بسم الله الرحمن الرحیم
شب هفتم محرمالحرام ۱۴۴۵ / ۲ مرداد ۱۴۰۲ / حجتالاسلام قاسمیان
اگر ولایت الهی در حکومت اسلامی تأمین نشود، هیچ گارانتیای برای هیچچیزی وجود ندارد. در طول تاریخ اهلبیت عدهی زیادی از بنیهاشم به تأسی از سیدالشهداء اشتباه کردند، و دست اهلبیت را خط زدند؛ اهلبیت داشتند طور دیگری عمل میکردند، اینها داشتند تأسی میکردند به سیدالشهداء. از زمان امام سجاد(ع) بگیرید که به ایشان میگفتند چرا شما مثل پدرتان عمل نمیکنید؟ مگر دورهی شما فرق دارد با پدران؟ چون دورهی ایشان هم دورهی یزید بود همچنان. تشخیص اولویتها راحت نیست. زمان امام(ره) ایشان داشتند با پهلوی مبارزه میکردند، یکعده داشتند با بهائیت مبارزه میکردند. هر دویش هم مهم است. حالا شما بگو کدامش اولویت است؟ اصلا چجور میشود این را تشخیص داد؟ کی باید این را تشخیص بدهد؟
ولایت اگر تأمینشدهی الهی نباشد، کمیتاش لنگ است، اصلا دیگر حکومت دینی نیست. خلیفهی اول که آمد، نمازها همه سرجایش بود نمازجمعهها سرجایش بود بازار سرجایش بود... بعضیها که هی دنبال جیدیپی و اینها میگردند من میگویم خداروشکر اینها متوکل و هارونالرشید و اینها را نمیشناسند! وگرنه مرید اینها شده بودند. اوج حکومت مسلمانان زمان اینها بوده. جیدیپی بالا، عدالت عالی، ثروت فراوان، فتوحات زیاد... همهچیز بوده. آن وقت بیشترین سطح مبارزهی اهلبیت هم مال همین دورهها بوده.
چرا؟ چون این دیگر حکومت دینی نیست. وقتی خشت اول کج گذاشته شود آن حکومت دیگر از دینی بودن خارج میشود. در مقاتل ببینید که وقتی حضرت سیدالشهداء(ع) محاسنشان به خون سینهشان خضاب شد، فرمودند «و اللهِ قَتَلَنی فلانٌ و فلانٌ»
مسئلهی «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا» که حضرت آیتالله عابدینی فرمودند، حبلالله قانون نیست، آن ریسمان الهی است. وحدت حول کشک نمیشود داشت. حول یک چیزی باید باشد. وحدت حول این است.
بعد هم «وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا» به واسطهی نعمت خدا با هم برادر شدید. برادری، پدری میخواهد. در این دستگاه است که میشود.
حاجآقا معصوم با غیر معصوم فرق نداره؟ برای بار دهم؛ معصوم با غیرمعصوم فرق دارد. اما بحث حاکمیت دینی و ولایت دینی عصمتپایه نیست.
حتی در عصر اهلبیت تا زمان امام جواد(ع)، اصلا شیعه نمیدانستند که ائمه(ع) معصوماند! یک ترندی نبوده که ائمه(ع) معصوماند. ائمه(ع) از دیدگاه شیعیان معصوم نبودند إلا عدهی کمی که میدانستند.
تا زمان امام جواد(ع) که میبینند یک بچهی ۸ ساله امام شده است. تازه همان موقع هم یونسبنعبدالرحمان که از بزرگان اصحاب امام رضا(ع) است، وقتی امام(ع) شهید میشوند میگوید فعلا باید شیعه را اداره کنیم تا این بچه بزرگ شود! نمیدانستند! که ریانابنصلت که او میدانست مقابلش ایستاد. گفت این مزخرفات چیست که میگویی؟؟ امام امام است، بچه باشد یا بزرگ باشد.
مسئله به حدی بود که یونسابنعبدالرحمان نمیدانست. حاکمیت دینی اصلا معصوم پایه نیست. الان بحثمان این نیست، من فقط به این آیه از سورهی مائده اشاره میکنم و عبور میکنیم.
«إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَ نُورٌ ۚ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ كَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ»
«إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ» در این تورات هدایت و نور است، «يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا» نبیون بر اساس این تورات حکومت میکنند «لِلَّذِينَ هَادُوا» بر یهودیان، «وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ» و دانشمندان یهودی هم «بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ» بهواسطهی همین تورات حکمرانی میکنند.
لذا ما هر چه بر این محور ولایت تأکید میکنیم، داریم بر دینی بودن حاکمیت تأکید میکنیم. اگر شما حاکمیت را دینی نکنی که اصلا هیچی دیگه! پس اصلا برای چه جنگیدیم؟ برای چه انقلاب کردیم؟ برای چه روی وعدههای الهی داریم حساب میکنیم؟
ما دو جور ابتلائات داریم. دو سنخ ابتلائات که هم جامعهی ما و هم افراد با آن مواجهاند.
آیا به اعتقاد شما خدا بارگذاری فوق طاقت بر شما میکند یا نمیکند؟ «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا»، پس یعنی بارگذاری فوق طاقت نمیکند... کاملا غلط است؛ بارگذاری فوق طاقت هم میکند، منتها به یک شرط.
یکجور ابتلائاتی هست که همهی ما فردی و اجتماعی داریم در زندگیمان. در قاعدهی کلی ابتلائات الهی است. کسی اگر فکر میکند زندگیاش بدون امتحان و ابتلائات پیش میرود، زهی خیال باطل. مملکتی با غیر امتحان و ابتلائات پیش میرود، زهی خیال باطل. خدا اصلا کارش این است، امتحان میگیرد، فتنه و امتحان ایجاد میکند.
شخصی آمد خدمت رسول خدا(ص) گفت من دعا میکنم «الّلهم إنّى أعوذبك من الفِتَن» خدایا از فتنه به تو پناه میبرم؛ حضرت(ص) گفتند بیخود. دعای بیخودی داری میکنی. گفت چه بگویم پس؟ فرمودند «قُل اللّٰهم إنى أعوذبك من مُضِلّاتِ الفِتَن» بگو از فتنههای گمراهکننده به تو پناه میبرم.
نمیشود که من امتحان نگیرم. دست من را که نمیتوانی خط بزنی! خدا یکسری سنن دارد.
حالا من یک موقعی عرض خواهم کرد، وحدت اصلا به این معنای حداکثری که گاهی در ذهن ما هست، که اینقدر خطوط قرمز را کمرنگ بکنیم که همه داخلش جا بشوند، اصلا و ابدا این روش قرآن نیست. فکر کردهاند جذب حداکثری اینطوری است.
قرآن خودش برای جذب حداکثری طراحی دارد. مگر شما جذب حداکثری نمیخوای؟ خب قرآن خودش طراحیاش را دارد. مگه شما نمیخوای با آمریکا رفیق شی؟ راهش را خود قرآن گفته. راهش این است که بزنی توی دهن آمریکا. بزن توی دهن آمریکا تا آمریکا باهات رفیق شه. ماها باورمان نمیشود. راه از خودت در نیار. قرآن یک منطقی دارد، باید خودت را در این منطق قرار بدهی، همین.
اصلا یکی از بحثهای ربیّون و ربانیّون همین است. «كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَ بِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ» حلقههای میانی به واسطهی درس و بحث قرآن شدهاند ربانیّ. یعنی مدل ربوبیت و اعمال سنتهای خدا را بلد شدهاند. فهمیدهاند خدا این مدلی عمل میکند، آن مدلی عمل نمیکند.
قلابت را از روی این برندار بگذاری روی یکی دیگه، بردار بگذار روی خدا.
مدل اول فتنهها شد فتنههایی که به هر جهت پیش میآید. بعضی از فتنههایی که ما دچارش هستیم فتنههای آخرالزمانی است و باید پیش بیاید. بایدی است. این سانتریفیوژ برای خالصکردن بیشتر، باید با شدت بیشتری بچرخد. بمب اتم اگر میخواهی بسازی با اورانیوم ۳۰ درصد که نمیشود!
قرائن میگوید که یک اتفاقاتی دارد میافتد. من به واسطهی اینکه لبنان زیاد میروم این را دیدهام. کار اسرائیل دیگر دارد تمام میشود انشاالله. حزبالله لبنان دیگر الان اسرائیل را در حد خودش هم نمیبیند. و جزو سنتهای الهی است که اگر اتفاقی بیفتد، ناگهانی میافتد. توی یکسال ناگهان خراب میشود. ما به لحظات ظهور داریم نزدیک میشویم. سفت باید بچسبیم که از سانتریفیوژ نیفتیم.
و اما دومین نوع ابتلاء این است. ابتلائاتی ناشی از گندزدن خودمان؛ به خصوص آنجایی که به صورت یک رویه اتفاق میافتد. نه آنجاهایی که یکهو یک اشتباهی انجام میدهیم. «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ» حواستان خیلی به گلدرشتها باشد. میشود نظام بانکی؛ یک موقع میگویی تحت تحریم هستیم، یک موقع نه، اصلا مشکل مدل حکمرانی اقتصادی است.
اینها از آن جاهایی است که انسانها و جوامع مبتلا میشوند، سفرهها کوچک میشود، نه به دلایل آخرالزمانی، به دلیل گندی که خودمان داریم میزنیم در نظامات حکمرانی و اداریمان. اینجاها جاهایی است که اگر میخوریم از خودمان داریم میخوریم.
عبارت سورهی اعراف در این زمینه بسیار دقیق است. «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا» بر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام میدهند، بار فوق طاقت حمل نمیکنیم.
یک داستانی در قرآن هست که حتما شنیدهاید منتها معمولا تهش را آدمها نمیگویند. داستان اصحاب سبت، ماهیگیرهای روز شنبه.
امتحانه که خیلی امتحان عجیبی است. «وَ اسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ» آن قریهای که کنار دریا بود. «إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا» روز شنبه که قرار بود اینها ماهی نگیرند ماهیها میآمدند حمام آفتاب میگرفتند. «وَ يَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ» روزهای غیرشنبه هم اصلا نمیآمدند.
آدم که نگاه میکند میگوید خداوکیلی این چه امتحانی است؟ خدایا چکار میخواهی بکنی با اینها؟
خدا آخر آیه یک تگی میزند که خیلی مهم است؛ «كَذَٰلِكَ نَبْلُوهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ» ما چنین امتحانی از اینها گرفتیم بهخاطر مدتها فسق...
یک سری از امتحانات و ابتلائاتی که ما داریم میدهیم از همین امتحانات حالگیری است. در همین آیات احد که حضرت استاد خواندند برای شما، تعجب نکنید که چرا بحث ربا وسط جنگ احد آمده است. ربا میخورید آنجا هم تنگه را ول میکنید. اقتصادتان را ربوی میشود آنجا هم تنگه را ول میکنید. واقعا یکی از چیزهایی که دارد ما را زمینگیر میکند بانک است. نباید بعد از ۴۰ سال حرکت انقلاب کماکان بانکمان این باشد.
این هم باشد حرف آخرم. دو تا امر هست خدا خیلی حساس است رویش توی قرآن؛ یکی در بحث اقتصادی است و یکی در بحث فرهنگی. توی بحث اقتصادیاش ربا است، و توی بحث فرهنگیاش بحث عفاف است. فکر هم نکنید حالا چون بحث زنزندگیآزادی شده من آمدهام بگویم این خیلی مهم است. از آدم ابوالبشر این مهم بوده. که اتفاقا دشمن هم حالا دارد شدید حمله میکند به این دوتا.
قرآن دارد میگوید اینها جزو نقاط شدید حمله است. حواستان را جمع بکنید.