ویرگول
ورودثبت نام
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه شریف
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

در ناامیدی بسی امید هست؟

طرح جلد شماره پنجاه‌و‌سوم نشریه حیات
طرح جلد شماره پنجاه‌و‌سوم نشریه حیات


بعد از نزدیک به چهار ترم زندگی دانشجویی، متوجه شدیم که بعد از ساس، امید به زندگی به ‌وفور میان جوانان دانشگاهی دیده می‌شود. البته، شما که غریبه نیستید؛ همچین چاخانی را چه کسی باور می‌کند که حال من بیایم و برایش متن هم بنویسم. واقعیت موضوع این است که در ترم یک، تنها امیدی که موفق به دیدارش شدیم، امید خلیلی، دانشجوی مهندسی نفت ۹۸ بود ولاغیر.

گفتنی است که این جریان از ابتدا برایمان عریان نبود و هر چه جلوتر می‌رفتیم بیش‌تر با گوشت و پوستمان احساسش می‌کردیم.

اولین تیر مهلک در اردو مشهد بر پیکره‌مان اصابت کرد. درست جایی که یکی از استادان گرامی به مدت نیم ساعت از آمار بالای خودکشی در میان دانشجویان شریفی، نه تنها پرده برداشت بلکه تمام پرده‌های‌ موجود و ناموجود را تک‌تک به عجیب‌ترین شکل ممکن درید. ما که در آن لحظه تمام وجودمان را خوف فراگرفته بود، پس از هشت جلسه روان‌درمانی فشرده بالاخره توانستیم قدری از درد ماجرا کم کنیم و به زندگی عادی خویش بازگردیم. البته که این زندگی عادی آن چنان دوام خاصی نداشت. بالاخره استادان در کار خود آن قدر حرفه‌ای هستند که به خوبی از پس این کار بربیایند. تمام این کارها نیز از سر دل‌سوزی است. چون نمی‌خواهند زندگی دانشجویان یک‌نواخت و حوصله سر بر باشد.

حال که فکرش را می‌کنم، مبنای زندگی یک دانشجوی خوابگاهی خود به تنهایی دریایی از امید به زندگی است. همین که شما در اوج فلاکت و بدبختی زندگی کنی اما جان سالم به در ببری بی‌شک یک معجزه الهی است. حتی ما آدمش را داشتیم که نان کپک‌زده با قارچ و مرغ خوابگاه را در سه وعده نوش جان می‌کرد اما در کمال تعجب همچنان به حیاتش ادامه می‌داد. قارچ و مرغی که سازمان‌های جهانی به عنوان هفتمین سلاح مرگبار تاریخ از آن یاد می‌کنند!

این‌ها تنها گوشه‌ای از مشکلاتی بودند که منِ جوان ترم یکی با آن‌ها دست و پنجه نرم کردم. می‌شد بیش‌تر گفت؛ ولی خب نه من تعداد کلمه کافی دارم و نه شما دستمال کاغذی جفتتان است. کلا از یک جایی به بعد، امید به بهتر شدن ماجرا نمی‌توانی داشته باشی. فقط باید جلو بروی و ببینی که در آینده چه پیش می‌آید. اصلا صادقانه بخواهم بگویم، من حال ادامه دادن ندارم! یعنی به زور دارم ادامه می‌دهم. شاید تمامی ما همین باشیم. حتی اگر تنها امیدمان، امید خلیلی باشد.

برای ورود به کانال پیام‌رسان تلگرام «مکتوبات هیأت ‌الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.

هیات الزهرا سدانشگاه صنعتی شریفنشریه حیاتامیدحسین سروش
مکتوبات هیات الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید