تخریب اجماع توسط حضرت صدیقه الطاهره (س) برای بی اعتبار کردن مخالفان
از جهاد تبین حضرت صدیقه زهرا گفتیم، طبعاً چون موضوع مفصل است و فرصت اندک، قدری با سرعت بایست بیان میکردیم و البته ما دنبال این نیستیم که جزئیات را عزیزان حفظ کنند. (چون صوت ضبط میشود) اما محصول این در یک جمله، آن باوری است که امیدوارم در ذهن عزیزان یا شکل گرفته باشد و یا تذکری شده باشد، هدف من همان یک جمله است که ایشان در همان فضای غبارآلود با اینکه با مخالفان به شدت برخورد میشد، دعواشان قتل مخالفین بود. الان کتابش در ماشینی هست که تا اینجا آمدم، زندگی آنها را تحلیل میکنند و میگویند بنای آنها بر قتل مخالفین بود ( طرفداران خودشان میگویند) و کدام مخالفت بالاتر از اینکه صدیقه طاهره(س)، تمام حیثیت اعتبارشان را زد. یعنی جبههی مقابل امیرالمومنین را بی اعتبار کرد. همهی اعتبار آنها به یک اجماع بود و در اجماع هم باید "همه" در آن مجتمع شده باشند. خروج حضرت صدیقه طاهره(س) لامحاله طبق همهی نظرهای مهم در اجماع، عملا اجماعی دیگر باقی نگذاشت و بعد چهرهی رنگارنگ نفاق را که پیغمبر اکرم هم بدون وحی نمیتواند بشناسد، معرفی کرد، لو داد و پرده برداری کرد و بعد چهرهی امام مسلمین را هم که عدل رسول الله و مبین قرآن است معرفی کرد.
بیان نادرست مساله وحدت مسلمین
مساله وحدت را یک چند جمله ای میخواهیم گفتوگو کنیم و بعد به حضرت زهرا هم ربط دهیم. من ابتدا میخواهم یک اعتراف کنم. ما یک ویژگی و بدی داریم، اینکه مخالف خودم را مخالف اسلام و مسلمین میدانم. برای اینکه از میدان به درش کنیم، یک فحشی باید بهش بدهیم. این شیوه اهل سقیفه است، به یکی میگوییم دزد و یکی چشمش به ناموس مردم است و یکی وطن فروش. ببینید همه اینها عناوین مجرمانه است ولی باید به مستحقش داده شود. به یکی میگوییم منافق، به یکی میگوییم انجمنی، به یکی میگوییم شیرازی. همهی اینها ما به ازای درست دارد، اگر نداشت که اصلا این عنوان، عنوان به درد بخوری نبود. این عنوان، عنوان درستی است ولی به مستحقش باید داده شود. ولی شما میگویید کاشانی این شبها وقت ما را گرفت. من میگویم این مخالف ولایت امیرالمومنین است! آقا این مخالف من است نه امیرالمومنین. این حرف مرا نپسندیده نه حرف امیرالمومنین. هرکس این کار را بکند، اشتباه است. این برچسب زدن و فرصت برای زدن، یکی از بدترین کارها در موضوع وحدت، دورکردن مردم از همدیگر است. مساله وحدت قرار است، تفرق ما را از بین ببرد، نه که عامل تشدید تفرق شود. ما این را مطرح کردیم که الفت ایجاد کند نه اینکه همانی که بودیم هم پاشیده شود. همزمان یک دشمن دارد مسئلهی وحدت، چون یک نگرانی دینداران دارند. میترسند که توضیح خواهم داد. کسانی که از وحدت بین مسلمین حرف میزنند، میترسند یک عده از دینداران چون فکت به اندازه کافی دارند متاسفانه، که نکند وحدت مطرح میشود که دین حذف شود. چون برخی این کار را میکنند و به جبههی وحدت آسیب میزنند. یعنی باعث میشوند این اتهام باور بشود. مثلا میرود در کرمان، میگوید چون در روستای بقل غیر شیعه هستند، شما مشکی نپوش. خب آن آدم دیندار میترسد و میگوید قرار بر این بود دور هم جمع شویم، نه اینکه تو عقیده من را حذف کنی. ممکن است یک نفر بگوید(کما اینکه گفته اند دیگر) اگر تو بگویی شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) و اسم از هیچ کس نبری و کیفیت قتل هم نگویی و اشاره به هیچ کس هم نکنی، من توهین تلقی میکنم. خب اگر بنا بر اینست همین که شما امیرالمومنین را خلیفه ی بلافصل خطاب کنی، من توهین تلقی میکنم. شما باید تفاوت و اختلاف را به رسمیت بشناسید دیگر.
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.