دانشجو.
پر واضح است که این واژه بدون در نظر گرفتن قید خاصی، در نگاه اول صرفا جویندگی علم را به ذهن متبادر میسازد. با بررسی نظرات خردمندان اسلامی و غربی متوجه خواهیم شد که ایشان نقش بسیار ویژهای را برای دانشجو قائل شدهاند اما اکنون بهتر است با دیدگاهی مبتنی بر تمدنسازی اسلامی نحوهی مواجههی خومان را با این سوال مشخص نمائیم که: «دانشجوی تکلیفمدار» چه نسبتی با ایجاد و دستیابی به کلانایدهی تمدن نوین اسلامی دارد؟
در منظومهی فکری اندیشمندان و پایهریزان نظام اسلامی همواره نگاه به دانش چندساحتی بودهاست و تنها به ساحت مادی آن توجه نداشتهاند؛ برخلاف آن چیزی که امروزه در جامعه به آن اهتمام میورزیم! طبیعی است در چنین منظومه فکری نگاه به دانشجو نیز متفاوت از معنای ناسوتی و صرفا مادیگرایانهی آن باشد.
با این دستگاه فکری، دانشجو برای پرواز به دو بال علم و ایمان نیاز دارد. اگر بال علم نباشد زمام کشور به دست متخصصین منفعتطلب یا غربزدگانی خواهد افتاد که رنگ و بوی معنویت ندارند. و اگر بال ایمان نباشد همان میشود که امام فرمودند: «ریشهی مصیبتهای بشر در دانشگاهی است که دانشمندان آن اخلاقمحور نبودهاند.»
لذا اگر دانشگاه به عنوان کارخانهی انسانسازی مورد تصحیح واقع شود، میتواند منشأ اصلاح و درمان و مبدأتحولات قرار گیرد و در غیر این صورت منشأ فساد و درد خواهد بود.
در تحلیل صحیحِ نقش یک دانشجوی تراز انقلاب اسلامی، لازم است جایگاه دو عنصر مرتبط یعنی اساتید دانشگاه و علم و دانش را به صورت خلاصه بررسی کنیم:
اساتید دانشگاه به عنوان افسران تربیت نیروی انسانی، نقش ویژهای را در رشد این نهاد و دانشجویان عهدهدار هستند به طوری که بخش عظیمی از ایجاد تحولات دانشگاهی بر روی دوش ایشان قرار داده شدهاست.
علم و اندیشههای صرفا وارداتی و ترجمه شده و غالبا غیراسلامی علیالخصوص در علوم انسانی سبب شدهاست که خروجی دانشگاه وابسته به اندیشههای غربی باشد و در یک کلام خروجی دانشگاه، اسلامیمحور نباشد!
و اما اصل ماجرا: یک دانشجوی تکلیفمدار چه وظیفهای را برعهده دارد؟
سلاح دانش
العِلمُ سُلطانٌ مَن وَجدَهُ صالَ بِهِ وَ مَن لَم يَجِدهُ صيلَ عَلَيه
کسب علم و دانش و تقویت جریان علمی کشور بدون شک یکی از وظایف اصلی دانشجویان است. همان طور که مقام معظم رهبری نیز فرمودند در کسب علم باید به نحوی پیشروی کنیم که اگر کسی بخواهد به علم و دانش دست پیدا کند مجبور به یادگیری زبان فارسی باشد. بدون شک رسیدن به چنین هدفی، تولید علم و دستیابی به مرزهای دانش بدون ایفای نقش دانشجویان ممکن نخواهد بود.
تجهیز به تهذیب
تقویت بال ایمان در کنار بال علم، باعث رشد روحیات متعالی الهی در دانشجو میشود؛ و انسانی دارای تخصصِ همراه با تعهد را که از علمش جز برای خدمت و تعالی بشریت استفاده نمیکند، برای جامعه اسلامی آماده خواهد کرد. مناجات و ذکر خداوند، پیوستگی فکری و مکتبی و ارتباط قلبی با اهلبیت علیهمالسلام، انس و اندیشیدن در قرآن، مطالعه کتابهای معرفتی (مانند کتب شهید مطهری)، بنیادهای روحی و معرفتی و فکری صحیح و مستحکمی را بنا نهاده و نیز روح و ذهن انسان را در آماج تقابل و تهاجم فکری و فرهنگی مورد پشتیبانی قرار میدهند.
تحلیلگری
ایفای نقش و تاثیرگذاری در شکلگیری فضای تمدن نوین اسلامی، علاوه بر دانش و ایمان به افزونههای دیگری نیز نیازمند است. توانمندی تحلیل رخدادهای سیاسی و اجتماعی در شرایط گوناگون از مولفههای مهمی است که در مقابل علم و فکر ترجمهای ایستادگی میکند و به این ننگ که ملتی دائما از ایدهها، مکاتب و اقتصاد و سیاست و علوم انسانی ترجمهای استفاده کند فائق میگردد. برای دستیابی به این امر یکی از بهترین زمانها در دوران دانشجویی است که دانشجو میتواند ضمن آشنایی با عوامل و ایدهی حکمرانی اسلامی نسبت به پدیدههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... حساس باشد و کوچکترین آنها را علاوه بر رصدکردن، تحلیل نماید.
آرمانگرایی
قشر دانشجو ویژگیهای منحصر به فردی دارد. عدم وابستگی به جریانهای خاص فکری و سیاسی و آزادگی در غالب افراد این قشر باعث شدهاست تا بتواند صراحتا آرمانگرا بیندیشد و مطالبه کند. تقویت روحیهی آرمانگرایی در صورتی که ضمن سیاسیبودن به دور از سیاستزدگی باشد، میتواند مفاهیم عمیق انقلاب اسلامی مانند عدالت اجتماعی را به تحقق نزدیکتر نماید و فاصله گرفتن دستگاهها از آرمانها را به آنها گوشزد نماید.
مبارزهی تشکیلاتمحور
کار جمعی دانشجویی علاوه بر این که فرصتی ویژه برای تقویت مهارتهای مختلف دانشجو را فراهم میسازد، امکان مبارزهای چندجانبه را نیز فراهم میآورد.
در این مبارزهی حقیقی و تمام عیار میان تمدن غرب مبتنی برمدرنیته با شکلگیری تمدن نوین اسلامی-ایرانی، راهی به جز مبارزهی جمعی در عرصههای مختلف وجود ندارد، و فردگرایی نتیجهی لازم را به دنبال نخواهد داشت. البته لازم به ذکر است که مبارزهی ما با غرب صرفا از نوع مواجهه تمدنها به صورت کاتورهای و تصادفی نیست و اکنون ما در عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... مورد تهاجم قرار گرفتهایم.
با اهتمام ویژه برای دستیابی موارد فوق، دانشگاه محل تربیت دانشجوی تراز انقلاب اسلامی خواهد شد که ضمن ایجاد استقلال فکری-فرهنگی بر مبنای اصول اسلامی، نوید نقش آفرینی دانشجویان در ایجاد تمدن نوین اسلامی را به ما خواهد داد.