ویرگول
ورودثبت نام
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۸ دقیقه·۴ سال پیش

حکم زینت بخش

نگاهی به آیات قرآن کریم حول مسئله پوشش و حجاب

«يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ»؛ ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فرستادیم که اندام شما را می‌پوشاند و مایه زینت شماست، ‌‌اما لباس پرهیزگاری بهتر است. این‌ها (همه) از آیات خداست، تا متذکر(نعمت های او) شوند.

(سوره‌ی اعراف، آیه‌ی ۶۲)

عکس از Sidik Kurniawan
عکس از Sidik Kurniawan


لباس

لباس از ریشه «لبس» به معنای «پوشاندن» است. «سَوْآتِ» به نقاط ضعف و قسمت‌هایی از بدن گفته می‌شود که گاهی موجب بدی و سوء است. فطرت انسان سالم، اجازه نمی‌دهد که دیگران قسمت‌هایی از بدن او را ببینند، به جز تعداد کمی از انسان‌های دنیا که پوشاندن بدن بر ایشان اهمیتی ندارد. با توجه به مطالب گفته شده، پوشش و لباس در قرآن زن و مرد ندارد و برای هر دو جنس به شکل یکسان ضرورت دارد.

«رِیش» به معنای زینت است و استفاده از آن در این آیه، به حسن انسان می‌افزاید و موجب جمال او می‌شود و برای کاستن زیبایی نیست. در این آیه که خداوند در خطاب به انسان درباره عفاف و حجاب می‌گوید، دو دیدگاه وجود دارد:

1) لباس نوعی پوشش و حجاب

2) لباس موجب زیبایی انسان

افراط در پوشش به معنای خانه‌نشین و منزوی‌کردن همیشگی زن در خانه و گرفتن تمام اختیارات و امکانات از اوست و تفریط در پوشش زن را ابزاری تجاری و نمایشی در دنیا نشان می‌دهد و او را به عنوان یک عروسک معرفی می‌کند. پوشش چیزی نیست که اسلام آن را پدید‌ آورده و ایجاد کرده باشد. در ایران، روم، هند و سایر تمدن‌ها تا پیش از ورود اسلام به جوامع در حد خود پوشش داشتند.

بالاپوش، زیرپوش، روپوش، ژنده‌پوش، نوپوش، شیک‌پوش و… واژه‌هایی هستند که برای لباس در زبان پارسی استفاده می‌شوند و همگی با بن مضارع «پوش» همراه هستند.

خداوند سبحان تاکید دارد «وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ »؛ این لباس تقوا برای شما آدمیان خیر است. عفت ظاهری باید به همراه عفت درونی باشد و عدم وجود هریک انسان را دچار مشکل می‌کند. قرآن هر دو کارکرد لباس - يُوَارِي - به معنای پوشش و - رِيشًا- به معنای زیبایی را بیان می‌دارد و حدی میانه را برای انسان مشخص می‌کند. در واقع اسلام نگاه شرقی سخت‌گیرانه و نگاه غربی آزادی افراطی را متعادل می‌سازد.

زینت

در آیه 31سوره نور داریم، «وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا...»؛ و زینت خود را آشکار نسازند مگر آنچه نمایان است.

در این آیه به دو نکته اشاره شده است، یک اینکه در قران برای زن زینت به رسمیت شناخته شده و حق مسلم زنان است، (البته زینت در چارچوب دقیق و درست خود نه برای نمایش و تظاهر) و نکته دوم ، «ابداء» در آیه است.

واژه ابداء به معنای آشکار سازی بعد از نهانی است. خداوند می‌فرماید:«زینت برای زن است اما او نباید آن را آشکار کند مگر آن مقداری که پدیدار است.» در حقیقت زیبایی‌هایی که زنان از آن‌ها برخوردارند باید در مسیر استحکام بنای اخلاق اجتماعی و نظام خانواده باشد. زینت انواع مختلفی دارد. در قران زینت برای زنان به دو دسته‌ی «ذاتی» و «اکتسابی» تقسیم میشود.

زینت ذاتی در وجود خود زن است مانند چشم، ابرو ،مو و ... . در ارتباط با این زینت خداوند در قران حدی را معین کرده، و پوشاندن صورت (صورت و چهره بدون آرایش) و دست از مچ به پایین را واجب نمیداند، عمده فقها هم هم سخن و هم عقیده با قران هستند. عقل و منطق هم، این گفته را تایید می‌کند چرا که صورت، عامل شناخت و ارتباط است و دست هم برای انجام کار.

زینت اکتسابی هم شامل رنگ، لباس و جواهرات و ... است.قران درباره این نوع زینت تاکید بر پوشاندن در محافل عمومی جوامع را دارد مگر دو مورد زینت سرمه که برای ضعف چشم است و انگشتر خاتم.

در ادامه آیه داریم «وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ»؛ (اطراف) روسری‌های خود را بر سینه خود افکنند(تا گردن وسینه با آن پوشانده شود)...

خِمر:جمع خمار-در قرآن به معنای پوشیدن استفاده شده‌است. - نام دیگر شراب، خمر است چراکه پوشاننده عقل انسان است- در لغت عرب هم به آن‌چه موی سر زنان را می‌پوشاند، خمار می‌گویند. یکی از عوامل مهم زیبایی زن، موی سر اوست.:

بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش

کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست

انواع مختلفی برای پوشش سر زن داریم که در این‌جا به شرح مواردی در زبان عرب می‌پردازیم. از ویژگی‌های زبان عرب ، واژه‌های مختلف برای تعابیر یکسان و تفاوت‌های جزئی است که این زبان را از دیگر زبان‌های جهان متمایز می‌سازد.

یُخنُق: پوششی که صرفا مو و دور سر را می‌پوشاند و گوش‌ها و گردن آشکار هستند، مانند کلاه پرستاران.

خمار: پوششی که علاوه بر مو، دور سر و گردن را هم می‌پوشاند، مانند چهارقد در زبان پارسی کهن.

نصیف: پوششی که مقداری بیشتر از سر و گردن را بپوشاند و نیم تنه را در برگیرد.

مقنعه: پوششی که سر و گردن و شانه شاید نیم تنه را شامل شود.

معجر: پوششی که علاوه بر موارد بالا مقداری پایین‌تر را هم بپوشاند.

ردا: پوششی تا زیر زانو

جلباب: پوششی تا پایین پا

مشخص است که با توجه به اسامی گفته شده، در این آیه شریفه خداوند سبحان با استفاده از کلمه خمار حد حجاب را صراحتا برای زن معین کرده و متاسفانه تفاسیر نادرست زیادی از آیات قران در این زمینه ارائه شده که برخواسته از جهالت و عدم آگاهی به ادبیات ابتدایی زبان عرب است.

چادر: در ایه 59 سوره احزاب می‌خوانیم:«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا»؛ ای پیامبرش به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلباب‌ها(روسری‌های بلند) خود را بر خویش فرو افکنند، این کار برای این‌که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است، -و اگر تا کنون از آنها خطا و کوتاهی سر زده توبه کنند.- خداوند همواره آمرزنده‌ی رحیم است.

همان طور که در قبل گفته شد جلباب پوششی است که سر تا پا را دربرگیرد. با توجه به کلام معصومین و پیشوایان دین، تمام بدن زن پوشیدگی لازم دارد. جلباب باید به گونه ای باشد که پوشش کامل برای حجم بدن را ایجاد کند (لباسی از سر تا پایین پا که کاملا چسبیده به بدن باشد و همه بخش های بدن را نمایان سازد، جلباب نیست)

سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که منظور از کلمه جلباب در قرآن به معنای چادر است و یا عبا و ردا.

جلباب چیزیست که تمام حجم بدن را بپوشاند. پس منظور از جلباب عبا، ردا و چادر نیست. اگر لباسی راحت، پوشیده و گشاد تمام حجم بدن یک زن مسلمان را بپوشاند مصداق جلباب است. اگرچه چادر یک نمونه عینی مورد پذیرش است. فقها پوشش را به حجم و رنگ تعبیر می‌کنند و جلباب موجب هر دوی این امور می‌باشد. پس جلباب در سرزمین‌های مختلف اشکال مختلفی دارد اما هدف و مفهوم همه یکسان و پوشیدگی است.

اما نباید فراموش کرد که لباس خود نباید زینت داشته باشد و جنبه انگشت نمایی داشته باشد. تصور کنید زنی با چادر قرمز در جامعه حضور پیدا کند. اگر چه چادر مصداق کامل و عینی جلباب است اما این لباس باعث انگشت نمایی وی، می‌شود و منطق پوشش و جامه در قرآن را زیر سوال می‌برد.

حکمت حجاب «ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ»؛ این کار برای آن است که به عفت و حریت شناخته شوند و از تعرض و جسارت مصون بمانند.

در این آیه دو فلسفه زیبا برای حجاب بیان می‌شود:

یک) «أَنْ يُعْرَفْنَ» یعنی زن مسلمان با پوشش، شخصیت و جایگاه درستی پیدا می‌کند و از عروسک شدن برای دیگران در امان می‌ماند. زن می‌تواند منزلت و جایگاه واقعی و ارزشمندی پیدا کند که این یکی از مهم‌ترین فلسفه‌های حجاب در قرآن است.

دو) « فَلَا يُؤْذَيْنَ » یعنی ایجاد مصونیت و محفوظیت. حجاب انسان را از توقعات نا به‌جا، شهوت‌رانی‌ها، بی حرمتی‌ها و اهانت‌ها حفظ می‌کند.

پس طبق آیات شریفه حجاب دو نعمت برای انسان به ارمغان می‌آورد، منزلت، معرفت و ارزش واقعی (برتر از ارزش جسم) و دوری از تعرضات و کامجویی‌ها و لذت بخشی دیگران.

__________________________________________________

منبع : کتاب «زن از منظر قرآن کریم» نوشته دکتر محمد علی انصاری

هیات الزهرا سدانشگاه صنعتی شریفنشریه ریحانهمطهره فرحمندکه شناخته شوند
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید