مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۵ دقیقه·۵ ساعت پیش

خلاصه سخنرانی روز دوم فاطمیه اول، حجت الاسلام سوزنچی

اختیار یعنی چه؟ یعنی این که یک کار را خودمان می‌توانیم انجام دهیم و یک پتانسیل بی‌نهایت در انسان وجود دارد که می‌تواند به بالا باشد یا به پایین باشد.

در اگزیستانسیالیسم هم ماهیت بر وجود مقدم است ولی در اسلام وجود خود انسان بر ماهیت مقدم است. این که ماهیت انسان قرار است چه بشود، در اختیار خود انسان است. می‌تواند بهترین باشد یا می‌تواند بدترین باشد.


فرشتگان به زور بهترین هستند و در این قسمت اختیاری ندارند. جبرئیل ملک مقرب آفریده شده‌است.

در حیوانات مختلف، انسان ضعیف‌ترین موجودی است که به دنیا می آید. از نظر انجام کارهای غریزی انسان از در زمان تولد، ضعیف‌تر از حیوانات دیگر است. علت آن أحسن تقویم بودن انسان است.


در سوره اعراف، ماجرای فریب انسان توسط شیطان اینگونه بیان شده‌است:

«فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ - اعراف 20»

«آن گاه شیطان، آدم و حوّا هر دو را به وسوسه فریب داد تا زشتیهایشان را که از آنان پوشیده بود بر ایشان پدیدار کند و گفت: خدایتان شما را از این درخت نهی نکرد جز برای اینکه مبادا (در بهشت) دو فرشته شوید یا عمر جاودان یابید.»

شیطان با این وسوسه توانست حضرت آدم(ع) را فریب دهد که اگر این از این میوه بخوری به مقام فرشتگان می‌رسی در صورتی که خودش بالا تر از فرشتگان بود. همچنین جاودانگی را به او بشارت داد.

فرق آدم(ع) با فرشتگان، در این است که بالفعل همه چیز را دارد، ولی انسان باید با اختیار خودش به آن مقام برسد. شاید دلیل این که ایشان وسوسه شد همین بود و می‌خواست به جبر به فرشتگان برسد.


جاودانگی، گذر از مرگ است. همۀ ما از مرگ می ترسیم. شاید ایشان هم می‌خواست بدون مرگ به جاودانگی برسد.

«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ﴿۴﴾ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ ﴿۵﴾إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ ﴿۶﴾ - تین -»

«كه ما انسان را در بهترين صورت و نظام آفريده‏ ايم. سپس او را به پائين‏ترين مرحله باز گردانديم. مگر كساني كه ايمان آورده‏ اند و اعمال صالح انجام داده‏ اند كه براي آنها پاداشي است قطع ناشدني!»

خداوند انسان را در أحسن تقویم آفریده‌است و در عین حال می‌تواند به پست‌ترین مکان برسد.

«وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ - اعراف 179 -»

«و قطعا بسیاری از جن و انس را برای جهنم آفریدیم، چه آنکه آنها را دلهایی است بی‌ادراک و معرفت، و دیده‌هایی بی‌نور و بصیرت، و گوشهایی ناشنوای حقیقت، آنها مانند چهارپایانند بلکه بسی گمراه‌ترند، آنها همان مردمی هستند که غافل‌اند.»

خداوند در این آیه بارها تأکید می کند که جهنم را از جن و انس پر می‌کند. چون به اختیار خود به این جا رسیده‌اند.

پستی انسان به حیوانیت ختم نمی‌شود. می‌تواند تا بی‌نهایت پست‌تر شود.

« ثم قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً ۚ وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ - بقره 74 -»

«پس با این معجزه باز چنان سخت دل شدید، که دلهایتان چون سنگ یا سخت‌تر از آن شد، چه آنکه از پاره‌ای سنگها نهرها بجوشد و برخی دیگر از سنگها بشکافد و آب از آن بیرون آید و پاره‌ای از ترس خدا فرود آیند. و (ای سنگدلان بترسید که) خدا از کردار شما غافل نیست.»

قلب‌هایشان مانند سنگ می‌شود...


اختیار، از واژۀ خیر می‌آید. یعنی هرکس به ظن خودش خیر را انتخاب می‌کند و ممکن است اشتباه خودش را توجیه کند. کسی که هوای نفس خود را خدای خود قرار می‌دهد فقط بدی می‌کند.

«كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ﴿18﴾ لَفِي عِلِّيِّينَ وَمَا أَدْرَاكَ﴿19﴾ مَا عِلِّيُّونَ كِتَابٌ مَرْقُومٌ﴿20﴾ - مطففین -»

«چنین نیست (که شما کافران پنداشتید، امروز) نکو کاران عالم با نامه اعمالشان در بهشت علّیّین روند و چگونه به حقیقت علّیّین آگاه توانی شد؟ کتابی است (که به قلم حق) نوشته شده.»

بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت.

خداوند فقط می‌خواهد جزا و پاداش بدهد. اما مخلصین مقام بالاتری دارند و خداوند بیش از پاداش‌های بهشت به آنان عنایت می‌کنند.

جبرائیل به پیامبر(ص) فرمود که من نیز نمی‌توانم بیش از این بالا بیایم. این مفهوم نشان می‌دهد که انسان می‌تواند جایی برسد که جبرئیل هم نمی‌تواند به آنجا برسد. همچنین می‌تواند به قعر جهنم هم برسد.


خداوند خواست موجودی بیافریند که به خودش تبریک بگوید.

«فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ - مومنون 14 -»

«آفرین بر (قدرت کامل) خدای که بهترین آفرینندگان است.»

در دیدگاه داروین، انسان فقط یک موجود ابزار ساز است. در آینده ممکن است جنگ ربات ها شود چون ابزاری که انسان می‌سازد می‌تواند بر خودش غلبه کند، اما در دیدگاه دینی، انتهای بشر ظهور و رسیدن به کمال است.


«الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ - ملک 2 -»

«خدایی که مرگ و زندگانی را آفرید که شما بندگان را بیازماید تا کدام نیکوکارتر (و خلوص اعمالش بیشتر) است و او مقتدر و بسیار آمرزنده است.»

خداوند همه چیز را آفریده است که نهایتا انسان را بیازماید.

امتحان، یعنی سختی و گرسنگی و ... .

خداوند در قرآن نیز فرموده‌است که قوم یهود را برتری داده‌است. این یعنی اول آزمون الهی است. کار به جایی می‌رسد که حضرت داود(ع) قبل از مسیح(ع) قوم یهود را لعنت می‌کند.

برترین اقوام، معمولا به بدترین اقوام تبدیل می‌شوند و از فرصت خود در جهت بدی استفاده می‌کنند.

در جهان شر و بدی وجود دارد. این سنت ابتلای خداوند است. آدم گناه می‌کند. ولی خداوند تواب است. انسان باید توبه کند و برگردد.


فاطمیهاختیارانساندانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید