بسم الله الرحمن الرحیم
شب چهارم محرمالحرام ۱۴۴۶ / ۱۹ تیر ۱۴۰۳ / حجتالاسلام مفیدی
بحث ما حق و باطل بود؛ اساس بحث این بود: چیزی حق است که نسبتی با خداوند داشته باشد.
در ادامه گفتیم معیار حق امام است، نه اینکه ما امام را با یک معیاری بسنجیم که حق است یا نه؛ در همه چیز هم اینگونه است. حتی در مباحث علمی، کلام معصوم معیار است. ما در علوم طبیعی روایت داریم که ائمه حرف داشتهاند؛ اینکه اهل بیت در علوم انسانی حرف دارند خیلی واضح است. بدیهی است علوم اسلامی با علوم غیراسلامی متفاوت است، زیرا آنها بنمایهای که داریم یا ندارند و انسان را بیسروته میبینند.
البته باید تلاش علمی کرد و نباید صرفا به نقلها بسنده کرد؛ کسی که تلاش علمی کرده میفهمد امام چه گفته است و معیار اوست.
قرآن کتاب عملیات است؛ چنانکه تورات و انجیل قابل اجرا بود. ساختار تشکیلاتی و عملیاتی که قرآن پیشنهاد میکند، ساختار ربیون است.
{و کاین من نبی قاتل معه ربیون کثیر}
پنکته اول؛ نبی و همراهانش دائما در حال جنگ و قتالند؛ اگر دشمن نداری غیرطبیعی هستی. جامعهای درست است که دشمن دارد.
نکته دوم؛ ربّی کلمه جمع است؛ یک جمع باید منسوب به رب باشد. این متفاوت با این است که اعضای یک جمع منسوب به خدا باشند، آن گروه و اهدافش باید منسوب به خدا باشد.
نکته سوم؛ ربیون یعنی جمعیت های متعددی همراه نبی هستند، این جمعیت ها باید با هم هماهنگ باشند. بین این جمعیت ها را نمیشود به هم زد. مانند بنیان مرصوصی هستند. جمع ایمانیاند نه مجموع مومنین.
ربیون صبورند، شخص به شخص صبر میکنند و جمعشان نیز صبورند. روابط محکمی با هم دارند.
مثال این ماجرا اتفاقات پس از مقاله روزنامه اطلاعات علیه امام است که مردم قم، تبریز، یزد، کاشان و... با هماهنگی و استقامت علیه طاغوت مبارزه کردند. اگر این ربیون شکل گرفت میتواند 2500 سال شاهنشاهی را نابود کند.
مثال دیگر جنگ شش روزه است که چهار کشور مسلمان علیه اسرائیل جنگیدند اما نتوانستند مقاومت کنند؛ چرا که به ربیون عمل نکردند و برای اهداف ناسیونالیستی و... کار کردند و شکست خوردند. اما جریان حزبالله که به این پیشنهاد قرآنی عمل کرد کاری کرد که اسرائیل به زانو درآمد.