ببینند شما وابستهاید، شما را میترسانند: ما به شما نمیدهیم. این ندادنشان، باعث میشود شما خودتان مستقل بشوید. چرا وحشت دارید از اینکه اینها به شما کمک نکنند؟ این شکوفایی خود شماست، این عزت خود شماست. دیگر، «نیروی دفاعی» است، این هم جزء اصول نسخ ناپذیری است که پیغمبر ما آورده، فرمود:«َأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ...» {انفال - ۶۰} این «...مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ...» {انفال - ۶۰} این برای همهی زمانها یک قانون فرا زمانی است که در هر عصری مطابق آن عصر، شما باید سلاح داشته باشید. جمعیتی که ضعیف است، قدرت ماندن ندارد. «برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی» این«َأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ...» {انفال - ۶۰} شما باید قوی باشید. اگر قوتتان به علوم است، باید علم را تحصیل کنید، اگر در ثریا علم باشد، رجالی از فُرس؛ چون در اسلام پیشبینی شده که این این ایرانیها هستند که اسلام را انتخاب میکنند، اینها شایسته سالارند، اینها گزینش بهتر دارند، «لَو کانَ العِلمُ في الثريا لِتَناولُهُ رِجالٌ مِن أهل الفُرس» {رسول اکرم (ص)}این میدان را برای شما باز کردهاند. مهد یاوران را در سورهی مبارکهی مائده به ما تطبیق دادهاند. فرمود که: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ...» {مائده - ۵۴} اگر امروز عدهای مرتد شدند، ارتداد سیاسی پیدا کردند، خط سیاسی حاکمیت خدا را به لیبرال و سکولار اینها مال امروز نیست. غدیر حاکمیت خداست. سقیفه حاکمیت غیر خداست.
حضرت زهرا کنار قبور شهدای احد ناله میکرد، محمود ابن لُبید میگوید، من دیدم نالههای جانسوز حضرت زهرا (س) صخره را آب میکند. از حرکت باز ماندم. نالههایش یکخورده آرامتر شد، جلو رفتم، گفتم که دختر پیغمبر «قد قطّعت نياط قلبي»، بند دلم را پاره کردی با این نالهها، چرا اینجور گریه میکنی؟ فرمود: به من حق بدهید. «قد أصبت بخير الاباء»، پدری از دست دادم که در عالم بینظیر بود، چه پدری من داشتم و از دست دادم، به من حق بدهید که اینجور ناله کنم.
همهی امت امشب با حضرت زهرا (س) هم نالهاند. همۀ ما داغ داریم.
«نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا»