ویرگول
ورودثبت نام
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۵ دقیقه·۱ ماه پیش

خلاصه سخنرانی شب اول / ویژگی های جریان حق و جریان باطل

لزوم امر به معروف و نهی از منکر

در ابتدا یکی از احکام مهم یعنی امر به معروف و نهی از منکر را تشریح‌ می‌کنیم؛ در آیه ۱۱۰ سوره آل‌ عمران داریم: 

«كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ»

زمانی شما بهترین امت هستید که امر به معروف و نهی از منکر کنید. دقت شود که در مقیاس امت این حرف زده شده، یعنی نمی‌گوید چه زمانی شما بهترین انسان‌ها هستید. در نتیجه امر به معروف و نهی از منکر از احکام اجتماعی اسلام است.

و در آیه ۴۱ سوره حج می‌خوانیم:

«الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ»

در این آیه از قرآن کریم نقل می‌شود اگر دین به دست مسلمین و مؤمنین بیفتد و آنها بر زمین چیره شوند، نماز برپا می‌کنند، زکات می‌دهند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند. پس این کار یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین اموری‌ست که امت مؤمنین انجام می‌دهد.

«وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ۝ فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ»

آیه اعراف نیز ماجرای سبت را شرح می‌دهد؛ در ماجرای سبت که مردم از ماهیگیری در روز شنبه نهی شده بودند، مردم سه دسته شدند: گروه اول که روز شنبه تور‌ها را در آب انداختند تا ماهی‌ها در تور بیفتند و در روز یکشنبه تور را از آب بیرون بکشند و با این کار حکم خدا را دور بزنند، گروه دوم که به حکم خدا عمل کردند و ماهی‌گیری نکردند  و ساکت ماندند، و گروه سوم که ماهیگیری نکردند، بلکه گروه اول را از انجام این کار نهی از منکر کردند.
گروه دوم که به گروه سوم می‌گفتند چرا این‌ها را نهی می‌کنید؟ پاسخ گروه سوم این آیه از قرآن بود:

۱)«قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ»: این یک عذری‌ست از جانب ما به سوی خدا تا بگوییم ما با این گروه گناهکار نیستیم، چون وقتی نهی از منکر صورت می‌گیرد ما خودمان را از گناهکاران جدا می‌کنیم.
۲)«وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ»:‌ امید داریم که شاید امر به معروف به ثمر نشست و آنان تقوا ورزیدند.
در انتهای آیه نیز نقل می‌شود کسانی که نهی از منکر می‌کردند را نجات دادیم. در نتیجه کسانی که نهی از منکر نکردند (ولی هیچ گناهی هم نکرده بودند) عذاب شدند:
«وَأَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِیسٍ بِمَا كَانُوا یَفْسُقُونَ»
پس تنها گروهی که نهی از منکر کرده بود، نجات پیدا کرد.

ویژگی‌های جریان حق و جریان باطل در قرآن

حال به مقایسه ویژگی‌های جریان حق و باطل می‌پردازیم:
«أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَابِیًا ۚ وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ ۚ كَذَٰلِكَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ ۚ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً ۖ وَأَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْكُثُ فِی الْأَرْضِ ۚ كَذَٰلِكَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ»
۱) جریان باطل هم‌چون کف روی آب:
از آسمان آبی فرستاد و هر سرزمینی به اندازه و ظرفیت خودش از این آب آسمانی گرفت. این آب‌ها با برخورد با یکدیگر سیلی راه انداختند و کفی در سطح آب ایجاد شد.
همچنین زمانی که شما فلز یا طلا در با‌اتش حرارت  می‌دهید تا کالایی با آن تولید کنید هم کفی ناشی از ناخالصی طلا ایجاد می‌شود که مانند کف سیل هست. این کف از بین می‌رود اما آنچه برای مردم فایده دارد ( آب و کالا ) در نهایت باقی می‌ماند. حق مانند آبی‌ست که از آسمان نازل می‌شود و باطل مانند کفی است که ایجاد می‌شود و در نهایت از بین می‌رود. همانگونه که اگر سیلی نباشد کفی هم ایجاد نمی‌شود، اگر حقی نباشد باطلی هم ایجاد نمی‌شود. یعنی باطل هیچ وجود مستقلی از خود ندارد.
۲) باطل چشم پر کن است و حق پنهان: زَبَدًا رَابِیًا یعنی کفی که دیده می‌شود. وقتی که سیل را مشاهده می‌کنی اول کفی که روی آب هست را می‌بینی نه خود آب را. جریان باطل نیز مانند این کف بیشتر به چشم می‌آید و به اصطلاح چشم پر کن است.

۳) کنار رفتن باطل و باقی ماندن حق:
«وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ ۚ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَیْرٌ وَأَبْقَىٰ»
ای پیامبر، چشمت را به مال و نعمات آن‌ها نینداز چرا که مانند شکوفۀ زندگی دنیا است. می‌بینیم که مال دنیا به شکوفه تمثیل شده است. شکوفه زیبایی زیادی دارد اما مدت دوامش بسیار کم است و در مدت کوتاهی از بین می‌رود، دقیقاً مانند جریان باطل.
«مَن كَانَ یُرِیدُ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا وَزِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیۡهِمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فِیهَا وَهُمۡ فِیهَا لَا یُبۡخَسُونَ»

اگر کسی زندگی دنیا و زینت آن را بخواهد عملش از بین رفتنی‌ست پس اگر کسی دنبال دنیا باشد خود را وارد جریان باطل می‌کند.
«وَالَّذِینَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ ۗ وَاللَّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ»
اعمال آنها مانند سراب است که هنگامی که سمت آن می‌روی می‌بینی هیچ چیزی نیست و وجود ندارد (در نتیجه ذیل جریان باطل است).
«فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِی زِینَتِهِ قَالَ الَّذِینَ یُرِیدُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا یَا لَیْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِیَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِیمٍ»
هنگامی که قارون اموالش را به رخ کشید کسانی که دنبال مال دنیا بودند (جریان باطل) گفتند کاش ما هم اموالی مثل قارون داشتیم. در واقع چشم پر کن بودن جریان باطل قارون باعث جذب اهل دنیا شد‌.
اما اهل علم (جریان حق) گفتند:
«وَیْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَیْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا»
آخرت و آنچه خدا بدهد بهتر است. در نهایت به دستور خدا زمین قارون را در خود فرو برد و قارون از بین رفت (ویژگی از بین رفتن باطل).
حال تمام کسانی که جذب عظمت سپاه قارون شده بودند اعتراف کردند:
«وَیْكَأَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ»
خدا رزق دهنده‌ی واقعی است (و گویی ما بیهوده می‌گفتیم).
در این داستان خدای متعال برای عبرت‌گرفتن ما از بین رفتن قارون رو کاملاً به چشم آورد (بلعیده شدن توسط زمین) تا درس بگیریم، اما همیشه این‌گونه نخواهد بود و از بین رفتن جریان باطل همیشه به راحتی محسوس و دیدنی نیست.


نهی منکرباطلقرآن کریمامر معروفمعروف نهی
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید