ویرگول
ورودثبت نام
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۷ دقیقه·۲ سال پیش

حیات عاشورایی؛ «اهمیت عفاف، ریشه‌ی حجاب»

درد برادر دینی، درد مومنین امت

می‌فرمایند « فلذلك المؤمن أخو المؤمن لأبيه و أمه» این برادرِ پدر مادری است. برادر تنی است. « فإذا أصاب روحا من تلك الأرواح في بلد من البلدان حزن» وقتی که در جایی، خلاصه حزنی به این برادر مومن می‌رسد، «حزنت هذه» تو هم ناراحت می‌شوی، « لأنها منها» به خاطر این که از همان گل هستی. این همان «چو عضوی به درد آورد روزگار» است. این که چرا آن موقع شما ناراحت می‌شوی، چون امام ناراحت می‌شود. در روایات دیگر هست. وقتی که مومنی که گِل خیلی مشابهی هم با شما هم دارد، ناراحت می‌شود می‌بینید که شما هم بی‌دلیل ناراحت می‌شوی.

انسان باید دغدغه داشته باشد! دغدغه‌ی برادر ایمانی، دغدغه‌ی مومنین. وقتی دارد اثاثش را بیرون می‌ریزد، اگر تو نزدیکی از نزدیکان این‌ها هستی، واقعا باید دغدغه داشته باشی.

إرحَمْ تُرحَمْ

در یک قومی از بنی اسرائیل، علائم عذاب آمد؛ پیغمبر آن قوم به آن قوم گفت که: «این‌هایی‌ که دارد می‌آید دیگر علائم عذاب است، دیگر خلاصه کاری بر‌نمی‌آید... بروید خانه‌هایتان‌...» رفتند خانه‌هایشان. آن چند روزی که در خانه‌هایشان بودند و بالاخره بیرون نمی‌آمدند و منتظر عذاب بودند، به هم غذا می‌رساندند، می‌پختند، آن‌هایی که غذا داشتند می‌پختند. دیگر این دو سه روز آخری حداقل... غذا می‌پختند و از پنجره‌های خانه همدیگر به هم غذا می‌رساندند؛ وحی شد به آن پیغمبر که: « پیغمبر به قومت بگو که عذاب برداشته شد، به خاطر این رحمی که به هم کردید.» اگر شما این‌جوری به هم رحم می‌کنید، «إرحَمْ تُرحَمْ» {حدیث از امام علی (ع)، میزان الحکمه، ج۴، ص۳۸۲}، خدا «اَرحَمُ الرّاحِمین» است؛ اگر شما این‌جوری رحم می‌کنید، من هم این‌جوری رحم می‌کنم. عذاب برداشته شد.

به خصوص الان که به هر جهت می‌دانیم، به هر دلیلی، به دلیل تحریم، به دلیل بی کفایتی، به دلیل تصمیمات نادرست، به هر دلیل، مردم در فشار هستد.

اهمیت عفاف، ریشه‌ی حجاب

عرض به خدمتتان که بعضی‌ها روی صحبتی که من دیشب کردم فکر کردند که مساله‌ی حجاب برای من یک مساله‌ی خیلی سطحی و پیش پا افتاده است؛ خیر این‌جوری نیست. به خصوص مساله‌ی عفاف، عفاف که ریشه و بن مایه‌ی بحث حجاب است. آنقدر این مطلب مهم است که خدا پای پیغمبر(ص) را هم وسط کشیده است، خیلی چیزها را خدا به پیغمبر(ص) نمی‌گوید این‌جوری بکن یا بگو، ولی این مطلب جزو مطالبی است که پیغمبر را هم خرجش کرده است. «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ...» {احزاب، ۵۹}، ای پیغمبر(ص) به همسرانت و دخترانت و به نساء المومنین بگو یک خرده سفت‌تر برخورد کنند، «... يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ...»، عفاف چیز عجیبی است به خصوص عفاف. این جلف بازی، این خیلی چیز بی‌خودی است. در روایت امیر المومنین‌(ع) در نهج‌البلاغه دارد که «مَا المُجاهِدُ الشَّهيدُ في سَبيلِ اللّه ِ بِأَعظَمَ أجرا مِمَّن قَدَرَ فَعَفَّ...» {نهج البلاغة: الحكمة ۴۷۴} مجاهد شهید، از کسی که قدرت بر هرزگی دارد و نمی‌کند، از او بالاتر نیست. هرزگی می‌تواند بکند ولی نمی‌کند. و بعد می‌گوید «لَكادَ العَفيفُ أن يَكونَ مَلَكا مِنَ المَلائِكَة» عفیف می‌رود که یکی از ملائکه شود. خیلی عجیب است. اینقدر عفاف، چیز خوبی است. عفاف هم بطن است، هم فرج است. کلا آدم، آدم با عفتی باشد. این هفت درِ جهنمی که گفتند «لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ...» {حجر، ۴۴} که چشم او، گوش او، دهن او، دست و پای او، شکم و شهوت است، این‌ها هفت درِ جهنم است. حواسش باشد با این هفت درِ جهنم با عفاف برخورد کند. حرف می‌زند، حرف‌های خلاصه ضد اخلاقی نزند، چشمش، گوشش، شکمش، دامنش، عفاف داشته باشد.

