خواب و بیدار
آلارم گوشیام به صدا در آمد، دستم را بردم روی میز کنار تخت و صدا را قطع کردم. چند لحظه بعد چشم باز کردم، ساعت 6:15 بود. مترو ساعت 6:35 حرکت میکرد و باید خودم را به این زمان میرساندم تا به کلاس ساعت 7:30 برسم. دست و صورتم را شستم، لباس پوشیدم و کیکی برای خوردن در مسیر برداشتم. به سوی چهارراه راه افتادم تا سوار تاکسی شوم و به سمت ایستگاه متروی نزدیک خانه بروم.
6:29 به ایستگاه رسیدم و سوار مترو شدم. مترو مثل همیشه شلوغ و با ازدحام ابتدای صبح همراه بود. به ایستگاه دانشگاه که رسیدم، همراه با دیگر دانشجوها از خیابان قاسمی به سمت دانشگاه راه افتادم. کارت دانشجویی را به حراست دانشگاه نشان دادم و به سوی دانشکده رفتم. همچنین باید بخشی از وسایل تزئین برنامه عصر در سالن آمفیتئاتر را هم هماهنگ میکردم.
به دانشکده که رسیدم، ساعت 7:25 دقیقه بود و کلاسم حدود 5 دقیقه دیگر شروع میشد. با دو سه نفر تماس گرفتم و هماهنگیها برای برنامه عصر انجام شد.
وارد کلاس شدم و بعد از چند دقیقه، استاد هم به کلاس آمد. ساعت 7:35 بود، استاد لیست کلاس را برداشت و شروع کرد به حضور غیاب؛ آقای ...، حاضر - آقای ...، حاضر - خانم ...، حاضر
اسم من را که خواند ناگهان از خواب بیدار شدم.
ساعت 7:15 بود و کلاسم ساعت 7:30 شروع میشد. از تخت برخاستم، دست و صورتم را شستم و صبحانه هم نان و پنیر با چای خوردم.
حدود 7:25 بود که به اتاقم برگشتم، 5 دقیقهای تا شروع کلاس فاصله بود. موبایل را برداشتم، سری به تلگرام زدم و پس از آن هم نگاهی به استوریهای اخیر اینستا و تایملاین توییترم انداختم. عقربههای ساعت به 7:30 رسیدند و باید به کلاس میرفتم. لپتاپ را روشن کردم و وارد لینک vclassدرس شدم. لحظاتی بعد هم استاد وارد کلاس شد و درس را شروع کرد.
من هم مثل همیشه خودکار کیانم را که روی میز بود، برداشتم و شروع به جزوه نوشتن از گفتههای استاد کردم.
حال که فکر میکنم سوالی ذهنم را مشغول کرده که با شما در میان میگذارم؛
به نظر شما کرونا روی سبک زندگی این روزهای ما و کیفیت آموزش دانشگاهی تاثیر مثبت گذاشته است یا منفی؟
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.