«...گفتند: چگونه شود که ما به جنگ نرویم در صورتی که (دشمنان ما) ما را (به ستم) از دیارمان و (زندگی با) فرزندانمان بیرون کردند؟!...»
به نظر میرسد در سالهای ۵۹ تا ۶۷ کشور ایران، در روزهای دفاع مقدس، این آیه ۲۴۶ سورهی بقره مقابل قلب و ذهن هر جوان ایرانی بود که باعث چنان حماسهای در دفاع شد. حال سوال است که دفاع از چه چیزی؟ دوران دفاع مقدس ایران، دفاع از دین بود؟ یا وطن و خاک؟ آنچه از خوانش تاریخ و تحلیل بزرگان برمیآید، میتوان پاسخ این پرسش را ابتدا در علت شکلگیری جنگ تحمیلی، و بعد در کند و کاو روندش جستوجو کرد. روایتی که خیلی از آن شنیدهایم این است که مردم غیور و مومن ایران در سالهایی که از حکومت مزدور و غیراسلامی شاهان ایرانی به ستوه آمده بودند به رهبری امام خمینی (ره) متحد شده و با انقلابی پرشکوه، هم مرز خاکی و هم مرز اعتقادی خود را مشخص کردند. یعنی بعد از تغییراتی مرز فعلی ایران با حکومتی از نوع «جمهوری اسلامی» توسط خود مردم انتخاب گردید. میتوان گفت پیادهسازی دین در چهارچوب مرزی آن چنان اهمیت داشت که برای همین امر هم بسیاری از خون خود گذشتند. جنگ تحمیلی هشت ساله در پی حرص دشمنان اسلام و ایران نسبت به همین انقلاب پیروزمندانه، و با هدف از بین بردن مرز و امنیت دینی کشوری بود که به عنوان سرزمین اسلامیشده در جهان شناخته میشد. و این به معنی استقلال این کشور و خارج شدن از سلطهی شیطان بزرگ یعنی آمریکا بود. با شروع جنگ و با فرمان امام، تعداد زیادی از مردم با هر سن و میزان اعتقادی، با غیرت به سمت دفاع از حریم خود حرکت کردند. در چنین شرایطی دیگر تنها دین و مذهب و میزان اعتقاد مطرح نبود. دشمن به خاک و خانه مردم تعرض کرده و آنها را نسبت به این امر عصبانی کردهبود. پس میبینیم که آن اتحاد و شور و قوت به دنبال دفاع از وطن شکل گرفت تا دست دشمن از خاک ایران کوتاه شود، و شد. این موضوع آن چنان در اولویت بود که امام خمینی (ره) رهبر وقت کشور فرمودند: «شما جوانان تحصیلکرده در هر جا هستید وظایف خطیری دارید: وظیفهی دفاع از اسلام که به عهدهی هر فرد مُسْلم است؛ وظیفهی دفاع از میهن و استقلال آن که از وظایف حتمیهی اسلامی است.» پس میبینیم که دفاع ایرانیان در جنگ تحمیلی هشت ساله، دفاع از وطن و سرزمینی بود که خود برای آن خط و مرز کشیده و دینش را انتخاب کرده بودند، و همان دین آنان را ملزم به این دفاع میکرد. در واقع دفاع از وطن در سایه دین و ایمان بود، چرا که دفاع از جان و مال و ناموس واجب است. و حضور سایر ادیان تابع ایران در جنگ نیز مؤید این نکته بود که دفاع از سرزمین در شرایطی که به آن تعرض شده، از ملزومات هر دین الهی است.
در طول سالها، در شهرهایی که مزار اهلبیت علیهم السلام در آنان واقع شده است شاهد تعرض به این اماکن مقدس بودهایم. از آن جایی که وجوب دفاع از مقدسات الهی مانند دفاع از جان و مال و آبرو برای هر فرد دیندار مشخص و واضح است، دیدهایم که در این حماسهها دیگر نه تنها مردم همان منطقه بلکه مسلمانان از کشورهای دیگر نیز برای دفاع از حرم شتافتند. نمونه اخیر آن دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها در سوریه بود. حضور رزمندگان از یک کشور دیگر در یک کشور خارجی برای دفاع از آن همیشه شبهاتی به همراه داشته است. در زمان اوج جنگهای سوریه نیز افرادی در ایران گلایه از حضور رزمندگان ایرانی در آنجا داشتند. اما این موضوع توجهاتی دارد و به آن از منظرهای گوناگون میتوان نگاه کرد؛ اما مهمترین آن نگاه دین به این ماجراست. دفاع از مظلوم در همه ادیان و مذاهب الهی و حتی مکاتب غیرالهی واجب است. در این امر تفاوت نمیکند مظلوم از چه دین و آئینی باشد. پس در هر گوشهای از عالم که افرادی مورد ظلم و تعدی واقع شوند، کسانی که توانایی دارند باید برای دفاع از آنان به پا خیزند. چنان که امیرالمومنین علی علیه السلام در مورد زن مسلمان و زن یهودی که به آنها ظلم و تعدی شده بود و جواهرات آنها را غارت کردند و هیچ کدام از اهل آنجا به دفاع از این افراد برنخاستند، فرمودند: «و انسان اگر از درد این غصه بمیرد حق دارد. چرا از خود دفاع نکردید؟» حال آن که در مورد خاص دفاع از حرم، بحث حریم اهلبیت نیز مطرح است که وجوب مسئله را برای آئینمداران بیش از پیش میکند، چرا که همانطور که اشاره شد، دفاع از مقدسات الهی بر هر فرد دیندار واجب است.
پس دفاع از حرم را نمیتوان دفاع از وطن دانست. اما خود آن از واجبات ماست و هرجا نیاز بود، هر کس از هر منطقهای میتواند، باید خود را آماده دفاع کرده و به آنجا برساند.
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام «مکتوبات هیأت الزهرا (س) دانشگاه شریف» کلیک کنید.