برکت، ثمره کار با اخلاص

می‌گوید «وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُورًا» کسانی که سعی می‌کنند«...وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا...» یعنی پوست خودشان را می‌کنند. این یک وظیفه است. آدم باید پوست خودش را بکند حتی در روز قیامت که دارد. چرا باید پوست خودش را بکند؟ چون وقت کم است. این ریش یک موقع سفید می‌شود. من یک موقع حواسم نبود رفته بودم جلوی آینه، سی سالم بود دیدم یک تار موی سفید دارم گفتم خب حالا! کم کم دیدم همه‌اش دارد سفید می‌شود. کم کم قرص و دارو و... آقا این برای من اتفاق افتاد برای توهم اتفاق می‌افتد. برای پدران ما هم اتفاق افتاد. تمام می‌شود. لذا اینجا باید سعی کرد، باید دوید. «وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا...» کاری که برای خدا باشد «وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُورًا»{الاسرا، ۱۹} خدا تشکر می‌کند.

اهمیت زمان‌شناسی خواص

از هر طرف حرکت کنید به خواص می رسید. تصمیم گیری خواص در وقت لازم، تشخیص خواص در وقت لازم، گذشت خواص از دنیا در لحظه های لازم، اقدام خواص برای خدا در لحظه های لازم. اینهاست که تاریخ و ارزش ها را نجات می دهد و حفظ می کند. در لحظه های لازم باید حرکت لازم را انجام داد، اگر تامل کردید و وقت گذشت ، اگر به موقع خواص و رسانه چی ها ، مسئولین کشور، منبری های صاحب تریبون، صاحب شرکت های خاص و هلدینگ ها، آن هایی که کار دستشان است، اینها هم یکی دو نفر نیستند، شبکه‌ای هستند، اگر اینها به موقع عمل کردند، اگر خواص امری را که تشخیص دادند، به موقع و بدون فوت وقت عمل کنند، تاریخ نجات پیدا می کند و دیگر حسین‌بن‌علی ها به کربلا کشانده نمی شود. اگر خواص بد فهمیدند، دیر فهمیدند ولی با هم اختلاف کردند؛ کربلاها در تاریخ تکرار خواهد شد!

منطق‌گرا، نه اصول‌گرا و اصلاح‌طلب

در اینجا تاکید شدید روی طبقه خواص است. البته منظور از خواص این دوقطبی‌سازی هایی که اصلا خود غربی‌ها، خیلی وقت‌ها درست می‌کنند و ما هم می‌رویم در آن بازی می‌کنیم، نیست. دوقطبی‌هایی که می‌گوید این‌ها اصلاح‌طلب‌اند، آنها اصول‌گرا اند، آنها دموکرات‌اند، آنها اعتدالی‌اند و...؛ و همه‌مان در این دو قطبی‌ها متوقف شدیم. خوب که دقت کنیم متوجه می‌شویم که اینها، به این شکلش، همه‌اش کار دشمن است. بله، البته اگر کسی بر اساس منطق و مبانی عمل کرد، او کارش درست است؛ وگرنه به اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی و اعتدالی و... نیست. مهم این است که روی منطق عمل کند، فرقی نمی‌کند اصول‌گرا است، این است یا آن است.

شیخ فضل الله نوری و دوره مشروطه

در همین بحث دوقطبی‌های ایجاد شده‌ی محصول دشمن، خوب است یادی کنیم از کسی که امروز سالروز شهادت او است و بسیار هم فرد مهمی است، اما جالب است، هیچ کسی از او یاد نمی‌کند! مرحوم شیخ فضل الله نوری. احتمالا امروز خیلی‌هایمان از اتوبان به نام او عبور کردیم و اینجا آمده‌ایم اما کاری به شخصیت شیخ فضل الله نوری نداریم. یکی از چیزهایی که به نظر می‌رسد از نان شب هم برای ما واجب‌تر است، مطالعه دوره مشروطه است. حضرت آقا تقیتاً خیلی از اسامی را به زبان نمی‌آورند و حرف‌هایی دارند، و بدانید که خیلی اوقات دیگران تاریخ را به گونه‌ای دیگر به خورد ما می‌دهند. حضرت امام (ره) در دو ماه آخر زندگی‌شان، که حاج احمد آقا می‌گفتند بعد از ماجرای آقای منتظری و ماجرای پذیرش قطعنامه لبخند به لب امام (ره) نمی‌آمد، در صحیفه نور هست که حضرت آقا که آن زمان رئیس جمهور بودند را کنار می‌کشند و می‌گویند این چه تاریخی است که در کتاب درسی‌ها نوشته شده‌است؟! این تاریخ بدتر از تاریخی است که کسروی‌ها نوشته‌اند! به حساسیت امام (ره) دقت کنید که می‌فرماید: مشروطه را از کسروی‌ها بدتر روایت کرده اید، کتاب درسی‌ها را بروید اصلاح کنید و گزارشش را هم به من بدهید؛ که بعد از آن امام (ره) رحلت می‌کنند.

اهمیت روایت صحیح تاریخ

من یک موقع به رئیس مجلس گفتم بودجه‌ای بگذار مجلس را روایت کنیم، وگرنه تاریخ را اگر چیز دیگری روایت کنند، بیچاره‌ایم. باید همین‌ها را روایت کرد، وگرنه شما می‌خواهی مشروطه بخوانی به جای اینکه بیایی سند‌هایش را از من بگیری، کتاب احمد کسروی را باز می‌کنی می‌خوانی، ادوارد براون را باز می‌کنی می‌خوانی. از نان شب واجب‌تر است شما ببینی چه اتفاقی افتاده. دوقطبی‌هایی می‌سازند که بیداد می‌کند. تاریخ را کاری می‌کنند که امام در دو ماه آخر با آن حساسیت گفتند چه وضع تاریخ است. من در اسناد شواهدی نشان می‌دهم که کلا این فضای دوقطبی را غرب درست کرد.

دفاع از مبانی

و حرف آخر، اینکه خلاصه خواص بیایید وسط. از مبانی دفاع کنید. دیدید حضرت آقا می‌گویند، یک طوری نشود که الان چهره پهلوی دارد پاکسازی می‌شود، یک طوری نشود چهره‌ی آمریکا هم پاکسازی شود. اینطور نشود. بفهمید، وقت بگذارید، مطالعه کنید. کلاس شرکت کنید، مبنا دستتان باشد، مبانی دینی دستتان باشد، مبانی انقلاب دستتان باشد گوشتان به دهان حضرت آقا باشد، عارف باللهی مثل آقای حسن زاده وقتی می گوید گوش خود و چشم خود را بدهید به دهان کسی که چشمش به دهان صاحب الزمان است. کمی بترس و همین راه را بگیر و برو. همین راه را برو.

تکمیل ساختمان انقلاب، مقدمه ظهور

آقای شب زنده دار، از فقهای شورای نگهبان، می گفتند آقا گفتند خواب دیدند که من دیشب خوابی دیدم رسول الله را دیدم و یک ساختمانی نیمه کاره. به من گفتند که این ساختمان را تکمیل کن. به ایشان گفتم تکمیل این ساختمان اصلا در توان من نیست. می دانید که خواب رسول خدا جزو خواب های صادقه است، این جزو مبانی است. رسول خدا گفتند: نه، توانش را داری، خودت شروع می کنی و تا آخرش هم خودت می روی.

حالا امیدواریم تعبیر آن همین انقلاب باشد و به دست ایشان تکمیل شود. شواهد زیاد است. لحظه، لحظه حساسی است. من اهل این حرف ها نیستم ولی آقای جاودان چند بار اخیرا به من گفتند آقای قاسمیان، ظهور نزدیک است، طلبه‌هایت را آماده کن.

هیات الزهرا سدانشگاه صنعتی شریفعفاف و حجابسخنرانیحیات عاشورایی
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید