بسم الله الرحمن الرحیم
شب هشتم محرمالحرام ۱۴۴۵ / ۳ مرداد ۱۴۰۲ / حجتالاسلام قاسمیان
هر رسول و نبی که میآمده، یک کار جدی که باید انجام میداده، رؤیاپردازی است. تولید «اُمنیّه».
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّـهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّـهُ آيَاتِهِ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
یک نوع رؤیاپردازی و امنیهسازی داریم که قرآن قبول ندارد. به اینها میگویند امنیهی کشک. در قرآن آمده «لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ» نه به آرزوی شماست نه به آرزوی اهلکتاب. «مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ» کسی که عمل بد انجام بدهد نتیجهاش را میبیند. اینطور نیست که ما هر غلطی دلمان خواست بکنیم، با هر منطقی خواستیم حرکت بکنیم، وضعمان هم خوب بشود. این میشود امنیهی کشک.
اما امنیهای هم بود که انبیاء خودشان سراغش میرفتند. حضرت آقا که زیاد اخیرا میگویند که تصویردهی بکنید، این کاری است که دشمنان هم دارند میکنند. اگر میبینید هالیوود این مقدار فیلم رؤیای آمریکایی میسازد، این برای آیندهنگاری است، آیندهنگری نیستها. دارد «آیندهنگاری» میکند. این کار را انبیاء هم میکردند.
یکی از چیزهایی که مهم است در قرآن و جدی، این است که قرآن روایت شکست نمیکند؛ همین داستان احد را شما نگاه کنید. به نظرتان ما جنگ احد را باختهایم یا بردهایم؟ باختهایم دیگه؟ قرآن اصلا این را نمیگوید! قرآن روایت باخت نکرده. ته حرفی که میزند این است، «إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ» میگوید آقا زخم خوردی؟ خب خوردی که خوردی، اون بدترش را خورده! بعد اینها واقعیت است. آقا اگر میخواهید واقعیت فوروارد کنید، به همین سبک فوروارد کنید.
تصویر بد ساختن یکی از طرحهای شیطانیست که ما گاهی متأسفانه توی این پازلایم. توی پازل اخبار بد و اخبار اکنونی به هم منتقل کردن. فکر میکند الان اونور آمریکا و اسرائیل و ... دارند با دمشان گردو میشکنند، ما فقط اینجا تحت فشاریم. واقعیت این نیست خب. جای دیگر میفرماید «إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ» اگر شما دردتان آمده او هم دردش آمده. تازه «وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ»؛ شما یک امیدهایی دارید که او این امیدها را هم ندارد. چرا؟ چون امید و امنیهی شما مبتنی بر کشک نیست. مبتنی بر ایمان واقعی است. مبتنی بر فرآیندهای سنتهای الهی است که ما ایمان داریم که اینها جواب میدهد. ما مشکلمان با خدا نیست مشکلمان با خودمان است. مطمئنیم که خدا ما را نمیگذارد سر کار، ولی از خودمان مطمئن نیستیم. اگر مطمئن باشیم به خودمان که منطق را درست حرکت میکنیم میدانیم سریع نتیجه میگیریم.
امام کاظم(ع) میفرمایند: «الشیعةُ تُربّیٰ بالأمانیّ منذ مئتی سنة» ما شیعه را با این امنیه ۲۰۰ سال جلو آوردیم.
داستان حضرت یوسف(ع) یک رؤیا دارد اولش، «إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ» حضرت یوسف(ع) تا آخر دارد با همین رؤیا پیش میرود. وگرنه هر نقطهای وسطش را که دست بگذاری بد است؛ یا ته چاه است، یا توی بازار بردهفروشهاست، یا پیشنهاد خیانت به او داده شده، یا زندانی شده، ... اما با این دارد حرکت میکند. اعتمادهایی که دارد میکند به سنتهای خدا، در امتداد اعتماد به آن رؤیاست.
و ما این رؤیا را پیشفرض داریم، رؤیای حکومت جهانی حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف.
کم داریم برایش مایه میگذاریم. کم این رؤیا را داریم پخش میکنیم. ملتی که میایستد با تمام این مشکلات روی آن آرمان، و مشکلات خودش را حل میکند، به سرعت به جواب میرسد، به ظهور میرسد. واقعا هم اگر یکعده جانبرکف بروند، نتیجه میگیریم.
آقا این دشمن مگر به این زودیها شکست میخورد؟ این دشمن سرسخت مدل شکستخوردنش آرامآرام نیست. شما قرآن را بخوانید، دشمن در قرآن مدلش این طور است که ناگهان از بین میرود. «قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ بُنْيَانَهُمْ مِنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ» میزند توی فونداسیون، یکهو فرو میریزد. همانطوری که پلاسکو ناگهان فروریخت، همانطور. اینها تصویردهی است دیگر.
شیطان در این بستر تصویردهی انبیاء چکار میکند؟ «أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ»؛ گول این چیزها را نخوریها! معادلات خدا و معادلات قرآن و چه و چه ... این شیخه همینطوری دارد آیات را سر هم میکند. ما رو میخواد فریب بده.
زمان پیغمبر(ص) هم به خود پیغمبر(ص) همین را میگفتند! «مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا» پیغمبر دارد ما را فریب میدهد! این چه منطقی است از خودت درآوردی؟! به چی امید بستی؟ «غَرَّ هَٰؤُلَاءِ دِينُهُمْ»! اینها باورشان شده این حرفها! آره ما باور کردهایم. و با همین منطق حرکت میکنیم.
اون هیئت اندیشهورز، اون مبارز و مجاهد، اون کسی که توی صنعته، ... اگر واقعا عدهای تویشان پیدا شود که واقعا توی هدف بزنند، و نه زیگزاگ، نتیجه میگیرند. اگر زیگزاگ بزنند، اتفاق بدی خواهد افتاد، و آن این است که باورها از بین میرود.
این آیه در سورهی حدید، این آیه را دیدهاید. «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ» داستان فضیل که از دیوار بالا رفته بود و ... این داستان هم هست حالا، که آیا وقت این نشده که برگردی و اینها. توی خود سورهی حدید اما معنیاش این نیست. معنیاش این است، هنوز وقتش نرسیده که برگردید به معارف اصیل انقلاب؟ یک موقع با این بستید یک موقع با اون بستید، یک موقع تدبیر کردید (که هنوز جایش درد میکند!)...
«وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ ۖ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ» وقتش نرسیده که برگردید که شبیه اهلکتاب نشوید، که بهخاطر زیگزاگ رفتنشان زمانی که قرار بود به نتیجه برسند طولانی بشود، و باورها از بین میرود.
خیلی وقتها اگر باورها دارد از بین میرود تقصیر خودمان است، چون مدت و أمَد دارد طولانی میشود. دلها رفتهرفته باورهای انقلابیاش را از دست میدهد. ما باید خیلی سریعتر نتیجه میگرفتیم. الان هم اگر با فرآیند امید و با ایمان به سنتهای الهی و نه با حرفهای مندرآوردی خودمان، به این سمت حرکت بکنیم، حتما نتیجهی خوبی از این انقلاب عائد عالم خواهد شد.
به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد(ص).