میدانید که جریان مقاومت که شکل گرفت، در مقابل داعش داعیهدار و سردمدار آن شهید نصرالله بود.
سرعت جریانها در آخر الزمان به شدت زیاد است که برای درک هرکدام سالها و ماهها زمان نیاز است و وضعیت به طوریست که هر ساعت یک خبر جدید داریم!
یک جریانهای بزرگی مثل شهادت یحیی سنوار، شهید هنیه و شهید نصرالله و ... رخ دادند ولی این شهدا نسبت به بقیه جریانساز بودند.
از چندین کشور همچون کشورهای عربی و غیرعربی پیگیری کردند که مقاوت لبنان از بین برود.
جریانی هم که عرض شد بزرگانی دارند که این بزرگان در چند روز و چند وعده بمبارانها شهید شدند. چه حسی ما نسبت به شهادت حاج قاسم داشتیم؟ گویا چندین شهید سلیمانی در همینها بازههای کوتاه داشتیم!
حال رویکرد ما نسبت به این موضوعات چه باشد؟
رویکرد اول این است که با نگاه ناامیدانه بگوییم که بسیاری ازبزرگان رفتند و دیگر کارتمام شدهاست.
رویکرد دوم اما این است، اگر سید حسن نصرالله شهید شد، هزاران سید حسن نصرالله دیگر داریم!این هم درست نیست. ضربه به شدت سنگین بودهاست!
امیر المومنین تا اواخر عمرشان عزادار پیامبر(ص) بودهاند. مثل این شهدایی که ما داده ایم، بشدت سخت بدست میآید و نیروی انسانی عظیمی بودهاند!
برای مثال سید حسن نصرالله ویژگیهایی شخصیتی خاصی داشتند. او کسی بود که پایه های دینی را در هر صورت توجه و مورد نظر قرار میداد. کسی بود که در سخت ترین شرایط با دشمن جنگ روانی راه می انداختند.
لذا با این داغ بزرگ نکته ایی باید توجه کرد. قرآن در این شرایط میگوید
«وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ -آلعمران۳۹»
ناراحت نشوید غمگین نباشید!
که نزدیک ترین مثال برای حال حاضر، جنگ احد است. زیرا در آن جنگ آدمهای بزرگی به شهادت رسیدند. داغ هم اکنون عمیق است و جگرسوز اما با این احوال با استناد به قرآن باید مستحکم ایستاد.
در جای دیگر قرآن میگوید. خدا این هارا قرار نداد مگر اینکه به شما بشارت بدهیم نصر از جانب خداوند است!
دقیقا جریان شهدا از همین جنس است.
اگر کسی بعد از شهادت فردی افسرده میشود، درست نیست! بلکه نگاهی اشتباه است! چون خداوند بشارت دادهاست. شهدا دستشان بازتر است کاری میکنند سخت تر از کارهای دنیوی!
لذا اگه میبینید، بعد ازشهادت خودتان را در راه آن شهید میبیند راه درستی را انتخاب کردهاید.
نباید سست شد نباید کوتاه آمد.
همه این صحبتها به زمان و مکان حال است، ما نگاهمان به قله است.
و میتوان حضرت زینب کبری(س) را در قله این راه دید. از فضائل حضرت زینب تا داغی که ایشان در کربلا دیدند.
اگر کار ظاهری حضرت ابی اعبدالله در عصر عاشورا تمدم شد، کار حضرت زینب شروع شد.
اگر این نگاه عوض شد، میتوان در این شرایط سختیها را تحمل کرد.
مسیر حضرت در همان مسیریست که آیه قرآن گفت، بودهاست.( ولا تحنو و ...) به نحوی حضرت در کاخ یزید ایستادند، که گویی یزید در اسارت حضرت است!
گویند چنان حضرت خطبه خواندند که صدای زنگوله ها هم نمیآمد.
لذا در نتیجه هرچقدر عذاب باشد اول این عذاب ها سنگین است و دوم اینکه ما به حضرت زینب سلام علیه اقتدا کردهایم.
اگر در راه حق و اقتدا کننده حضرت زینب(س) باشیم، نه از مسیر کوتاه میآییم، نه میبازیم و نه از کسی میترسیم.
رفقا آماده باشید بوی ظهور فرزند فاطمه میآید!
ابتلاع و بلایا به شدت سریعتر از آنکه تصور کنید اتفاق میافتد! خبری در راه است!
انشاالله که در این عصر پر هیاهو، از شیعیان حضرت صاحبالزمان باشیم و در سپاه و اصحاب ایشان به شهادت برسیم.