مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۹ دقیقه·۱ سال پیش

خلاصه سخنرانی ۲۸ صفر، شب سوم / آیا مرد و زن بر یکدیگر برتری دارند؟

در شب‌های قبل در مورد مفهوم زندگی و زن و آزادی عرایضی داشتیم و گفتیم که مردم نظرات متفاوتی پیرامون این مفاهیم دارند. باید تعریف دقیق این مفاهیم را متوجه بشویم.

آزادی خود هدف است؟

شب گذشته یک نکته ناظر به صحبت افراد گعده جا ماند. این سوال که آزادی هدف است یا یک ابزار است برای رسیدن به هدف؟ ما دو آزادی داریم. یک آزادی که در بستر مسائل اجتماعی تعریف می‌شود. هیچ جامعه‌ای نیست که آزادی مطلق را در این زمینه تجویز کند. حتی جنگل هم قانون و قاعده‌ای دارد. جوامع حیوانی هم قواعد دارند. آزادی مطلق در جامعه آدرس غلط است. هر مجموعه و اجتماع خط قرمز دارد. سوال این است که این خط قرمز را چه کسی تعیین می‌کند؟ این آزادی هدف نیست؛ بلکه یک ابزار در جامعه برای رسیدن به هدف است.

آزادی دیگری داریم که البته فقط در جمع هيئت هم می‌شود مطرح کرد. در معنای دوم آزادی، انسان باید از تمام قیود و بندهای خودش رهایی پیدا کند و خدایی شود. خدا محدودیت ندارد و انسان نیز باید مثل خدا نامحدود و آینه تمام‌نمای او شود؛ مانند ائمه علیهم‌السلام. این آزادی خودش هدف است. اگر انسان با شریعت اسلام جلو بیاید، آزاد می‌شود و بر عالم سلطنت پیدا می‌کند. آزاد از بخل، آزاد از حرص... . ما به خاطر همین بخل و حرص و ... از خوبی‌ها محرومیم. به اصطلاح بند زیاد داریم. این بندها را عمل به اسلام باز می‌کند و ما را از محدودیت‌های مکانی خارج می‌کند. آن وقت انسان بر بدن خودش هم سلطنت پیدا می‌کند.

نمونه این سلطنت بر بدن را ما در شاگردان مکتب اهل بیت به کرات دیده‌ایم. مرحوم علامه طباطبایی برای عمل رگ‌های چشم به جراح مراجعه نموده بودند. دکتر به ایشان گفته بود باید به شما بی‌حسی بزنم تا عمل را شروع کنم. مرحوم علامه فرموده بودند که نیازی به بی‌حسی نیست. من چشمانم را باز نگه می‌دارم. حضرت آقای جاودان می‌فرمودند که آقای حق شناس گوششان سنگین بود و حرف شاگردان را سخت می‌شنید. طبیبی برای معاینه گوش‌های آقا آوردیم. دکتر بعد از معاینه گفتند که گوش‌های آقا سالم هستند. این گوش‌ها دست خودش است که راحت بشنود یا نه. در زیارت جامعه کبیره می‌خوانیم: «و بکم یُمسک السماء اِن تقع علی الارض الّا باذنه.» به واسطه شما اهل بیت است که آسمان بر زمین فرود نمی‌آید. فردی برای امام صادق ع وجوهات شرعیه آورده بود و به این حرکت خودش افتخار می‌کرد که پولی برای امام آورده است. امام داشت دستان مبارک خود را می‌شستند. در چشمان او تصرف کرد که مرد دید بر دستان امام به جای آب طلا و جواهر می‌‌ریزد. امام به او فرمود که این طلا و جواهر و وجوهات برای ما هیچ ارزشی ندارد و برای تطهیر خود شما مردم است و آنگاه این آیه را تلاوت کردند:

«خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها1»

تفاوت‌های زن و مرد

یک سوال وجود دارد. آیا زن و مرد تفاوت دارند یا نه؟ بله واضحاً. در مسائل فیزیولوژیکی، نوع احساسات، گرایشات، عواطف و توانایی‌ها، زن با مرد متفاوتند. این تفاوت مربوط به گذشته و امروز، شرقی و غربی، ایرانی و عرب و ... هم ندارد؛

  • مثلاً زن زینت را بیشتر از مرد دوست دارد. (در روایت داریم مادر ما حضرت حوا، وقتی از بهشت به زمین آمدند، با خود شانه آوردند. حضرت آدم با خودشان از بهشت نخل آوردند.)
  • زن جزئی‌نگر و مرد کلی نگر است.
  • ناز از زن است و نیاز از مرد. (حضرت آدم به خداوند فرمود که من این زن یعنی حضرت حوا را دوست دارم. چه باید بکنم؟ خداوند گفت از ایشان خواستگاری کن و حضرت آدم، جناب حوا را از خدا خواستگاری کرد. خداوند هم به شرط آموزش احکام دین با این ازدواج موافقت کردند.)
  • مرد در بیرون از خانه راحت‌تر از زن با مسائل پیش‌آمده برخورد می‌کند. در عوض زن توانایی و صبر بیشتری در مسائل داخل خانه مانند تعامل با فرزند دارد.
  • مرد پر زورتر از زن است ولی اگر همین مرد دو روز استراحت نکند، به شدت عصبی و کم حوصله می‌شود؛ اما بر عکس مرد، زن به خصوص در دوران حاملگی و بچه‌داری، شب‌های زیادی را نمی‌خوابد و هیچ خم به ابرو نمی‌آورد.

آیا مرد و زن بر یکدیگر برتری دارند؟

برخی در جامعه می‌گویند که این دو بخش کردن انسان‌ها به زن و مرد اشتباه است. همه انسانیم و نباید این تفاوت ما را از انسانیت دور کند. بر اساس همین استدلال که استدلال درستی هم است، مثلا برخی زن‌ها، حجاب را یک دستور بیهوده در اسلام می‌دانند و معتقدند که هم مرد و هم زن باید در جامعه مانند یک انسان درست رفتار کنند. و از این قسم اشکالات و شبهات.

در پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه کرد. در نگاه به زندگی که در شب اول مفصل عرض کردیم، دو دیدگاه وجود دارد. عده‌ای که می‌گویند زندگی فقط همین زندگی دنیاست و آخرتی در کار نیست. و عده ای که بر خلاف آنان، آخرت محور هستند. در نگاه اول پول یک ارزش به حساب می‌آید. برای همین بین زن و مرد محل اختلاف است که چه کسی باید بیرون از خانه کار کند و پول در بیاورد. برای همین است که مرد در جامعه دنیامحور به زن می‌گوید که چرا باید برای تو و بچه‌ها کار کنم و شما فقط بخورید و لذت ببرید. شما هم باید مثل من سختی بکشید. چرا برخی مردها در دادن نفقه که وظیفه شرعی مرد است و باید بدون منت پرداخت شود، کوتاهی می‌کنند؟ پس می‌بینید که در جامعه غیر دینی زن و مرد بر سر این امور اختلاف دارند و برتری را در کسب این عناوین می‌بینند.

در اسلام اما پاسخ به سوال برتری مردان بر زنان یا بالعکس به خوبی داده شده است. از دیدگاه دین، انسان دو حیثیت دارد . حیثیت جسدانی و حیثیت روحانی. در حیثیت جسدانی مرد و زن متفاوتند و احکام و وظایف متفاوت دارند. اصلا اگر شریعتی بر اساس فطرت باشد، باید به تفاوت‌های زن و مرد توجه کند. در این بعد در اموری مردان نسبت به زنان برتری دارند و در اموری بالعکس. «اَلرِّ‌جَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ2». یا در نهج‌البلاغه می‌خوانیم:

« وَ لَا تُمَلِّكِ الْمَرْأَةَ مِنْ أَمْرِهَا مَا جَاوَزَ نَفْسَهَا، فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ3».

و كارى را كه برون از توان اوست، به او مسپار، زيرا زن چون گل ظريف است، نه چون پهلوان خشن.

اما آیا این تفاوت حیثیت جسدانی به معنی برتری زن بر مرد یا بالعکس است؟‌ خیر. حیثیت جسدانی چون مربوط به این دنیاست، هیچ ارزشی ندارد.

وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا ۖ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ ۚ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا 4

برتری‌هایی را که خداوند برای بعضی از شما بر بعضی دیگر قرار داده آرزو نکنید! (این تفاوتهای طبیعی و حقوقی، برای حفظ نظام زندگی شما، و بر طبق عدالت است. ولی با این حال،) مردان نصیبی از آنچه به دست می‌آورند دارند، و زنان نیز نصیبی؛ (و نباید حقوق هیچ‌یک پایمال گردد). و از فضل (و رحمت و برکت) خدا، برای رفع تنگناها طلب کنید! و خداوند به هر چیز داناست.

این تفاوت‌های ظاهری و دنیایی به خاطر تفاوت نقش‌هاست. خطاب آیه به زن و مرد این است که آرزوی جایگاه هم را نکنید. دعوا در این زمینه غلط است. این تدبیر خداوند برای کنار هم قرار گرفتن زن و مرد است. همه مردم در حیثیت روحانی به حکم انسان بودن، مظهر اسما الهی هستند. بالقوه خلیفه الهی هستند. هرچند مرد در ظاهر مظهر اسما جمالی و زن مظهر اسما جلالی خداوند باشد ولی در مرتبه روح همه این‌ها یکی هستند.

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ5»

اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قراردادیم تا یکدیگر را بشناسید; ( اینها ملاک برترى نیست،) گرامى ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست; به یقین خداوند دانا و آگاه است.

معیار برتری تقواست. کارهای انسانی و از جنس انسان، مرد و زن نمی‌شناسد. انفاق در راه خدا نه زنانه است نه مردانه. انسانی است. ولایت اهل بیت انسانی است. این تمدن غرب است که می‌خواهد زن را در جسم خلاصه کند؛ اما اسلام می‌گوید باید از این حیثیت فراتر رفت. زن و مرد وظایف انسانی دارند. انسان باید به دنبال رشد باشد و رشد در مرتبه اجتماعی به مراتب بیشتر از مرتبه فردی است. اسلام انسان را اعم از مرد و زن دعوت به عمل و ظهور و بروز در بستر اجتماع می‌کند. دین به مرد و زن می‌گوید که باید از ولی الهی دفاع کند، باید انفاق کند و ... . همین زن در بستر اجتماع می‌تواند منشأ خیر شود و گاهی منشأ شر. قرآن می‌فرماید:

«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ قيلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلينَ

خداوند برای کسانی که کافر شده اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو ( پیامبر ) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد می شوند!

«وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لي‏ عِنْدَکَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّني‏ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّني‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمينَ

و خداوند برای مؤمنان ، به همسر فرعون مثَل زده است ، در آن هنگام که گفت: «پروردگارا! خانه ای برای من نزد خودت در بهشت بساز ، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش!

زن می‌تواند مانند زن لوط(ع) در اجتماع خیانت کند و یا مانند زن فرعون (که نماد بسیاری از ظلم‌ها در قرآن است)، حرکت حضرت موسی(ع) را فراهم کند.

«وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتي‏ أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فيهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِکَلِماتِ رَبِّها وَ کُتُبِهِ وَ کانَتْ مِنَ الْقانِتينَ»8

و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت ، و ما را از روح خود در آن دمیدیم او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود!

از این مثال ها در قرآن زیاد است. خداوند حضرت ایوب(ع) را ابتدا با ثروت زیاد و سپس با فقر آزمایش کرد. مردم به واسطه بلایی که بر ایوب نبی(ع) وارد شد، ترسیدند و او را از شهر بیرون کردند. زن حضرت ایوب برای رفع حوائج خانواده، درخانه مردم کار می‌کرد. تا این که شیطان در هیبت پیرمردی ظاهر شد و به همسر پیامبر طعنه زد که تو دختر (یا در روایاتی نوه) یوسف نبی بودی ولی امروز اوضاعت این گونه است. این زن بزرگوار به شیطان پاسخ داد که : «خداوند به هر انسان دو گونه رفعت می‌دهد. گاه در نعمت و به واسطه شکر بر نعمت و گاه در بلا و به واسطه صبر بر بلا»

ببینید این زن چه گفته است. آزادی از این بالاتر. بلاشک حرکت حضرت ایوب(ع) به پشتوانه چنین زنی است. حال بهتر به این مفاهیم بیندیشیم. کدام زن؟ کدام زندگی؟ کدام آزادی؟

1 آیه ۱۰۳ سوره توبه

2 آیه ۳۴ سوره نساء

3 نامه ۳۱ نهج‌البلاغه

4 آیه ۳۲ سوره نساء

5 آیه ۲۶ حجرات

6 آیه۱۰ تحریم

7 آیه ۱۱ تحریم

8 آیه ۱۲ تحریم

هیات هفتگیهیات الزهرا سدانشگاه شریفحجت الاسلام مفیدیزن
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید